مهرک جان چرا همه چیو با هم قاتی می کنی.لطفا وقتی حرف های بین ما رو میگی کامل بگو تا باعث سوبرداشت نشه عزیزم.گفتی من قصد خودکشی دارم برم پیش دخترم منم گفتم با خودکشی هرگز دخترتو نخواهی دید و به قعر جهنم میری گفتم الان که افکار خودکشی اومده سراغت شیطان اومده پیشت برو قرآن بخون و از خدا بخواه باهات حرف بزنه.
من کار بدی در حقت نکردم که دلتو شکونده باشم و پیش وجدانم سرافکنده باشم.من بیشتر از آنچه در توانم بوده باهات در ارتباط بودم و سعی کردم بتونم کمکت کنم ولی غم نداشتن بچه ات و سوختنت این رفتارتو با من توجیه نمیکنه.ازت انتظار صداقت دارم .
هداناجان اگه باگروه واتساپ موافقی وبقیه موافقن بگواگرنه که من مجبورم برم خداجواب دل شکسته ترموبده
شماقبل زدن این حرفاتلفن منوجواب ندادی یادت باشه من اول نگفتم شماتلفن منوجواب ندادی بعدم اون حرفاروزدی حس پوچی بهم دست داد
اگرصلدق بودی تلفنموردنمیکردی باداوناروبگی من متاسفم که تواین دنیابه این بزرگی گفتم ادمای خوب زیادن که کمکم کنن
بچه هاتک تکتونودوسدارم انشا....تااخرسال همتون باردارشید من این تاپیک پپاک میکنم شایدپیداش نکنم میبوسمتون خدانگهدار
مهرک جان من نمیتونم هر زمان که شما خواستی تلفنو جواب بدم چه بسا امروز از صبح گوشیم فلایت مود بوده و دلیلی نمیبینم توضیح بدم بعدم بهت توضیح دادم که همسرم ساعت سه و نیم میاد خونه و دوست نداره هیچ کسی یا هیچ چیزی منو یاد بچم بندازه خوشش نمیاد ..منم که هر وقت تونستم زنگ زدی جوابتو دادم و واست وقت گذاشتم.متاسفم که از دیگران انتظارات بیش از حد داری.من نه از تو ناراحتم نه دلتو شکستم اتفاقا خیلی هم دعات میکنم و آرزومه زودتر باردار بشی عزیزم.ولی همه تلاشمو این چند ماه کردم دوستم بعد به این نتیجه رسیدم من به اندازه وظیفه خودم کمکت کردم و بهتره خودمو دریابم که وضعیتم مشابه توئه و همون درد رو تحمل میکنم.فکر نمیکنم اسم این دل شکوندن باشه!!
میفهمم.منم خیلی سختی های زندگی رو با همسرم دو تایی پشت سر گذاشتیم موفق هم شدیم و بعدش گفتیم این یکی هم تموم شد با کمک خدا....اما این بار واقعا اسمش سختی نبود مصیبت بود..زمان نیازه..خودتم کمک کن به خودت.الان گه واسه ورزش زوده مگه اینکه بتونی یوگا کار کنی عالیه ولی با هر چیزی که میتونی خودتو مشغول کن این روزای تلخ بگذره
