داشتم الان نمازمیخوندم صدای گریه بچه روبروییمون میومد نمازموبااشک چشمم خوندم گفتم خداببین چقدرسخته همش میگم یوقتی ندی که توانی واسش نداشته باشم
ببخشید عزیز دلم من صلاحیت ندارم واست قرآنو باز کنم چون خیلی گناهکارم و آدابشو بلد نیستم.وقتی خودت خیلی دل شکسته ای بعد نمازت و با حضور قلبت قرآنو باز کن و قبلش با خدا راز و نیاز کن ازش بخواه باهات حرف بزنه و آرومت کنه حتما مث من جوابتو میده
مری جون به به چه آیه قشنگی اومده برات
چقدر خوبه اینقدر ایمانت و توالت زیاده و بنده خوب خدایی
من که هر روز در حال گله هستم ازش
هر کار میکنم دلم ازش صاف نمیشه
توی این اتفاق هر کی رو میخوام مقصر بدونم میبینم کسی مقصر نیس
نه خودم که همه کاری از دستم بر میومد انجام دادم هر استراحتی هر چی بگی همه زندگی ام رو تعطیل کردم فقط بچه سالم بیاد ، نه میتونم شوهرم رو مقصر بدونم که بیچاره همه کار کرد برام توی بارداری ، نه دکترام رو مقصر بدونم بگم سهل انگاری کردن بلکه بیچاره ها هر نوع دارویی بود بهم دادن هر عملی انجام دادن هر سونو و مراقبتی بود کردن
فقط میتونم خدا رو مقصر بدونم که اون برام نخواست این طور آتیش میگیرم خدایی که میگن از رگ گردن به ما نزدیک تره چطور دلش اومد این طوری کنه با دل رخم خورده من .
بچه ها بیایم همگی برای مهرا جون دعا کنیم این ماه حامله باشه و اگرم خدای نکرده پریود شد آخرین پریودی اش باشه
طفلی خیلی بیقرار هست ، آدم ها تحملشون در برابر سختی ها متفاوت هست مهرا خیلی شکننده هست خوب طفلی پدرش رو هم توی بچه گی از دست داده ضربه خیلی بزرگی خورده من واقعا بهش حق میدم . امیدوارم خدا به حق دل های شکسته همه اتون اول از همه مهرا جون رو مادر کنه بعد بقیه شما عزیزان رو . در آخر هم دری بروی من باز کنه دلم آروم بشه از این همه فشار روحی خلاص بشم مخصوصا از طرف شوهرم
مهرا جون انشالله سال دیگه اینموقع بیای مثل الان ناله کنی بگی وای چقدر بچه داری سخته دهنم سرویس شد با وروجکم
