وااای چه خواب ترسناکی!! انشالله خداوند از سر تقصیر خاله ات بگذره..
من دیروز با خودم فکر می کردم پسر نازم ناخواسته بود ولی من از ترس غضب خدا سقطش نکردم و انقدر سختی کشیدم و آخرم از دست دادمش..بعد میگفتم حالا اگه سقطش میکردم با خودم میگفتم اینهمه درد و سختی و مشکلاتی که داره واسم پیش میاد تقاص کار گناهم بوده..ولی حالا که میدونم تن به رضای خدا دادم تعحب میکنم میگم خدایا من دیگه پاک شدم بس که زجر کشیدم این مدت دیگه بیخیال من شو لطفا