اییییییییییییییییییییییییییییوووووووووووووووووول تاپیکت عالیه ادامه بده همه اینجا فقط از مادرشوشو مینالند با توکل بر خدا انشالله تاپیک خوبی بشه
حالا که بعد از چند سال تلاش پسرشون به همه جا رسیده تازه یادش افتاده واسه من ماد شوهر بازی در آره هر چند همش نقشه های دختراشه
عسل جان ب قول خودت خط موازی بهم نمی رسیم خدارو شکر شعور ندارن ک از دیشب فقط دارم ازدستشون حرص میخورم آخه آدم انقد بدذات وعقده ای ونفههههممممممم ای خدااااااا چکار کنم راهکار لطفاااااا
مامان دخملای عزیز همه ی مردا دوست دارن به پدر مادرشون رسیدگی کنن اگه بهت بگم شوهر من حتی گوشت و مرغ خونه ی مادرش رو میخره با وجود داشتن چند برادر بزرگتر از خودش میبینی مردا ماماناشون رو دوستدارن نباید انتظار داشته باشی همه ی محبتش رو به تو بده
مامان امیر محمد مادر شوهرها رو دختراشون تحریک میکنن به جون عروسا
مرضی جون قضیه دوست داشتن نیست حفظ تعادل و موازنه و اولویتی که مردا باید به همسر و فرزندانشون بدن
شادی جون راه کارت رو بگو ما هم استفاده کنیم
مامان دخملا من و شما فکر میکنم با هم همدرد باشیم 
مامان امیر خودت رو جای مادر شوهرت بذار اگه یه روزی پسرت زنش رو بیشتر اهمیت بده و تو رو که بزرگش کردی نبینه چه حال بهت دست میده
عسل مامان من ده ساله از صبح تا شب دارم تلاش میکنم کار میکنم درس میخونم برای پیشرفت شوهرم برنامه ریزی میکنم به درس بچه هام میرسم اما خانما فقط شوهر و میفرستن سر کار بیخیال بچه و زندگی میرن خونه مادرشون دور هم تفریح و نقشه کشی حالا که ما به جایی رسیدیم و باز هم تلاش میکنیم با ما شدن کارد و پنیر باور کنید حتی جرات یه تولد کوچولو رو ندارم میترسمابرو ریزی شه
نی نی دوز از قدیم گفتن دوری دوستی اگه راهی نداری مجبوری تو 1 ساختمون با اون زندگی کنی همیشه فکر کن مادر خودته اگه شوهرتو دوست داری مثبت بیاندیش این کار جواب میده یه وقتایی پیش میاد ما حوصله مادر خودمونم نداریم یا بحث میکنیم باهاشون ولی این کدورتاای کوچیک توی هر خونه ای با مادر خود آدم هست پس اگه قبول کنی مامی شو مامان شمام هست راحتر با این کار کنار میای بچه ها من نی نیم 4ماشه داره گریه میکنه تا ساعت 5 میام کمکی خواستین در خدمتم
تجربه به من ثابت کرده اگر من روی حرفم پافشاری کنم شوشو هم همین کارو میکنه ولی وقتی بهش میگم تو درست میگی اونم میگه نه حق با توئه
مامان شوشو هم هر چی گفت میگم باشه اما....
مامان شوشو هم هر چی گفت میگم باشه اما....
عسل 
شوهر من م خوهر برادر بزرگتر از خودشداره اما این همه کارست خونه ماتا اونا ٤٠ دقیقه ست ولی زنگ میزنن باید بره بیارشون باید ببرشون تازه مامان بزرگشو بره بیاره ببره خونه خالش داییش عموش چمیدونم هر کاری که اونا میخان شوهر منم اونارو حمایت میکنه در ضمن من احترام میزارم ولی دریغ از احترام دیدن
شوهر من م خوهر برادر بزرگتر از خودشداره اما این همه کارست خونه ماتا اونا ٤٠ دقیقه ست ولی زنگ میزنن باید بره بیارشون باید ببرشون تازه مامان بزرگشو بره بیاره ببره خونه خالش داییش عموش چمیدونم هر کاری که اونا میخان شوهر منم اونارو حمایت میکنه در ضمن من احترام میزارم ولی دریغ از احترام دیدن
مرضی جون اصلا قضیه دیدن نیست قضیه مسولیت مرد در قبال خانواده ای که قبول کرده تو هر شرایطی حفظش کنه نه این که با چند کلک زنانه و پشت چشم نازک کردن یه طرف عدالت رو زیر پا بذاره
مامان دخمل جون همین که بقیه رو شوهر شما حساب میکنن و اون رو فردی قدر شناس میدونن باید بهش افتخار کنی چرا از بچه های دیگشون نمیخوان مطمن باش همه این خوبی ها رو از چشم تو هم میبینن اما به روت نمیارن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز