2777
2789
عنوان

کی پایه هست برنامه ریزی کنیم؟

| مشاهده متن کامل بحث + 16791 بازدید | 482 پست
مهم ترین اصل: اصلا عجله نکنید، به مرور زمان یه برنامه ریز حرفه ای میشید اگرتا الان برنامه نداشتید در حد مبتدی برنامه بریزید تا کم کم عادت کنید.
برای همکاری در فروش در واتسپ به این شماره پیغام بدهید:09353525425                          

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



منم مثل شمام دیرمیخوابم خیلی دیرحدود 3 دیربیدارمیشم یعنی هرکاری میکنم نمیتونم زودتراز12 بیداربشم بازم شاکیم اصلا دوست ندارم ازرختخواب بیام بیرون قبلش 11بیدارمیشدموناهارمیپختموبه دخترکوچولوم صبحونه میدادم تاوقتی همسرموبچه هام میان ناهاراماده باشه بعدش ناهارمیخوردیموهمه لالا منم پای نی نی سایت ودخترکوچیکمم یاخواب یابیدار بعدشم بچه هابیدارمیشدن دوتادختردارم یکیشون کارای اشپزخونه رومیکنه ویکیشون اتاق وسالن حدود نیم ساعتی کاراروانجام میدنومیرن سردرساشون بعدشم من دوباره میرم تواشپزخونه واسه پختن شام لباسارو 10روزیکبارمیشورم دوش گرفتنم معضلیه واسه خودش.............حوصلشوندارم ارایشگاه دارم ولی صبحهاخوابم تازه بازکردم تک وتوک مشتری دارم ازم جواز کسب میخوان ندارم باید یه سری کلاسهاروتخصصی برم مدرک بگیرم که گذاشتم واسه مهرماه خردادمیخواستم برم وصبحهابچموبزارم مهد وبعدازظهرهابمونه پیش بچه هام که خورد به امتحاناتشون ودوره بعدی کلاسها مهره تااونموقع بچم هم کمی بزرگترمیشه ازمهداصلا راضی نیستم فقط پول میگیرن وبچه هارو تاظهر نگه میدارن هرکدوم مواسه خودشون بازی وشلوغکاری میکنن مهدشون هیچ برنامه ای نداره جز کلاس داستان وفیلم گذاشتن واسه بچه ها هیچ نظمی نداره بچه که میره تومهد ولش میکنن گریه کنه میگن باید عادت کنه مربی مهدهم میگه من چون پسرمم تومهده نمیتونم کسیوبغل کنم وارومش کنم پسرم حساسه گریه میکنه موندم بچموتواین مهدبزارم یانه اونم بچه دوساله رو دیگه قصدداشتم برم کلاس رانندگی که هنوز نشده شاید تابستون برم فکرمیکنم افسردگی گیرفته باشم حوصله هیچی روندارم
همش ازدست خودم ناراحتم عذاب وجدان دارم حالم ازخودم به هم میخوره اماانرژی هیچ کاری روندارم ......... مشتریم تک وتوکه خیلی ناراحتم چون خونمون وارایشگاهم دورازشهره عصبی میشم میگم کاش حداقل ارایشگاه بازنمیکردم ازاینکه بی برنامم ازبچه هام خجالت میکشم
همش ازدست خودم ناراحتم عذاب وجدان دارم حالم ازخودم به هم میخوره اماانرژی هیچ کاری روندارم ......... مشتریم تک وتوکه خیلی ناراحتم چون خونمون وارایشگاهم دورازشهره عصبی میشم میگم کاش حداقل ارایشگاه بازنمیکردم ازاینکه بی برنامم ازبچه هام خجالت میکشم
شـمـا آدم نـرمـالـی هـسـتـیـد عجب آدمیه؟! اصلا یک جورهایی قاطی داره! یک روز وقتی می بیننت کلی سلام و علیک می کنه و یک روز انگار یک غریبه دیده!... اصلا آدم نرمالی نیست.» آدم نرمال! تعریف شما از آدم نرمال چیست؟ آیا شما آدم نرمالی هستید؟ اصلا چگونه می توان یک آدم نرمال بود؟ آدمی که دیگران در مورد او چیزهایی که در ابتدای متن خواندیم، نگویند. مطلبی که در ادامه می آید به شما کمک می کند تا در میان جمع دوستان، آشنایان و همکاران به عنوان فرد نرمالی شناخته شوید. ● خانه تان را مرتب و تمیز نگه دارید شاید خانه شما از تمیزی و نظافت برق نزند اما اگر می خواهید فرد نرمالی باشید، باید خانه مرتبی داشته باشید. اگر خانه تان همیشه کثیف و درهم و برهم باشد، دیگران ناخودآگاه همین حس را درباره خودتان پیدا می کنند و شما را با همین تصویر به یاد می آورند. کافی است کمی خانه را تمیز و مرتب کنید آن هم نه با ویژگی های یک آدم احساسی، بلکه خیلی معمولی و عادی. لازم نیست ذره به ذره خانه را گردگیری کنید، فقط کافی است شر ظرف های کثیف را از سینک ظرفشویی کم کنید. نگاهی هم به سرویس بهداشتی خانه بیندازید. مطمئن شوید تمیز است و دستمال کاغذی در آن گذاشته اید. ● لباس مناسب بپوشید پوشیدن لباس مناسب، به معنای تهیه لباس گران قیمت و تجملی نیست بلکه لباس مناسب، لباسی است که در یک کلام «معقول» باشد، چروک نباشد بیش از حد کهنه نباش.د و روی آن لکه های غذا دیده نشود. این نکته درباره کیف یا حتی کیسه ای که با آن وسایلی را حمل می کنید هم صدق می کند. سعی کنید اگر وسیله ای همراه خود دارید، یا آن را درون کیف بگذارید یا درون کیسه ای شکیل نه یک کیسه رنگ ورو رفته یا کیسه های سیاهی که از بعضی مغازه دارها می گیرید. کیف پول هم از ضرورت ها برای ایجاد یک تصویر خوب در ذهن دیگران است. به جای اینکه پول هایتان را مچاله کنید و در جیب هایتان بگذارید، آنها را مرتب در یک کیف پول قرار دهید مخصوصا اگر می خواهید در حضور دیگران بهای چیزی را بپردازید. ● احساساتتان را به اندازه نشان دهید آدم های نرمال، احساسات شان را به صورت طبیعی بروز می دهند. آنها کمتر از کوره درمی روند، کمتر عصبانی می شوند و کمتر رفتارشان تغییرات اساسی پیدامی کند. اگر به شدت و ناگهان عصبانی می شوید و به قول معروف نمی خواهید سر به تن هیچ کس بماند، باید حتما به مشاور مراجعه کنید چون این رفتار نه تنها نشان دهنده مشکلی در شماست بلکه قضاوت دیگران را هم در مورد شما خراب می کند. در مقابل دیگران به اندازه احساسات نشان بدهید یعنی وقتی کسی با هیجان با شما صحبت می کند، سعی کنید با هیجان به حرف های او گوش دهید تا احساس نکند با دیوار حرف می زند. هیجانی شدن بی اندازه هم مناسب یک فرد نرمال نیست، پس بی اندازه خود را مشتاق نشان ندهید. اگر کسی در حال فریاد کشیدن بر سر شماست، سعی نکنید مانند همان فرد و حتی شدیدتر پاسخش را بدهید. متوجه چشم های دیگری که دارند شما را نظاره می کنند هم باشید. اگر فردی با خشونت با شما صحبت کرد، بعد از گذشت مدتی که کمی آرام شد، از او بپرسید دقیقا چه مشکلی با شما دارد. اگر آن فرد نرمال باشد، حتما به شیوه ای درست پاسخ شما را می دهد. چون در ذهن خود شما را فردی منطقی می بیند. ● مواظب اندام خود باشید مراقب سلامت خود باشید. خوردن غذای سالم، غذایی تهیه شده از مواد طبیعی و بدون افزودنی های غیرمجاز و چربی زیاد، می تواند از شما فرد سالمی بسازد. به اندازه غذا بخورید و دور رژیم های غذایی احمقانه و پرخوری های غیرمنطقی را خط بکشید. در انتخاب غذا دمدمی مزاج نباشید. آدم های نرمال هم گاهی بعضی از غذاها را دوست ندارند اما هیچ وقت بهانه بیجا نمی گیرند. وسواسی نباشید و گاهی مثلا یک بار در هفته یا ماه، خوراکی هایی را که دوست دارید ولی کمی مضرند، امتحان کنید. کمی هم جنب وجوش داشته باشید و اگر عادت کرده اید مدام جلوی تلویزیون بنشینید، این عادت را ترک کنید و وقت کمتری را به تماشای تلویزیون اختصاص دهید به جای آن با سرعت کم درجا بزنید. این کار به شما کمک می کند کمی کالری بسوزانید و از کرختی و بی حالی بیرون بیایید. قدم زدن، شنا و هر فعالیت دیگری که کرختی را از بدن شما دور کند؛ می تواند کرختی را از ذهن و روحتان هم بزداید پس وقت خود را تلف نکنید و بعد از خواندن هر پاراگراف از همین مطلب، ۳۰ تا ۴۰ ثانیه در جا بزنید. ● زندگی اجتماعی داشته باشید آدم های نرمال به هیچ قیمت زندگی اجتماعی شان را از دست نمی دهند. اگر دوستان زیادی ندارید، سعی کنید حداقل یکی، دو دوست برای خودتان پیدا کنید. این کار خیلی ساده است و فقط با یک «سلام» دوستی آغاز می شود. امروز که برای پیاده روی به پارک می روید یا در کلاس نقاشی، به یک نفر که از نظر شما آدم موجهی است، سلام کنید. آدم های اطرافتان را بیشتر بشناسید. هر آدمی می تواند گوشه ای از این دنیا را به شما نشان دهد. شاید هم به بهترین دوست شما تبدیل شد! ● در کارتان بهترین باشید این حرف به معنای خودکشی برای بهتر بودن نیست، فقط کافی است نهایت تلاشتان را برای خوب بودن انجام دهید. تلاش برای نمره مطلوب گرفتن، کسب رتبه کاری بهتر و حتی بالا بردن درآمد. نتیجه مهم نیست، فقط مهم این است که تمام تلاشتان را بکنید. ● نکته ها نرمال بودن به این معنا نیست که هر چیزی را در مورد خودتان تغییر بدهید. مطمئن باشید این تغییرات کوچک شخصیت و وجهه اجتماعی تان را تغییر کلی نمی دهد اما به شما کمک می کند از قبل بهتر باشید. ارزش ها را همیشه در نظر بگیرید و آنها را زیر پا نگذارید و اجازه ندهید که افراد مختلف مدام شما را با حرف هایشان تغییر دهند. ● خطر اجازه ندهید آدم ها آنقدر روی شما اثر بگذارند که تبدیل به آدم دیگری شوید. روی اصول انسانی ای که به آنها معتقد و از خوب بودن آنها مطمئن هستید، پافشاری کنید و آدمی باشید که آرزو دارید نه آدمی که نیستید و دیگران شما را آن گونه می خواهند.
7راه برای نظم بخشیدن به خانه یک هفته را به نظم دادن کارهایتان اختصاص دهید و ببینید چگونه زندگی تان را تغییر می دهد. اگر هفت روز متوالی خیلی زیاد است و برای تمیز کردن خیلی زود است، ساده ترین راه این است که ساعت را به عقب بکشانید یک هفته را به نظم دادن کارهایتان اختصاص دهید و ببینید چگونه زندگی تان را تغییر می دهد. اگر هفت روز متوالی خیلی زیاد است و برای تمیز کردن خیلی زود است، شنبه های هر هفته به کارهایتان رسیدگی کنید. شنبه: جعبه داروهایتان را مرتب کنید: جعبه داروهایتان را طبق داروهایی که دکتر برایتان تجویز کرده مرتب کنید. داروهای تاریخ گذشته را دور بریزید و لوسیون ها و لوازم آرایش هایی را هم که چندماهی است از آنها استفاده نکرده اید را دور بریزید. یکشنبه: میز آرایشتان را مرتب کنید: همه وسایل مانند هم را در یک طبقه بگذارید. مثلا حوله ها را داخل یک طبقه بگذارید و آنها را برحسب شکل و ظاهرشان بچینید. لیف حمام، حوله حمام، و... را هم به همین ترتیب بچینید. لباسهای کهنه تان را از لباسهای نو جدا کنید. همه وسایل آرایش مو مانند سشوار، اتوی مو، بابیلیس را در یک طبقه کمد بگذارید و لوازم آرایشتان را هم درطبقه دیگر. دوشنبه: صندوق ایمیل های دریافتی تان را تمیز کنید: پوشه های الکترونیکی تان را بر حسب تماس ها، پروژه ها و ملاقات هایتان تنظیم کنید. آنها را به ترتیب حروف الفبا مرتب کنید سپس ایمیل هایتان را داخل پوشه های مناسب خودش بگذارید یا آنها را پاک کنید. این کار به شما کمک می کند در آینده و در مواقع لزوم راحت تر بتوانید از آنها استفاده کنید و فقط به یک کلیک نیاز دارد. سه شنبه: کابینت های شلوغ آشپزخانه را منظم کنید: دو جعبه مقوایی بردارید. وسایلی را که زیاد استفاده نمی کنید داخل آن و در قسمت انتهایی جعبه بگذارید. به جای آن، قوطی چای، قند و شکر و وسایلی که مورد نیازتان است را داخل کابینت بگذارید. قوطی هایی که بی استفاده هستند را دور بریزید. حبوبات، آرد و شکر را داخل قوطی های پلاستیکی شفاف بریزید تا آنها را تازه نگه داشته و از هرگونه حشره ای به دور باشند. چهارشنبه: جاکفشی را تمیز کنید: کفش هایتان را جفت کنید و در کمدتان بگذارید. وسایل ورزشی تان را هم داخل سبد چوبی بزرگی گذاشته و آن را داخل پارکینگ بگذارید. کتانی های به درد نخورتان را هم دور بریزید. وسایل مانند هم مثل چترهای مختلف را که به صورت فصلی استفاده می شود را داخل یک جعبه قرار دهید. پنج شنبه: اعضای خانواده را انتخاب کنید و برای هر کدام از آنها برنامه بریزید: برنامه تمیز کردن هفتگی و ماهانه تان را تنظیم کنید و برای هر یک از اعضای خانواده وظیفه ای مشخص کنید. آنها را تشویق به انجام این کار کنید: مثلا امروز به نظافت خانه می رسیم هفته دیگر پارک می رویم. کارها را بین اعضای خانواده تقسیم کنید: جارو کردن، گردگیری کردن، لباس شستن و دور ریختن روزنامه های تاریخ گذشته. بعداز ظهر که کارها تمام شد استراحت کنید. جمعه: برای لذت بردن از تعطیلات برنامه ریزی کنید: تمام امروز مختص شماست. موسیقی مورد علاقه تان را گوش دهید. در یک لیست موارد مورد نیازتان را یادداشت کنید: کتاب، مجله، فیلم، رستوران هایی که دوست دارید بروید، حتی تماس با دوستان قدیمی تان را یادداشت کنید. دوستان و مکان هایی که دوست دارید ببینید را یادداشت کنید. سپس تقویم را بردارید و طبق تقویم برنامه ریزی کنید. iranvij.ir
مهسان جان همین که مادر یو چندتا بچه داری خودش خیلیه ما یکدونه نصفه نیمه داریم توش موندیم عزیزم ساعت خوابت خیلی زیاده زودتر بخواب که زودتر پاشی به فکر ارایشگاهت باش حیفه پاشو یه رونقی بهش بده کلاساتو برو نتونستی بری کلاس اگر بلدی برو ادواری فنی حرفه ای شرکت کن از اونجا مدرکاتو بگیر خیلیم راحته یه امتحان تیوری میدی یه عملی بعدشم مدرکتو میدن 10000 تومنم خرج نداره البته اگر بلدی
میخوام بشم 58 کیلو .....الان 73 هستم..........
بچه ها من خیلی ادم هدفمندیم ولی آدمایی که جلوی پام سنگ میندازن خیلی زیادن ...دلم خیلی گرفته امروز چندتا ضدحال خوردم که دارم داغون میشم فقط اینجارو دارم که درد دل کنم الان یکماهه که میخوام برم کلاس کوپ و کوتاهی مبلغش 313000 تومنه من هیچ خرجی از شوهرم نمیگیرم یعنی نمیدههههه اگرم چیزی بخوام با خودش میرم میخره مثل لباس و لوازم ارایشو دارو و این چیزا ولی هیچوقت بیشتر از 10000 تومن تو کیفم نیست حتی وقتی با دوستامم میریم بیرون بخوایم یه بستنیم بخوریم من تقریبا هیچموقع پول ندارم البته این واسه الانه قبلا که خودم کار میکردم درامدم خیلی خوب بودو همیشه تو کیفم پره پول بود خلاصه امروز پاشدم گفتم میرم گوشوارمو میفروشم کلا 3 گرمه تنها طلایی که دارم میرم حالا یه مقدار میدم ثبت نام میکنم تا 3 ماه دیگه که کلاسا تموم بشه بقیشو میدم صبح بلند شدم حاضر شدم که برم شوهرم گفت کجا گفتم میرم ثبت نام 2 ساعت دیگه میام بچرو نگه دار گفت لازم نکرده میخوام برم کار دارم البته بماند که دروغ گفت هیچ کاری نداشت ازضبح گرفته خوابیده هیچ جام نرفت خلاصه گرفتم نشستم...
میخوام بشم 58 کیلو .....الان 73 هستم..........
نشستم ظهر که شد گفتم چرا برم گوشوارمو بفروشم حیفه دوسش دارم یه قرعه کشی باز میکنم 200 تومن 10 نفر ماهی 20 تومن بین خودمو دوستامو ... البته بیشتر از این نمیتونستم باز کنم چون خودم نمیتونستم قسطاشو بدم این 20 تومنم باید 1000 تومن 1000 تومن جمع کنم تا قسطارو بدم خلاصه به چندنفر گفتم همه هی خیلی کم و فلانه و ارزش نداره یه چندنفری گفتن باشه به یکی از دوستام مسیج دادم بعد خودش زنگ زد که تو خیلی دلقکی و ..،اخه 200 تومن دیگه چیهه ارزش داره منو اسیر کنی هرماه دم خونه که گفتم خوب کارت به کارت کن ...خلاصه شروع کرد کلی مسخره بازی و چیه میخوای بری مانتو بخری ...از این حرفا انقدر پشت تلفن حالم بد شد که اصلا فقط از رو عصبانیت میخندیدم زبونم قفل شده بود ..... میگفت بیا بهت بدم تو بعدا بده گفتم نه اینطوری نمیخوام همینطوری کارم راه میفته گفتم بعدا بهت میگم چیکار دارم شوهرم نشسته بود نمیتونستم بیشتر براش توضیح بدم خلاصه دلم شکسته خیلی داغونم 300 بار به شوهرم گفتم 100 بده من برم ثبت نام کنم میگه مگه رو گنج نشستم امروز خیلی خار شدم ولی اشکلچال نداره خدای منم بزرگه
میخوام بشم 58 کیلو .....الان 73 هستم..........
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز