کاملا درکت میکنم واسه منم پیش اومده
5 روز بود زایمان کرده بودم هرچی دلش خاست بهم گفت بچمم پرت کرد رو تخت خیلی دلم شکست همون موقع ها شوهرمم بهم خیانت کرده بود کلا داغون بودم بعد کم کم همه چی درست شد رابطه مادر فرزندی عمیق تر از هر رابطه ایه دوباره با مادرم آشتی کردم الان جونم واسش در میره عاشقشم بالاخره پیش میاد دعوا دیگه بخصوص که تو الان حال خوبی نداری مادر منم 10 روز موند منم سز بودم شهر غریب بودم مادرم رفت تهران هرچی باشه مادر از شوهر مقدم تره نزار شوهرت از بحثت با خانوادت باخبر بشه
اینم میگذره روزای اول مادر شدن سخته همه چی بهم میریزه ولی کم کم درست میشه عزیزم نگو هیچکسو ندارم اول خدا رو داری بعدشم اینجا همه ما آبجیاتیم