2777
2789

یه شب نصف شب بود اینقد اعتقادم به خدا رفته بود بالا خوابم نمیومد یازده سالم بود نصفه شب ساعت سه رفتم جانماز آوردم روبه روی پنجره اتاق نماز میخواندم ....پنجره اتاق هم تا آخر باز بود پرده ها کنار بود ....ماه کامل بود ....یه شب رویایی وناب بود درحالت قنوت بودم یه پر کوچیک خیلی ناز ازپنجره اومد افتاد رو دستهام که درحالت قنوت بودم واقعآ منقلب شدم شب خیلی خوبی بود ♥

بزار یادم بیاد

من یبار خونه تنهابودم خواب بودم چشاموباز کردم دیدم پسر جاریم اومد رفت اشپزخونه در یخچالو باز کرد صدای اهنگ یخچالم قشنگ اومد بعدم رفت درو بست شوهرم ک اومد بش گفتم گفت ن اصلا نیومده

برای سلامتی مامانم یه صلوات میفرستی مرسی😍😍❤❤ 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

یه شب نصف شب بود اینقد اعتقادم به خدا رفته بود بالا خوابم نمیومد یازده سالم بود نصفه شب ساعت سه رفتم ...

اخی چ حس خوبی😍

برای سلامتی مامانم یه صلوات میفرستی مرسی😍😍❤❤ 

من پسر داییم تعریف میکنه 

میگه تو دهاتمون که بعضی وقتا میرن اونجا

یه خرابه هست یه چیزی از یه قسمت اویزوونه بعضی اوقات گربه ها دورش می چرخن میگه یه بار برداشتیم یه سنگ انداختیم تو خرابه چند دقیقه بعد سنگ برگشت سمتمون میگه الفرار خرابه خالی از سکنه بوده😶😑

سلام😐

منو شوهرم یه بار ساعت سه نصف شب ازگردنه شهرستان داشتیم میومدیم خونه باماشین ....جاده خلوت خلوت بود ....هیچکی نبود هیچ ماشینی هم نبود آهنگ تکنو رو گذاشته بودیم حسابی حس وحال قدرتو داشتیم تجربه میکردیم یه دفعه کنار جاده یه الآغ خیلی سفید بایه طناب بلند اومده بود کنارجاده وایساده بود شوهرم میگفت کاشکی نگه داریم الآغه رو باخودمون بیاریم هم خوشگله هم عنبر نسا گرون شده یه لحظه ته دلم خالی شد که یه الآغ اونم این نصف شب کنار جاده چیکار میکنه چقدم خوشگله چشماش مشکی مشکی....به شوهرم گفتم به دلم بد افتاده واینسی واسش دلشوره دارم ....این اتفاق گذشت ویه هفته بعد واسه عمه م تعریف میکردیم گفت خیلی شانس آوردید واینستادید این یه جن بوده بعهاسم نرده زمان که هم به صورت زنی باپستانهای آویزون دیده میشه یا به شکل الآغ سفید :/

من و پسر داییم و آجیم شب عاشورا فیلم ترسناک داشتیم میدیدیم مامانم غر میزد شب عاشورا ول کنین دیگه ما هم هی غر میزدیم تی وی بغل اتاق بود که دختردایی کوچولومون خوابیده بود ما هم لام تا کام حرف نمیزدیم حالا صحنه ها هم ترسناک همه هم دورمون بودن و حرف میزدن و گریه میکردن وای اصم یه وضعی ولی فیلمش خدایی ترسناک بود هر چی بال بود ریخته بود  

سلام😐
جن حقیقته ....من بچه بودم زیاد چیزای عجیب میدیدم واقعیه واقعی شماها چی ؟

عزیزم جن وجود داره خدا تو قرآن هم از جن گفته

سادگی ما را در پرونده زرنگی خودشان ثبت کردند ولی افسوس به چرخش زمین فکر نکردند
عزیزم جن وجود داره خدا تو قرآن هم از جن گفته

ما یه معلم داشتیم میگفت جن وجود نداره اگه هم داشته باشه تو زمین نیست یکی از همکلاسی هامون هم می ترسید حرف معلمنون رو تایید میکرد اقا من و دوستم که به من علاقه داشتیم هی می گفتیم وجود داره آخر سر هم گفتن وجود نداره  

سلام😐
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   نی_نی_یار_گمشده  |  6 ساعت پیش
توسط   dandan78  |  4 ساعت پیش