2777
2789
عنوان

میشه کمکم کنید

| مشاهده متن کامل بحث + 1130 بازدید | 34 پست
سلام بیتا 66 جون یه راهنمایی میخوام ازت . مادر شوهرم با زن داداششم همین کارا رو کرده حالا زن دایی شوهرم که میشه زن داداش مادر شوهرم منو مهمونی دعوت کرده که من دودل برم یا نه من زن دایی شوهرمو خیلی دوست دارم و زن خوبه فقط یه چیزی هست مادر شوهرم یه دوستی داره خیلی رک و بینهایت اعتماد بنفس بالایی داره من ازش بدم میاد خود خانم هم میدونه مادر شوهرم رفته بهش گفته بعد هر مهمونی که میره مادر شوهرم این دوستشو با خودش میاره که حرص منو دربیاره به نظر شما من این مهمونی رو برم یا بیخیال شم ؟
من ایمان دارم خدای مهربون به ما فرزندی سالم وصالح داده و همسرم عاشقونه منو دوست داره تا ابد خدایا شکرت

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من بودم بخاطر زن دایی شوهرم شاید میرفتم
البته بستگی داره کدوم ارزشش بیشتر باشه شاید به اعصاب خورد کنیش نیارزه
ولی بخاطر خودتم که شده برو ریلکس باش و از مهمونی لذت ببر
من تو اینجور جاها میرم پیش کسایی که ازشون خوشم میاد که کمتر اذیت بشم
و اون طرف هم احساس پیروزی نکنه که تونسته ناراحتیمو ببینه
از اونطرفم حرفی نباشه که بخاطر فلانی نیومد و اینا !!!
بازم خوددانی
شرایطها متفاوته
گفتار نیک * کردار نیک * پندار نیک
سلام بیتا 66 جون یه راهنمایی میخوام ازت . مادر شوهرم با زن داداششم همین کارا رو کرده حالا زن دایی شوهرم که میشه زن داداش مادر شوهرم منو مهمونی دعوت کرده که من دودل برم یا نه من زن دایی شوهرمو خیلی دوست دارم و زن خوبه فقط یه چیزی هست مادر شوهرم یه دوستی داره خیلی رک و بینهایت اعتماد بنفس بالایی داره من ازش بدم میاد خود خانم هم میدونه مادر شوهرم رفته بهش گفته بعد هر مهمونی که میره مادر شوهرم این دوستشو با خودش میاره که حرص منو دربیاره به نظر شما من این مهمونی رو برم یا بیخیال شم ؟
من ایمان دارم خدای مهربون به ما فرزندی سالم وصالح داده و همسرم عاشقونه منو دوست داره تا ابد خدایا شکرت
اره بیتا 66 جون حرفت منطقیه دعا کن بتونم برم و ریلکس و بیخیال باشم اگه حرفی زد یا واست پررو بازی دربیاره چیکار کنم اخه تو یه مهمونی من نبودم یکی از اقوام میگفت اوده به من جلو همه گفته چرا اینجوری موهاتو افشون کردی اخه میدونی خودش از این مذهبی الکیاست و فقط ریا میکنه...
من ایمان دارم خدای مهربون به ما فرزندی سالم وصالح داده و همسرم عاشقونه منو دوست داره تا ابد خدایا شکرت
باور کن اگه نرم هم مادر شوهرم و هم دوستش احساس خوشحالی و پیروزی میکنن...خیلی دم از دین و نماز میزنن
من ایمان دارم خدای مهربون به ما فرزندی سالم وصالح داده و همسرم عاشقونه منو دوست داره تا ابد خدایا شکرت
نمیدونم چرا هرچی مذهبی ترن بدتر میشن
پس برو بنظرم و همش به خودت آرامش بده و سعی کن زیاد دوروبرشون نچرخی که بخوان برن روی اعصابت
پیش کسایی برو که باهاشون احساس راحتی میکنی
اگرم چیزی بهت گفتن که مثلا چرا فلان چیزو پوشیدی و فلان کارو کردیو فلان مدله موهات بگو شوشوم اینجوری میپسنده یا دوست داره اینجوری باشم یا شوشو گفته اینجوری باشم بهتره
این شکلی هم نشون دادی شوشوتو دوست داری هم حرف اونا خیلی محترمانه مثل تف سربالا میشه چون شوشوی تو هم جز خانواده ی اوناست
نظر شخصیمه ها
گفتار نیک * کردار نیک * پندار نیک
مرسی اینقدر مهربانانه کمکم میکنی . ما الان مدتی سر یه سری مسائل شوهرم با مامانش قهره نمیریم اگه یه وقتی تو یه مهمونی که اون بود رفتم چه عکس العملی داشته باشم اخه منو شوشوم خیلی احترام میذاریم و اون سوءاستفاده کرده
من ایمان دارم خدای مهربون به ما فرزندی سالم وصالح داده و همسرم عاشقونه منو دوست داره تا ابد خدایا شکرت
سلام بچه ها من کمک میخام
مادر شوهر من خیلی عوضیه همش بند عروسوپسرشه
حقوق شوهرم تا 7 ماه اول عقدمون دست مامانش بود جوری که مجبور بهش التماس کنه که 50 بگیره و یه شب منو شام ببره بیرون بماند من چی کشیدم ما ماه هفتم عقدمون خونه خریدیم وام گرفتم که شوشو قسط بده و به مامانش نده خودمم طلا فروختم { طلا های دختریم چون شوشو وخونوادش تو عقد چیزی به من ندادن} جهیزیمم نیمی شو از بابا نقد گرفتم وخریدیم مادر شوهر عوضیه من روزی که میرفتیم قولنامه کنیم به شوشو گفت خونه به نامش نکنیا ما اینو هنوز نمیشناسیم
خونه به نام شوشو شد.اون میدونه ما در چه وضعی هستیم هر دو جون میکنیم اخر ماه 100 بیشتر واسمون نمیمونه اونوقت این زن با دخترای ..... خودش هر ماه کمه کم 4-5 بار مهمونه ما هستند بماند که پوست من رو در زمینه های دیگه هم کندن خانم واسه خودش وسیله خونه میخره شوهر من باید واسش چک بده بعدم خود شوشو باید پاس کنه که حدود 5میلیون به بابای من سر پاس چک های مامانش بدهکار شده و.................

من الان 1ماه باردارم اما هنوز شوشو خونوادش نمیدونند چطوری از این فرصت استفاده کنم و نبینمشون و خودشو دختراشو تو زندگیم در حده یه عکس تو طاقچه کنم؟



تورو خدا کمک
بنظرم همون احترامشو نگه دار چون بهم ثابت شده که اینجور آدما دریده هستن اگه یکم بهشون بد بگذره بی آبرویی میکنن
شخصیت خودتو با احترام گذاشتن بهش حفظ کن
تو شخصیت خودتو میرسونی
مادر شوهر من همچین آدمیه من همیشه بهش احترام میذارم ولی تو خلوت حسابی میچزونتم ولی بازم چیزی بهش نمیگم میگم بذار خوش باشه خدا جای حق نشسته و دیدم که چقدر بی آبرویی میکنه واسه همین میگم بذار من شخصیت خودمو حفظ کنم که پیش من پرده ها دریده نشه !
گفتار نیک * کردار نیک * پندار نیک
ندای تنهایی عزیزم چیزی به ذهنم نمیرسه که بگم فقط اینکه بارداریت مبارکه و ایشالله قدم نی نیت خوب باشه که این مشکلاتتم حل بشن
فقط ایکاش سر پاس کردن چک ها به بابات مقروض نمیشدین چون الان شوهرت پشتش گرمه که یکی هست کمکش کنه و مادر شوهرتم راحت به مقصودش میرسه
شاید برای شما هم سخت باشه ولی بذار مسئولیت اشتباهشو خودش گردن بگیره و بفهمه از پسش بر نمیاد
گفتار نیک * کردار نیک * پندار نیک
بیتا جون میگی چجوری تو تنهایی مادر شوهرامونو بچزمون خیلی دلم میخواد اخه اون جلو دیگران خیلی با من خوبه ولی وقتی خودمونیم .... منم میخوام همین کارارو باهاش بکنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من ایمان دارم خدای مهربون به ما فرزندی سالم وصالح داده و همسرم عاشقونه منو دوست داره تا ابد خدایا شکرت
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792