2777
2789
عنوان

اشتباهاتی که تو دوران عقد و نامزدی داشتین و پشیمونید؟

| مشاهده متن کامل بحث + 23976 بازدید | 373 پست

اینایی که میگن زیاد نریم والا جاری من هفته دوشب خونه مادرشوهرم بود انقد ک اونو میخواستن منو نمیخواستم طلا و عیدی جاریمم ب موقع بود باهاشون خوب بود ولی صمیمی نه اصلا 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

من رفت و آمد زیاد بود با مادر شوهر و جاری البته از مادر شوهرم خدایی ضربه نخوردم ولی از جاری ضربه خوردم من همیشه هر اتفاقی می افتاد براشون تعریف میکردم ولی نمیدونستم اونا با من نیستن اونا با هم خوب بودن و من بازیچه بودم خیلی ضربه خوردم و فهمیدم الان مدتیه فاصله گرفتم و هیچ سوالی نمیکنم اگر ناراحت شم پیش هیچ کس حتی مادر شوهرم حرف نمیزنم و سعی میکنم کم رفت و آمد کنم و دیگه حاشیه ندارم البته خیلی کمتر از قبل حاشیه دارم کلا فامیل شوهر بی حاشیه نمیشه

یه عمری مامانم تجربیاتش رو بهم گفت من میگفتم مامان فامیل شوهر گریزه  مامان مغروره فامیل شوهرش رو آدم حساب نمیکنه ولی الان میگم مامان چه خوب گفتی ولی من دیر فهمیدم

درس اول هرگز زیاد رفت و آمد نکن  فعلا این یه موضوعی هستش ک برا همه دردسر درست کرده  😂

اره واقعا این توی زندگی مجردی هم خیــلی مهمه👌کسی که زیاد رفت و امد میکنه از چشم و دل میوفته...

تیکر بارداری نیست...چالش حرف ناشناس
و دیگه اون احترام قبل رو براش قائل نیستن

شاید دوستون ندارن والا ما عروسامون هر روز نبینیم شب خوابمون نمیبره 

همسرم عشقم پسرای خوشکلم زندگی ما با وجود شما بهشت🌺🏞 و من خوشبخت ترینم💖
یعنی چی 


یعنی اینکه تو عقد متوجه بدی شوهرم شدم اما به خاطر ناراحت نکردن خانوادم و حرف مردم عقد بهم نزدم و اجازه دادم این زندگی ادامه پیدا کنه !

یه روزی یه جایی بالاخره از این زندگی خودمو برمیدارم و میبرم ! درست از امروز دهم تیرماه ۱۴۰۰ با خودم قرار گذاشتم این زندگی تا ۸ سالگی دخترم به این شکل تحمل کنم اگز درست شد که خداروشکر اما اگر شوهرم تغییر نکرد میرم جوری که انگار هیچ وقت نبودم ! یعنی ۶ سال دیگه فرصت میدم به خودم و دخترم که بعدها ازم نپرسه چرا رفتی ؟ میخوام بزرگتر بشه و پدرش بشناسه و بفهمه چرا ادامه ندادم ! تو این ۶ سال زمان دارم برای آیندمون تلاش کنم دعام کنید بتونم تا سال آینده یه ماشین بخرم ( پراید مدل پایینم قبوله 😅)  اینجوری کمتر اذیت میشیم . انتخابمو کردم من فقط میخوام بهترین مادر دنیا باشم برای ارغوانم ان شاالله یه روزی با دیدن خوشبختی و موفقیتش تموم خستگی این سالها از تنم دربیاد و حاصل تموم صبوریهامو ببینم 😊     خیلی وقت بود بی هدف فقط روزهارو میگذروندم اما الان هدف دارم 😊                                 
من باورت میشه اگه شب برم صبحونه خورده یا نخورده شوهرم و میگم برگردونه منو  ن این ک بد باشه ولی ...

بهترین کارو میکنی بخدا...خودم وقتی کمتر میرم اونجا میفهمم چقدر احترامی ک میزارن بهم ببشتره

رفت وامد زیاد به خونه مادرشوهر.شب خوابیدن اونجا.اعتماد بیش ازحد وگفتن حرفایی که نباید

هر طور باشی زندگی ما همونطور است/ابرو گره کردی گره افتاده درکارم؟؟!/امروز که پشت درم خوب دستگیری کن/فردا که اعلامیه ترحیم دیوارم....السلام علیک یا اباعبدالله
باشه🤔خیلی ترسیده شدما

 میدونی ب من اوایل همه می‌گفتن خودم گوش نمی دادم و الان چوبشو خوردم 

الان سه هفتست خونشون نرفتم مادرشوهرم کلی با شوهرم دعوا کرده ک چرا عروسمو نمیاری، وگرنه قبلا حس می کردم خواهرشوهرم زیادی داشت حس صمیمیت میکرد و احترام اینا رو فراموش کرده بود 

واسه همین میگم هر چقدر هم ک راهت نزدیک بود زیاد نرو ، طبیعی میشی و دیگه احترامی نمیمونه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز