2777
2789
عنوان

خانم مهندسای خانه دار....

| مشاهده متن کامل بحث + 1687 بازدید | 72 پست
سلام منم مهندسی متالورژی صنعتی خوندم و در حال حاضر خونه ام و قصد دارم مزون بزنم نی نی هم ندارم سال دیگه به امید خدا.
عشق من همسرم.خدایا صد هزار مرتبه شکر به خاطر نی نی که تو دلم گذاشتی خدایا نفسمو به تو میسپارم .من وبابا بی صبرانه منتظرتیم دختر گلم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



دوستان من ارشد برقم البته بعد دفاعم رفتم سر کار ولی قبلش تو خونه بودم. من نی نی ندارم ولی برام عجیبه خیلیا بخاطر بچه کارشونو کنار میزارن. میدونم خیلی سخته و بچه به بودن مادر بیشتر احتیاج داره ولی اون بچه هم بعد چند سال از اب و گل در میاد و جذب دوست و مدرسه میشه. همه ی زندگی فقط بچه نیست. متاسفانه ما ایرانیا فک میکنیم یه خانم وقتی ازدواج کرد باید دربست در خدمت شوهرش باشه و وقتیم بچه دار شد دیگه باید قید خودشو بزنه. روانشناسا میگم بچه بعد از 3 سالگی باید بره مهد کودک و با همسناش باشه تا بتونه اجتماعی بار بیاد ومهارت زندگی یاد بگیره. یعنی بعد 3 سال نقش مادر شروع به کمرنگ شدن میکنه. شخصا ترجیح میدم وقتی بچم 20 سالش شد منم حرفی برای گفتن داشته باشم نه اینکه یه مادر تحصیلکرده خونه دار باشم که هی بشینم اه بکشم و بگم من بخاطر تو از پیشرفت خودم گذشتم
منم فوق هوش مصنوعی دارم می خونم! یه سال دیگش مونده! الان ٢٤ سالمه! قصد دارم اگه خدا بخواد نی نی دار شم! اگه نی نیم ٢٥ سالگیم بدنیا بیاد و من ٥ سال همه ی زندگیمو واسش بزارم! در سن ٣٠ سالگی دوباره می تونم برسم به رشته ی مورد علاقه ام! یا کار! یا دکتری! به نظرم ٣٠ سالگی تازه اول جوونیه! تازه با یه بچه ای که به اندازه ی کامل مهر و محبت مامانشو دیده... درسته بر گشتن به درس و رشته یکم سخته! بعد از ٥ سال... ولی غیر ممکن نیست!
خدایا شکرت
منم لیسانس آی تی هستم و 26 سالمه.. فوق هم شرکت کردم و فکر کنم از مهر ماه برم دانشگاه ..البته شاغل هم هستم و نی نی هم ندارم. الان 4 ساله عروسی کردیم..و تنها واههمم اینه که بعده نی نی دار شدن نتونم درسمو ادامه بدم و بیام سر کار...واقعا سر درگم هستم..خانمایی که کارمند هستن و نی نی دارن کمکم کنید ..
تا جهان بادا نخواهم در جهان هجران عشق/ عاشقم بر عشق هرگز نشکنم پیمان عشق/ تا حدیث عاشق و معشوقه باشد در جهان/ نام من بادا نوشته بر سر دیوان عشق
بامیه جون هدف از این تایپیک که تشویق کنار گذاشتن کار برای همیشه نیست.... راستش منم تا قبل از بچه دار شدن دقیقا مثل شما فکر میکردم و خیلی تو ذوقم میخورد میدیدم بعضی مادرا به خاطر بچشون کارشونو رها کردن اما وقتی بچم به دنیا اومد و 6 ماهش تموم شد هر چی با خودم کلنجار رفتم دیدم نمیتونم بچمو تو این سن دست پرستار یا مربیان مهد بدم واگر اینکارم باعث شده باشه به اندازه این چند سال از زندگی تحصیلی و کاریم عقب بمونم واقعا میارزه چون برای سابقه کار و اخرشم بازنشستگی چهار سال دیرتر مشکلی ایجاد نمیکنه اما چند سال اول زندگی بچه ها مهمترین دورانه که قابل جبران نیستن البته بازم موقعیتها فرق میکنه من چون تنها بودم و کسی نبود بچمو بگیره اینقدر مشکل داشتم والانم به خاطر وضع بد کار تو کشور هنوز ادامه ندادم شاید خانمایی که پیش مادراشونن این مشکلاتو نداشه باشن راستی شما که مهندس برق هستید کجا کار میکنید؟؟؟ ما که دیگه کلا از محیط کار فاصله گرفتیم و از همه جا بیخبریم
سلام بچه ها.منم مهندسی شیمی خوندم.سه سال به عنوان مسئول فنی کار کردم.کارم سختی زیاد داشت ولی من دوست داشتم.بعد ازدواج به خاطر دوری مسیر نرفتم.الانم خونه نشستم که ببینم کی حامله میشم.هر کار می خوام شروع کنم هی میگم این ماه دیگه حامله میشم.واقعا کلافه ام.دلم میسوزه به خاطر زحمت هایی که کشیدم.احساس میکنم اون موقع که کار میکردم از لحاظ اجتمایی موقعیت خوبی داشتم وتی الان نه.از متلک های اطرافیان خسته شدم.طرف دیپلم به زور گرفته به من میگه این همه درس خوندی که چی بشه .همون موقع میرفتی دنبال یه حرفه که بدردت بخوره خواهرای شوشو کار میکنن یا درس میخونن اما به من مثل بیسوادا نگاه میکنن.خیلی احساس بدی دارم.افسرده شدم.راهکاری ندارین بچه ها؟
من مهندسی صنایع خوندم و فوق اجرایی دارم. بامیه جان چون بچه نداری اصلا نمیتونی قضاوت کنی خانوم.من خودم با افتخار میگم که بعد 11سال کارکردن به خاطر پسرم کارم را ترک کردم،قرار نیست دائم کسی خانه دار باشه(هرچند این هم سلیقه ای هیت) و پاره وقت کار میکنم.و خوب قطعا سه یا چهار سال به بعد نیاز کودک به همبازی ایجاب میکنه کلاس یا مهد بره...اما خیلیییییییی حیفه قشنگترین روزهایی که میتونی با بچه زیر دو سالت داشته باشی را سر کار باشی.
من هم فوق معماری دارم و بسیار زیاد برای درسم زحمت کشیدم و در تمام طول تحصیل به کار در یک شرکت گرید وان فکر میکردم ولی همزمان با دفاع ارشدم حامله شدم و بدون اینکه هیچ سابقه کاری داشته باشم سه سال خونه نشین شدم. بعد از دو سالگی دخترم رفتم سر کار . ولی الان دلم برای دخترم میسوزه. خودم هم خیلی خسته میشم. اگر برگردم به گذشته اصلا ارشد نمی خونم. آدم با مدرک کارشناسی راحت تر می تونه توی خونه بشینه تا ارشد. الان شش ماهه رفتم سر کار هر روز از خودم می پرسم چرا من اینجا هستم؟ من باید الان پیش بچه ام باشم. ولی با علاقه ای که به رشته تحصیلی م دارم چه کنم. هی
مامى حانى جان,منهم داشتم به ارشد معمارى فکر مىکردم که یکى پشیمونم کرد,میگفت خیلى زیاد شده,البته من لیسانس شیمى هم علاوه بر معمارى دارم,شما کجا مشغول به کارید؟میشه راجع به کارتون توضیح بدید اگه مانعى نداره
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   دخترپاییزی8608  |  4 ساعت پیش
توسط   مهدیهامو  |  6 ساعت پیش