2777
2789
عنوان

ای کاش میدونستم فرصت اینقدر کوتاهه مهرزاد جان...

| مشاهده متن کامل بحث + 4908 بازدید | 327 پست
آنی جان ممنونم عزیزم برای همدردیت ...تمام بودن و شاید انگیزه های کم من فقط برای مهرسا است ...گاهی بی اختیار به روزگار این بچه اشک میریزم...میگم ای خدا اگر این سرنوشت از قبل نوشته شده بود ای کاش مهرسا رو نمیدادی که اینقدر سختی بکشه یا حالا که خودت بخشیدی ای کاش این بلا رو نمیفرستادی که خانوادمون اینطوری نابود بشه...
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
روزگار بسیار سختی رو گذروندم...خیلی سخت و هنوز هم قلبم اروم نیست یعنی اون بار غم اون سنگینیو ناراحتی روی قلبم هست و دائم حسش میکنم...لحظه ای فراموش نمیشه این غصه شده جزئی از من ...نبودن عشق کوچولو همه ی دنیای من...چی بگم ...حرفام همه قاصد یه غمه بزرگه که تحملش از توان خارجه...
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



مامان مهرزادجان تو مادر قوی بودی قبل از این که به این مصیبت دچار بشی و مطمینم که هنوز هم از اون قدرت قبلیت در وجودت باقی مانده و تو میتونی یه مهرسا ی شاد بزرگ کنی اما چی بگم از خودم من غم عزیز ندیدم اما طوری بزرگ شدم که همیشه غمگینم منم یه دختر22ماهه دارم و با این روحیه ای که دارم میترسم چطور ادمی بزرگ کنم درست مثل دغدغه شما در مورد مهرسا ولی بدون تعارف بگم شما در شادبزرگ کردن دخترتون از من موفق ترین این وسط به نظرم این شمایی که دارین از درون میسوزین امیدوارم خدا خودش توفیق بده و رنجتون از بین بره بدون اینکه مساله فراموش کردن مهرزاد در کار باشه پسر عزیزتونم هر شب به خواب مادرش بیاد و ارومش کنه
بعضیا از عقل...فقط دندونشو دارن
مامان سارا جان عزیزم از اینکه بازم به یادم هستی ممنون عزیزم.از روحیه ای که بهم میدی مچکرم... قربونت برم, من تلاش میکنم برای مهرسا اما موفق نیستم مهرسا فرقایی داره با بچه های عادی که من متوجه میشم و خودمو مقصر میدونم اما امیدوارم و تلاش میکنم که بچم بیشتر تو جمع قرار بگیره که این مسایل هم حل بشه به امید خدا ...فکر میکنم به خاطر انزوا و تنهاییهامونه...
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
کلا بزرگ کردن بچه و مادر بودن, والد بودن یکی از سخت ترین کارای دنیا ست ...شاید هم برای من اینقدر سخت شده گاهی حوصله ی خودم رو هم ندارم ولی بازم تو اون لحظه نمیتونم از مهرسا بگذرم .نمیتونم ...تو اوج بدترین شرایط با ناز و نوازش با یه دنیا عشق باهاش صحبت میکنم اما بازم اونجوری که من میخوام نیست ...شایدم انتظارام زیاد ...پدرش میگه مهرسا نرماله با این شرایط تو زیاد سخت میگیری ...توکل بخدا...
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
من قبل این قصه ی تلخ .خیلی شاد بودم خیلی...اینقدر که دیگران میگفتن از همنشینی با تو خسته نمیشیم .روحیم عالی بود نه که مشکلی نباشه .بود مثل همه ی زندگیها منم بالا و پایین داشتم اما میگذروندم...خیلی جاها زود عصبانی میشدم و فکر میکردم اگر یه کاری طبق خواستم پیش نره چه اتفاق بدی افتاده اما الان که مرور میکنم میبینم چقدر خوشبخت بودم با تمام همون خواسته های بر اورده نشده ... عزیزم عمر کوتاهه و بی ارزش از زندگیت و فرصتات استفاده کن همینکه خودت و دخترت تنتون سالمه خدا رو شکر کن و دلتو, دل دخملتو شاد کن و زندگی کن ...میدونی این روزا چقدر غصه ی بچه های مریض میاد تو فکرم .چقدر دعاشون میکنم و واقعا خدا کنه که همه سلامت باشن و دل بچه ها شاد باشه و ندونه غصه و ناراحتی و بیماری چیه کاش همه ی بچه ها کنار خانوادشون زیر سایه ی پدر و مادر باشن ...
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
اقیانوس عزیزم ممنون .امیدوارم تو این روزا نزدیک سال جدید غصه ها کمتر بشه.امیدوارم اوناییکه مثل من عزیزشون کنارشون نیست دلشون کنار هم باشه و حس کنن وجود اون عزیزو...
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
ماما ن مهرزاد جون نمیدونم چی باید بگگم با نوشته هات دلم شکست و کلی اشک ریختم اقا مهرزاد فرشته اسممونی بوده برگشته به بهشت پیش خدا مطمینا حواسش ب شما هست و برات دعا میکنه خدا دختر خانومت رو بهت بببخشه ایشالله که خدا بهت صبر بده هرچند که داغ فرزند فراموش شدنی نیست .
سلام تسلیت میگم عزیزم نصف شبی که داشتم تاپیکت رو میخوندم فقط اشک بود که میریختم .....الان چشام ورقلمبیده..... به فاطمه زهرا متوسل شو من خیلی از خانم حاجت رواشدم نماز استغاثه به حضرت زهرا رو بخون ....خانم فاطمه خودش زندگیتو درست میکنه ....
ثمر جان عزیزم ممنون .داغ فرزند تو عمق قلب مادر و پدر باقی میمونه اون وسط و همه ی لحظه ها باهاته یه درد که هم بزرگه و هم یادش همیشه تازه است ...یعنی کهنه نمیشه ناحالا که نشد ...
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور...
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز