دیگه چه فایده وقتی ۳۰ سال خلنومه تنهایی کشید و حسرت خورد اما اقاهه دوتا زن گرغت... دلم برا رنه سوخت
بیشتر از همه واسه پسر مشترکشون خوشحال بود با اینکه زن ودوتا بچه داشت از خوشحالی امقدر گریه کرد میگفت زندایی نمیتونی چندسال حسرت این روزو داشتم
حتی حلقه شو تو این سی وپنج سال درنیاورده بود خواهرشوهرم دیروزم حلقه جدید نخاست گفت دارم
یاد بگیریم به نظر همه احترام بذاریم....ما ارزوی خوشبختی میکنیم براشون...اما اگه من بودم فرقت دوباره نمی دادم... طفلی خواهرشوهرت توی این ۳۵ سال چی کشیده. خواهر شوهر من ۲۵ سال مطلقه بود تا دوباره شانس ازدواج براش پیش اومد اما فرصت بچه دار شدن رو از دست داد. درست بعد از ازدواج دومش یائسه شد.....
اینا بچه مشترکشونم دارن ان شالله با ارزوی خوشبخنی همه براشون خوشبخت میشن فکر نمیکنم الان که دیگه رفت سر خونه زندگیشون تاسف خوردن کار درستی باشه بالاخره خودشون خواستن وانتخاب کردن به تمید خدا خوشبختن میشم۰همسنه که میگه بضی چیزا پیش بعضی ادما نباید گفت چون معلوم نیست حرف اولی که از دهنشون دربیاد چیه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز