2777
2789
عنوان

اونهایی که دختر نوجوان دارید بیایید همفکری

| مشاهده متن کامل بحث + 17168 بازدید | 80 پست
ای بابا .به نظر من هیچ‌دوره ای بچه ها اینقدرر عجیب نبودن انگار یه قرن از ما دورن


دقیقابعضی وقتهافکرمیکنم اون دختر17سال پیش من کجاست؟

یه دختربسیارباادب باخلاق عاقل 

اماحالا..

دوساله مثل اینکه گمش کردم

دیدمت درحریری زمهتاب سردوخاموش خفته بودی       (عزیزم )
اخه عزیرم میشه کسی17سال بگه میخوام پزشک ارتوپدیاروانپزشک بشم یهودرعرض یک روزرفتن به سالن مطالعه بگه ...

نه واقعا من درکت میکنم 

گوشی هم که گند میزنه به وقت و درس برنامه

تو دنیا فقط یکی هست که واسه من نفس میکشه اونم دماغمه😐تموم شد و رفت

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



عزیزم فقطططططط محبت! بچه با زور اونم تو بلوغ نمیشه کنترل کن! با زیون خوش...مثلا بگو مامان جان،این م ...

من با محبت تونستم تا حد زیادی به دلش راه پیدا کنم و خداییش حرفمو بیشتر قبول داره.ولی با پدرش عین کارد و پنیرن.اینقدر برای این رابطه ی بدشون ناراحتم

من همیشه به پدرش میگم که تو هدفت درسته ولی راهی که برا هدفت انتخاب میکنی درست نیست .کلیت حرفاش درسته ...

متاسفانه من خودم زود عصبی میشم باز پدرش باهاش مهربون تر برخورد میکنه که البته به نظرم چون پدرش خونه نیست یا یر کار هست یا با دوستاش بیرونه و من فقط تو خونه با بچه ها سرو کله میزنم متاسفانه زایمانهام نزدیک به هم بودن هیچ وقت نه استراحتی داشتم و نه فرصت رسیدگی به خودم 

آخ حالتونو درک میکنم خیلی سخته

دیشب تاصبح نخوابیدم کلی گریه کردم

همه ی هم کلاسیهاش دارن پزشکی ودندون پزشکی میخونن

فقط دخترمن رفته زبان

دیدمت درحریری زمهتاب سردوخاموش خفته بودی       (عزیزم )
متاسفانه من خودم زود عصبی میشم باز پدرش باهاش مهربون تر برخورد میکنه که البته به نظرم چون پدرش خونه ...

بزرگترین اشتباه همینه.به نظر من برا خودتون وقت بذارید.بعد از کارهای ضروری خونه .اینجوری اعصابتون آرومتره.پدرش که اومد خونه بچه های کوچیکترو بهش بسپرید . با دخترتون برید بیرون راه برید سینما برید بستنی بخورید حرف بزنید ‌.من ماهی یکی دو بار با دخترم بیرون میریم دوتایی و همیشه تو این بیرون رفتنا کلی با هم حرف میزنیم

نه واقعا من درکت میکنم  گوشی هم که گند میزنه به وقت و درس برنامه

گوشی رو که هرچی تقلا کرد براش بخریم به هیچ عنوان قبول نکردیم دوسال یر این قضیه خیلی درگیری داشتیم ولی باباش سر حرفش محکم وایستاد گفت الان برات نمیخرم مناسب سن شما نیست دانشگاه که رفتی به روز ترین گوشی رو من برات میخرم فقط یه وقتهایی از گوشی خودم استفاده میکنه 

گوشی رو که هرچی تقلا کرد براش بخریم به هیچ عنوان قبول نکردیم دوسال یر این قضیه خیلی درگیری داشتیم ول ...

بهترین کارو کردین آفرین به اقتدار پدرش ما که کلی ماجرا و دردسر داشتیم با گوشی و دوستای نابابش که همه چی یادش دادن

من با محبت تونستم تا حد زیادی به دلش راه پیدا کنم و خداییش حرفمو بیشتر قبول داره.ولی با پدرش عین کار ...

پدرا همینن! بعد ازدواج برعکس میشه😂من ک این بودم!

👁️ “زندگی کردن” کمیاب ترین اتفاق دنیاست… اغلب مردم فقط “وجود دارند”…👣 proudly Mom Of Two 💖
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز