هر روز صبح تا ظهر که سر کار میرم پسرم رو پیش مامانم میذارم مادرم خیلی خوب باهاش کار میکنه اما جدیدا چیزی رو یادش داده که این آموزش جدید برای ما دردسر شده جریان اینه که مادرم به پسرم یاد داده که هر چی آشغال پیدا کرد بندازه تو سطل آشغال اوایل فقط آشغالای روی زمین رو اگه پیدا میکرد مینداخت سطل آشغال اما جدیدا هر چی بنظرش آشغال بیاد میندازه سطل آشغال از کنترل تلویزیون گرفته تا کارت شناسایی من یا کیف پول باباش اسباب بازیهاشو هر چی که فکرشو بکنید دیگه اعصابم خورد شده خیلی هم بهش توضیح دادم که عزیزم اینا آشغال نیست اما اون تو جواب فقط میخنده و گوشش بدهکار نیست تازه وقتی رو دستش هم آروم میزنم میگم اگه یه بار دیگه اینکارو بکنی میزنمت از خنده غش میکنه انگار دارم باهاش شوخی میکنم هر روز باز روز از نو روزی از نو تقریبا باید صد دفعه تو روز سطل آشغالو وارسی کنم و چیزایی که نباید توش بندازه رو که توش انداخته از توش در بیارم واقعا نمیدونم چطور میتونم این اخلاق بدشو از سرش در بیارم
کامیلا جان رفتی پیش مشاور کودک ؟؟؟؟؟؟؟/
فعلا یه مدت یه سطل اشغال تمیز بذارین کنار خونه و توش کیسه بذارین و بگین تو اشغالها رو بریز این تو و سطل قبلی رو بذارین روی کابینت که دستش نرسه چون فعلا که نمیفهمه ! حتی میتونین سطل تمیز رو جای سطل قبلی بذارین ! یه مدت دیگه از سرش میوفته !
سطل آشغالو جایی بذار که نبینه تا یه مدت بگذره از سرش بیفته
تونستی از شیر بگیریش ؟؟؟
دیگه این کارشو تشویق نکنین به مامانتم بگو یادش نیاره کم کم از سرش میوفته طفلی بچه 15 ماهه از کجا آشغال و غیر آشغال و از هم تشخیص بده
در ضمن روی دستش زدن هم فایده نداره چون نمیدونه برای چی میخوره !!!
نه هنوز شکوفه جان درگیر کارهای غربالگری دومی بودم تازه دیروز عصر نتیجه اشو گرفتم تازه چون برای دیابت بارداری تو بارداری قبلیم مشکل داشتم دکترم گفته باید دکتر غدد هم بری که هنوز نرسیدم نتیجه دکتر گوش و حلق و بینی رو هم برای مشکل سینوزیت مزمنم ازم خواسته همه رو باید بگیرم برم دکتر زنان و زایمان هنوز نرسیدم برم دکتر زنان نتیجه غربالگری رو هم نشون بدم تو همین دو سه روز هم باید پسرم رو برای چکاپ ماهیانه ببرم دکتر خودش حسابی گرفتارم میخام برم اما قبلش باید این کارا رو که زمان بهم دادند انجام بدم انجام بدم بعد برم مشاوره کودک
ایییییییی قوربونش برم مننننننننننن...خوب از نظر اون بی مصرفن دیگه...ای جووووونم
بچه جاری من کیف و کارت ملی و موبایل و...... میریخت تو لباسشویی درشا هل میداد و میبست و دکمه روشن را میزد ...... خواهشا دیگه بچه ای را که از خودت دور کردی و میخوای از شیر بگیریش دیگه نزن رو دستش ...
خوشبختانه الان دو روزهه که فقط شبا اول شب کمی شیر میخوره و صبح قبل رفتن هم چند دقیقه شیر میخوره دیگه مثل قبل مدام نیمه شب بلندنمیشه شیر بخاد یا توی طول روز شیرش نمیدم فعلا به همین راضی ام بقیه روز رو تقریبا مادرم با غذا حسابی سیرش میکنه اگه این جوری پیش بره به زودی اون دودفعه شیر شبانه هم از سرش در میاد
لباسشویی و جارو برقی و تلویزیون و تلفن و یخچال عموما اسباب بازی مورد علاقه بچه ها تو این سن هستند پسر من هم 24 ساعته در حال ور رفتن با این وسایله بخصوص دسته جارو برقی مدام دستشه و از این سر خونه تا اون سر خونه زیر فرشا روی مبل روی تخت دنبال خودش میکشه یه بار هم یه لنگه جوراب باباش رو تو لباسشویی انداخته بود و برنامه رو دستکاری کرده بود و روشنش هم کرده بود اتفاقا ما داشتیم میرفتیم بیرون وقتی برگشتیم فهمیدم لباسشویی چندین ساعت فقط یه لنگه جوراب رو میشسته
کاملیا جون کـــــــــــــــــــــــــــــــــلی خندیدم آخه دختر 20ماهه منم عین پسر شماست. حتی اون تیکش که میزنید پشت دستش هم همینه. یه بار آروم زدم پشت دستش فکر کرده قسمتی از بازیه هردفعه دستش و میاره میگه بزن و میخنده دخترم با پستونک میخوابه ، یک بار هرچقدر شب من و شوهرم گشتیم نبود که نبود داشتیم دیونه میشدیم بچه خوابش میومد نمیتونست بخوابه خلاصه تو سطال زباله پیداشد. ( آخه تو که اینقدر به پستونک وابسته ای چرا دور میندازیش)
چند روز پیش تا نصف بدنش تو ماشین لباسشویی بود. اشغالای با کلاس تر و میندازه تو ماشین لباسشویی گویا شیشه شیرش و انداخته بود بعد دید نه این جزوه زباله نیست از ملزومات زندگیه رفته بود از ته ماشین لباسشویی برداره گیر کرده بود ( لنگ در هوا) خلاصه نجاتش دادم
خاله نگار قربونشوووووووووووون بره به جای من بوسشون کنید خیلی باحالن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز