2777
2789
عنوان

ای کاش میدونستم فرصت اینقدر کوتاهه مهرزاد جان...

| مشاهده متن کامل بحث + 4908 بازدید | 327 پست
مامان مهرزاد جان.. تمام تاپیکت رو امروز حوندم.. دلم شکست..هزار تیکه شد. خدا بهت صبر بده به دلت آرامش بده عزیزتر از بچه هیچی و هیچکس نیست وایه مادر منم یه پسر کوچولو دارم ..یه مشکل داره از بدو تولد نمیدونی عذابی کشیدم براش.. دعا میکنم خدا هیچ مادری رو با بچه امتحان نکنه....
خدایا هزاررربارشکرت که منو به ارزوم رسوندی❤👨‍👩‍👦‍👦

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلام
چندباری میخواستم بیام اینجا اما برام باز نمیشد. امروز بعد مدتها تونستم وارد بشم. روزها میگذره و جای مهرزادم مثل همیشه گوشه ی قلبم خالیه. ولی غصم رو فقط برای خودم نگه میدارم و لا غیر. حال روحی بیرونیم خوبه و تفریبا موفقم. خوندم که این یه داغه که همیشه و تا آخرین روز عمر باقیه ولی فقط کم و زیاد.داره. مثل یه زخم عمیق که جاش هست ولی زیر لباسه و وقتی لباس کنار بره جاش و دردی که داره به همون شدت حس میشه. من با مهرزاد همراهم. فکر میکنم هست و کنارمه و بیشتر وقتا باهاش حرف میزنم. با عکسش ...همچنان بزرگترین آرزوم اینه که بتونم یه روز پسرم رو در آغوش بگیرم حتی برای لحظه ای ....
مهرسا خانم خوبه و حدود دوهفته است که از پوشک گرفتمش و در سختی این مرحله و آموزشش بسر میبریم. خدا رو شکر که این دخترک هست و من روزام با وقت گذاشتن برای این فرشته ی کوچولو میگذره. روابط با آدمای اطرافم تقریبا بهبود پیدا کرده.و این تو روحیه ی هر سه مون تاثیر مثبتی داشته.
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
تو این یکسال هزاان با ر شاید میلیون ها با مرورکردم همه عمر زندگیمو ...نمیدونم حکمت چیه؟ اقعا نمیدونم ...

امیدوارم روزای ارومت هرچی بگذره بیشتر باشن نسبت به روزای به هم ریختگیت با سلول سلول بدنم درکت میکنم و منم به خاطره این طفل معصومی که تو دلمه مجبورم وا ندم نمیدونم میخونی یا نه فقط خواستم باهات همدردی کنم

جراحت جایی است که روشنایی وارد میشود               مولوی

عزیزم میدونم چه حالی داری خدا بهت صبر بده خانمی 


دو سال پیش پسر خواهرم در حالی که تازه ۱۲ سالش شده بود به خاطر خون دماغ به بیمارستان رفت اونجا معلوم شد سرطان خون داره بمیرم سه ماه تموم زجر کشید تو بیمارستان خواهرم باردار بود بعد از سه ماه شب قدر سوم از پیش ما پرکشید 😭😭😭😭

فقط بدون پسرت و پسر خواهرم اونقدر خوب بودن که دنیا لیاقت نداشت که اونها رو نگه داره و الان تو بهشتن 😔😔😔

تروخدا دعا کنید خدا دوقلو پسرمو بهم برگردونه (ماه هفتم تو تصادف از دستشون دادم ) 😭😭😭

هدیه جونم ،،،،،،،،خیلی اومدم اینجا و دیدم  خبری ازت نیست ،،،،فقط از خدا برات ارامش خواستم ،،،،عزیزم چقدر خوبه که با پرنسس کوچولوت سرگرمی ،،،الان مهرزاد بیشتر از همیشه  خوشحاله ...که مامانش رو قوی ببینه

آدمهای ساده را بی هیچ دلیلی دوست دارم آدمهای که خودشان هستند و نقش بازی نمی کنند.سادگی شیک ترین ژست دنیاست
امیدوارم روزای ارومت هرچی بگذره بیشتر باشن نسبت به روزای به هم ریختگیت با سلول سلول بدنم درکت میکنم ...

سلام .سارا جان نميدونم غمت و ناراحتيت علتش چيه ؟اميدوارم رفتن عزيزي نباشه كه خيلي سخته.كوچولوت سلامت بياد بغلت عزيزم.

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
عزیزم میدونم چه حالی داری خدا بهت صبر بده خانمی  دو سال پیش پسر خواهرم در حالی که تازه ۱۲ س ...

چه سخت،خيلي ناراحت شدم عزيزم .خدا به خواهرت كمك كنه،من خواهر ندارم اما خيلي خوبه كه خواهرت شما رو داره ،گاهي خودت سر حرف رو باز كن بزار برات درد دل كنه .ميدوني من خودم هميشه دوست دارم حرف بزنم از مهرزاد اما بخاطر بقيه كه شايد دوست نداشته باشن و ناراحتشون نكنم خيلي وقتا سكوت ميكنم ولي فكر ميكنم خيلي خوب بود اگر كسي كنارم بود و منو عميقا درك ميكرد .نه فقط انتظار داشته باشن كه من شاد باشم و همه چي اوكي باشه.

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
هدیه جونم ،،،،،،،،خیلی اومدم اینجا و دیدم  خبری ازت نیست ،،،،فقط از خدا برات ارامش خواستم ،،،،ع ...

ممنون مامان پارسا .

خداروشكر كه مهرسا هست.خيلي برام كمك بوده كه بخودم بيام .اما هميشه و همه ي لحظه ها بياد مهرزادم .يه غمي تو دلم تو ذهنم هست .مثل يه بار كه هيچ وقت از رو دوشم برداشته نميشه ،آرامش رو بعد رفتن مهرزاد ديگه نتونستم تا حالا داشته باشم .منظورم اون خيال راحت و آسوده ي قبله ...😢😢😢

دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
سلام .سارا جان نميدونم غمت و ناراحتيت علتش چيه ؟اميدوارم رفتن عزيزي نباشه كه خيلي سخته.كوچولوت سلامت ...

چرا عزیزم هست اونم خیلی جوون منم مثل تو فقط دووم میارم ایشالا بهتر شده باشی 

جراحت جایی است که روشنایی وارد میشود               مولوی
چرا عزیزم هست اونم خیلی جوون منم مثل تو فقط دووم میارم ایشالا بهتر شده باشی 

ممنون عزيزم,همينطور شما به آرامش برسي ووصبور باشي


دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز