هی هی داغ دلمو تازه نکن پدر شوهرم خ نه دارا درس میکنه دو طبقه یکیش ب اسم برادرشوهرم پولشو هردفعه از شوهر من میگره هیچ وقتم پس نداده دیشب ززده چک دارم پاسش کن بخدا خودمون لنگیم ای خدا از حرص گردن درد گرفتم از دیشب خدا ذلیلشون کنه فقط
بگو اره من ناخون خشکم دارم میمیرم از حرص میخوای چیکارکنی هاها بروچیزی که سهم ماست روورداربیار بگواونا سهم خودشونوگرفتن سهم مابه اونا نمیرسه چراغی که به خانه رواست به مسجد حرامههه
عزیزم اگه وضع جامعه رو خوب ببینی خدا رو شکر میکنی که شوهرت سرش با خانواده ش گرمه
تو این دوره زمونه بهتر از این نمیشه تنها فکر شوهرت آینه که تو متوجه نشی و ی جورایی به خانواده ش کمک کنه
خوبه که سخت میگیری اینجور براش عادت نمیشه و پاش و فراتر نمیزاره
شوهر من و امثال شوهر من که این دوره زمونه زیادم هستن دنبال ی فرصت میگردن تا به دوست دختراشون پیام بدن یا قرار بزارن یا خرجشون کنن
کاش شوهر منم قرار و کمک و فکرش به خانواده خودش بود
بعضیا واقنی شورشو درمیارن .
بابای من همینجوریه دیگ واقن خسته شدیم از دسش .ماشین داریم انگا بابام آژانسِ هی اینور اونور .درحالی ک منو مامان و...بزور میبره یجایی یا اونا رو می بره دکتر..مامانم خودش تنهایی باید بره و با آژانس
یا میگ با داداشتون برین.من متاهلم ک ولی وقتی میرم خونمون می بینم چقد وابسته ب خانوادشه.اگ مامان واقعیه خودش بود یچیزی نامادریشه.از اون نامادریا ک هرچی بلا بوده سرشون آورده ولی....
چیکارکنیم عادت کردن ک اینجوری باشن😕
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز