2777
2789
عنوان

دلم خیلی شکست از حرف شوهرم .

542 بازدید | 27 پست

چند ماه پیش بهم گفت . 

سر یه موضوعی گفت تو چرا وسواسی بودی به من نگفتی قبل ازدواج . تو رو مامان بابات به من انداختن . 😑

در صورتی که من قبل ازدواج وسواسم خیلیی جزئی بود . 

واصلا قصدم این نبود که نخوام بگم . 

یعنی اصلا نمیدونم چرا نگفتم . انقدر کم بود که قابل گفتن نبود . 

الان بیشتر شده که در حال درمانم . با مدیتیشنو این چیزا . 

ولی خوب وسواس کلا کنترل میشه کامل درمان نمیشه . 

ولی این حرفش خیلی منو سوزوند . 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

والا من که وسواسم ندارم شوهرم میگه انداختنت به شوخی میگه مثلا ولی بازم حرف زشتیه.از اعتماد به نفس زیادشونه که فکر میکنن پسر پادشاه بودن و التماساشون برای جواب بله یادشون رفته😑من که جوابشو میدم و میگم برعکس تورو به من انداختن 

فکر بستنی تو فریزر نمیزاره بخوابممم.....طفلی هم تنهاست هم سردشه😪😪😌
شوهر من امروز بهم گفت پدرسگ جامن باشی چیکار میکنی

نمیمونم تو اون زندگی . اصلا نمیمونم . 

من باهاش اتمام حجت کردم ی بار دیگه بگه همه چی تمومه . 

پس عزت نفسمون چی میشه .

کاملا جدی . تو دعوا گفت . 

تودعوا این زبون هرچیزی از دهنش درمیاد .

توجه نکن 

بما هم میگن 

خرسفید

خنگول

خرمیش

خرخاکی 

خوشگلم 

جیگرم 

تو دعوا میشم 

ادم عوضی 

دختر ترشیده 

اشغال .

بیخیال بابا . خودت میگی دعوا . 

😂😂🤦🤦

همممون  ولی بویی از انسانیت نبردیم. اکثر مغزا زنگ زدس یا ژن خوک دارن بعضیا.....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز