پسرم 4 سال و دو ماهشه پارسال گذاشتمش مهد که اصلا" راضی نبودم و بساط داشتیم. امسال یه مهد و پیش دبستانی نزدیک محل کارم پیدا کردم نتونستم سرویس برای رفتش پیدا کنم برای همین با یکی از همکارام میاریمش. سه هفته اول خوب بود ولی دو هفته ای هست دم در مهد بازی در میاره و نمیره داخل بعد از یه عالمه سوال که به سرویس بگو زود بیاد یا خودت یا بابا و ... و اومدن خالش دم در و گاهی به زور میره یا میذارمش داخل حتی با گریه بعدش اعصابم خورد میشه. اینم بگم ساعت کاریم تا 4 هست و یه دختر 2.5 ساله هم دارم که خونه مامانم هستش و پسرم هم با سرویس برمی گرده خونه مامانم تا باباشون حدود ساعت 3 بره دنبالشون. راهنماییم کنین لطفا"
شایدبه مرور بهتربشه
مرسی مارال جون امیدوارم ولی الان هفته سومه که هر روز کم یا زیاد پروژه دارم باهاش
عزیزم ساعتش خیلی زیاده
روزی که راحت تر کنار میاد برگشتی خونه ی جایزه کوچیک براش بگیر و بگو به خاطر اینه که امروز پسرخوبی بودی و ...اما نگو چون موقع رفتن مهد اذیت نکردی و...
منم دخترم پیش دبستانی بود خیللی بهتر شده علتش رو بپرس و دربیار چی هست من به خیلی از علتاش ررسیدم و حل کردم و آخرین راهش هم این بود که دبیرش مبصر کلاس کرد و درواقع مسئولیت پذیرش کرد
پسرم از 8 تا 12 اونجاست منم پرسیدم میگه خب مگه بقیه بچه ها که نمیان چی میشه؟؟؟منم نمیخوام برم
با مربی و مدیر مهد حتما در میون بزار اگر بتونی گاهی زودتر بری دنبالش خیلی خوبه و باهم برین پارک و تفریح دونفری
اگه خودت نبری کس دیگه ای ببره فکر میکنم راحتتر کنار بیاد
مرتب بگو مامان و بابا دوست دارن و براش توضیح بده چرا میری سر کار و براش با قصه یکی دیگه مثال بزن براش
سلام.من بچه ام پسرهست همسن پسرشما اگه یکروز بچمو حتی پیش مادرم بزارم بااینکه میدونم خوشحاله به فکرشم شاید مشکل مادی دارین ولی اگه نه گناه داره وتو ذهنش تثبیت میشه بعدا حتی دراینده بروز میده اگه اولش مشکل نداشته احتمال داره تومهد چیزی ناراحتش کرده مربی یا بچ ها کسی اذیتش کردن بنظرم اولا سر کار نرو یا ببین مشکلش کجاس اگرموفق نشدی پیش یه روانشناس کودک برو صحبت کن ..
سعی کن شگفت زده اش کنی یا با پدرش یا خودت یه بستنی دونفره بخورید و پارک برید راستی با خواهرش رابطه اش چه جوریه؟
دختر من چهارسال و هشت ماهشه، منم سر کار میرفتم تا ۵ بعداز ظهر، صب با گریه میرفت مهد و دل منم کباب میشد براش. یه سرویس گرفتم ک ظهر ببره گپیش مامانم اینا. ولی هر روز بدتر میشد التماس میکرد تو رو خدا خودت بیا دنبالم دیر نکن زود بیا، خلاصه اینقد استرس به من وارد شد ک از سر کارم اومدم بیرون. هنوز مهد میره ولی خیلی خوبه چون مطمین شده ظهر خودم میرم دنبالش
بگو خیلی از مامان ها میرن سر کار و بچه هاشونو را دوست دارن کلی وقت ها به فکر اونها هستن و شرایط اینجوره نمیخواد خیلی توضیح بدی که مشکل و اینا فقط مثبت ها را بگو بچه ها خیلی باهوشن میفهمن
فکر نمیکنم مشکل پسرت جدایی از شما باشه، کلا مشکلش با مهده که مربیش باید باهاتون همکاری کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز