2777
2789
عنوان

مامانای شهریور 90 بیان از کارای نی نی هاشون بگن (+2)

| مشاهده متن کامل بحث + 30877 بازدید | 1233 پست
نه نخریدیم ولی امروز تمام اتاق امور رو ریختم بیرون دارم تمیز میکنم
یک ماه پیش کارگر اومده بود برای خونه تکونی ولی باز فرشش رو انداختم بیرون که بشوریم
اخه اون مارمولک یادتون گفتم تو اتاقش بود از سفر اومدیم
فکر کنم از اون باشه نمیدونم

اها راستی سحر اونجا پارکینگ خونمون هست همسایه ها هم دعوت بودن کلا سه نفر هستند همسایه هامون تو اپارتمان ٤ طبقه هههههه
کل ساختمون با امور شش نفر هستیم هههه
سیاست کثیف ترین میکروب دنیاست. از آن دوری کنید.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

فصل بهار بود که دختر عموی ریحانه یهو همینطور شد،هربار یکسرفش قرمز میشد و ورم میکرد و مدام دکتر،بعد یه دکتر گفت که ساس(سارس) کدوم درسته؟ زدش،پیگیرش شدن دیدن اون تخته هست که زیر تخت میزارن و خوشخوابو روش میزارن،اون ام دی اف نبوده و تو اونحشره زده
سلام
مبازکه تاپیک جدیدمون
ممنون از تبریکاتتون
و مبارک باشه تولد نینیهای نازمون
نارجون ایشالا بذار چهار پنج سال دیگه اگه خدا شفامون دادو دست دردو کمر دردامون خوب شد با هم واسه دومی اقدام کنیم ههههه

بچه ها ما یک روز مونده به تولد تصمیم گرفتیم تولد شاینارو تو پارکینگمون گرفتیم و دی جی هم اوردیم خیییلی به همه خوش گذشت ایشالا تا اخر هفته عکساشو میذارم

جنتی جان مبارکه

ببین خونواده شوهر من متاسفانه همه بد دهنن و شاینا تمااام فحشای بد روزگارو بلده فقط کافیه یکی عصبانیش کنه ابروم میره ای خداااا

ولی همه بهش میخندن اونم تشویق میشه و باز میگه
مثلا تو خیابون یه پسره کوچولو نگاش میکرد شاینا خوشش نیومد رفت یه کشیده زد بهش گفت بیشعور عبضی منو نگا نکن مادرده وای من اومدم خونه فقط گریه میکردم
دور از جونش مثل. دخترای بد خیابونی
دیشب با خونواده شوهرم یه دعوای حسابی راه انداختم گفتم یه کاری نکنین حسرت دیدن شاینارو رو دلتون بذارم
والا
قبول سفارش انواع کیکهاى تولد و نامزدى با هر طعم و شکلى که شما بخواین درsama_cake_homeاینستاگرامhttps://instagram.com/p/BHhQujyDyYv/
سلام ممنون نارجون از اینکه رمز و دادی و واقعا خسته نباشی خانمی با این جشن قشنگی که گرفتی .من احساس میکنم امور و یه چیزی کنده که اینطوری شده .امیدوارم زود زود خوب شه .

زهره جان ممنون این دستگاه ها میگن کمردرد میاره شوشو هم نمیزاره بزارم یادمه سر محمد میخواستم بزارم نذاشت .

سما جون منتظر عکس هاتون هستیم

راستی بچه ها من از دیشب به محمد شیر نمیدم اگه ببینید چه برنامه ای داشتیم خداخیر بده باباییش رو تا ساعت دو محمد و راه برد و لالایی خوند اونم گاهی گریه میکرد و بهونه شیر و میگرفت اما میگفتم مامان بده اهه تلخه
محمد هم لگد بارونمان میکرد و نق میزد خلاصه تا 2 بیدار بودیم و بعد یهو خوابش برد .ظهر هم اینقد روی تخت بالش بازی کرد تا خودش یه گوشه افتاد و خوابید .به خدا اگه به خاطر جوجه تو راهیمون نبود حالا حالا ها نمیگرفتمش چون واقعا زجر کشیدنشو دارم میبینم .دیشب که من و بابایی اش نزدیک بود گریه کنیم .اما چه کنیم که مجبوریم .
راستی وبلاگ دارا گفتم شاید این سایت به دردتون بخوره چیزای جالبی داره
http://www.dazzlejunction.com/

اونایی که میخوان مثل من جشن سه نفره بگیرن (البته مال ما 4 نفره) چه برنامه ای دارن و میخوان چه کار کنن؟
از رو. دپربین عکس انداختم شرمنده کیفیت http://www.uplooder.net/img/image/2/25f60eedf148f821d1535100867132a4/DSC_0353-1.jpg
قبول سفارش انواع کیکهاى تولد و نامزدى با هر طعم و شکلى که شما بخواین درsama_cake_homeاینستاگرامhttps://instagram.com/p/BHhQujyDyYv/
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

شکرگذاری

توسلی | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز