وقتی اومدن خواستگاریم قول دادن که من تا جایی که میتونم درس بخونم سوم دبیرستان بودم ازدواج کردم چون ازدواج کرده بودم رفتم بزرگ سالان چند واحد برداشتم بعد دیدم باردارم(البته ناخواسته بود) دیگه بقیه شون رو پاس نکردم الان میخوام بخونم شوهرم میگه نه من کلی حرف بارش کردم گفتم بخوام بخونم تو نمیتونی جلو رو بگیری الان از دستش عصبیم چیکارش کنم
حوصله داریا
کسی که بخواد درس بخونه توسن پایین نباید شوهرکنه
منطقی باشید
منم همش استرس دارم شوهرم نزاره ارشد بگیرم
البته استرسه فقط، خدا کنه جلومو نگیره
دلیلش چیه کرم داره زیر حرفش میزنه
چی بگم
وقتی قول میدن بعد زیرش می زنن
اسی منم مشکل شما رو داشتم ، با دعوا کردن فقط لج میکنه با پنبه سر ببر ، خودتو لوس کن کم کم راه میاد بگو دوست دارم بخونم و وقتم الکی تلف نشه حالا صبح تا شب بیکار باشم چی بهم میدن و از این حرفا
بشین بچتو بزرگ کن
ب پدرت بگو با شوهرت صحبت کنه
بگو من هم ب خونه زندگی میرسم هم ب درس خوندن و نگران نباشه
حالا میخوام از لجش هم شده درس بخونم نظرتون راجب آموزش ابتدای چیه یا بهداشت فقط میخوام واسه رو کم کنی میخوام برم آزاد
عزیزم به بچت برس دیگه میخواستی درس بخونی زود شوهرنمیکردی
من دانشجو بودم خیلیم عشق درس نداشتم ازدواج کردم الانم درسمو ول کردم خیییبلییم خوشبختم همه چی که مدرک نیست
ارامش زندگیتو بهم نزن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز