من وجاری جون شوهرامون دوقلو هستن...بعدمن کلا بیشتراز شکم و ماشین ولباس به ظرف وظروف خونه اهمیت میدم عاشق برنزم.من ۲۲سالمه وجاری ۳۱سال من ۶ساله عروسشونمووجاری ۲سال بعد من زمانی ک برادرشوهرم مجردبود برای دوتاباهم تولدمیگرفتم بعد سال اول ازدواج ب رسم هرسال تدارک برای تولد دوتاشون دیدم چون گفتم خانوادش وقت نمیکنن هم برن خونه اونا هم بیان اینجا وتولدویه دفعه کنیم ازطرفیم سال اول ازدواجشونه کمترهزینه کنن.بعد من کلی تدارک دیدم ۲سال پیش برای بعد شامی حدود۳تومن هزینه کردم دیدم جاری زنگ زدوگفت مانمیام االبته ک قبلش هماهنگ شده بود بعد گفت توواسه کلاس گزاشتن باظرف وظروف واین چیزات همه رودعوت کردی وگرنه دوست دارما نیستی منم گفتم لابددعواشون شده یاچیزی عکسوازروکیک برداشتم وتولدوبدون اون برگزارکردم.حالا امسال
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بعد حالا اینا بکمار مهم نیست ک طرح منوبرداشته ازاینش دلخورم زنگ زده ک کیک چ مدلی سفارش دادی منم گفتم سوپرایزه بعد گفت طرح فلان بعد دهنم بازموند گفتم ا منم همین دقیقا بعد گفت اگ میشه توطرحتوعوض کن منم گفتم چرا بعد گفت جالب نیست دوتا کیک مثل هم باشن وقطع کردبعد منم ب شوهرم گفتم ک قبل زنگش دوستم بهم گفته ک املرگرفته واصلا این طرح ب ذهن خودش نرسیده باید بهش زنگ بزنم بگم نگه خرم. بعد شوهرم گفت ولش کن اون ک تودلش میدونه طرح انتخابی توبوده اول توهم یه کیک ساده بگیر ک اون خجالت شه