والا سه روز پیش ی تاپیک دیدم به این عنوان کیا آرزو دارن مامان شن بیان دور هم باشیم و برای هم دعا کنیم. منم رفتم و گفتم که تو جمعشون باشم اونجا چله میگیرن به نیت خانومایی که عضون. قانونشم این بود که ایموجی غمگین و حرفای نا امید کننده نزنیم...خلاصه اینکه خانوما نیومدن از خودشون و شرایطشون میگفتن بعضی ها التماس دعا داشتن بعضی ها شکر خدا میومدن خبر بارداریشون میگفتن منم مثل بقیه براشون دعا میکردم و مثل اینجا آیت الکرسی و نادعلی و ...اینا میخوندم براشون و از بارداریشون ابراز خوشحالی میکردم. همه همه برای من دعا میکردن و از حضورم خوشحال بودن و میگفتن از حرفات انرژی مثبت میگیریم. مدیر تاپیک بهم گفت اسامی رو واسه چله جدید یادداشت کنم و هر عضوی که تازه میاد جوابش ندم و هر روز نرم تو تاپیک😐 حسم بهم گفت از حضورم زیاد راضی نیست!! ولی بعد شیطون لعنت کردم و با خودم گفتم فکرای منفی و قضاوت ممنون!! منم قبول کردم و منتظر شدم اسامی رو بگه تا یاداشت کنم و دوستانی که تازه عضو میشدن و التماس دعا داشتن جواب نمی دادم ولی خدا شاهد که برای تک تکشون دعا میکردم و صلوات میفرستادم ولی اعلام نمی کردم تا مدیر دلخور نشه تا اینکه ی دوستی از قدیمیا اومد و عکس بی بی چکش گذاشت و خدا رو شکر باردار بود واقعا خوشحال شدم و بهش تبریک گفتم و کلی حرفای دیگه اونم جوابم داد و بقیه هم هر کدوم لایکم میکردن و میگفتن چقدر مهربونی و چقدر قشنگ دعا میکنی و از این حرفا منم خب جوابشون میدادم بعدم گفتم منم ۳۰ موعدم التماس دعای فراوان دارم و...
همه هم خدا خیرشون بده کلی دعام کردن منم جواب میدادم و.... تا اینکه دیروز مدیر گفت اسما رو مینویسی؟ من ندیدم یعنی آنلاین نبودم. بعد یکی دو ساعت که آنلاین شدم این پیامدش اول دیدم که گفت خودم دارم آماده میکنم تو زحمت نکش نیاز هم نیست هر روز بیای تاپیک لازم شد خودم صدات میکنم!! جواب دادم باشه اسم منم بنویس لطفا اجرت با خانم فاطمه زهرا س. همینجوری داشتم چند رو میخوندم دیدم یکی از خانوما به مدیر گفته اگه من نمیتونم و برام سخته اون اسما رو آماده کنه. مدیر هم ج داده بود که نمیدونم فعلا که ج نداده(یعنی من ج ندادم) منم ریپلای کردم که عزیزم من اعلام آمادگی کردم ولی به من اسمی ندادی. اونم خیلی تند باهام حرف زد که اونقدر پیامها زیاد نمیدونم چی به چیه فک کنم تو اینجا رو با تاپیک دوست یابی اشتباه گرفتی و همش احوال پرسی میکنی و ......