2777
2789

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بعدشم که یکم صدامو بردم بالا دیگه بیمه مو قبول نکرد گفت باید ۶۰۰هزار تومن آزادبریزی به حساب

چه پر رو ..نه تو رو خدا بچه رو کشته توقع داشته ازش تشکر هم کنی!!واقعا از خدا بیخبرن

دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
نه دیگه اینقدر حالم بد بود نرفتم دنبالش بعدشم شوهرش رییس بیمارستان بود کاری از دستم بر نمیومد

هههه داستان تکراری ..که هر روز تو مملکتمون اتفاق میوفته..اجحاف و ظلم..ولی دست مظلوم جایی بند نیست چون قانونی وجود نداره چون همه چی باند بازیه😕😕خراب شده ست مملکت نیست که!

دل قوی دار که بنیاد بقا محکم ازوست
چه پر رو ..نه تو رو خدا بچه رو کشته توقع داشته ازش تشکر هم کنی!!واقعا از خدا بیخبرن

اره بقران بهم گفت هرلحظه که اینجا باشی خرجت بیشتر میشه سریع حساب کن برو سنو آخری هم که قرار بود برم ببینم چیزی ازش مونده یانه نرفتم دیگه آزاد برام حساب میکرد

چه طوری با هم آشنا شدین  اگه دوست داری برامون بگو

8سال پیش واسه فرصت مطالعاتی ۶ ماهه، آمدم پیش استادم آلمان و با استادم آشنا شدم که خانم خیلی خوبیه.

بعدش که برگشتم ایران، دکترام رو تمام کردم و بلافاصله مثل بچه خوب رفتم سر کار. رتبه اول کنکور بودم و در دوره دانشجویی بورسیه شدم. و بعد دکترا، به عنوان هیات علمی یه دانشگاه خوب (ببخشید که اسمی از مکانها نمیارم) شروع به کار کردم (قبلا به بچه های تاپیک گفتم که من هم دبیر بودم، فقط اسمش کمی فرق میکنه و محل کارم مدرسه نبود)، ۶ سال هیات علمی بودم و در این مدت سه تا تابستون پیش استادم رفتم واسه انجام ادامه پروژه مشترک،  مطالعات و تحقیقات مون. نه به ازدواج فکر میکردم و نه حوصله مزدوج شدن داشتم.

السا جون خواهر بیا یه حس برا من بزن برو 

ببخشید داشتم کشک بادمجون درست میکردم برای فردا 

امه فردا سرکارم 

برای تو نمیتونم حدس بزنم نمیدونم چرا . ولی گفتم که بچه زیاد میاری 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
8سال پیش واسه فرصت مطالعاتی ۶ ماهه، آمدم پیش استادم آلمان و با استادم آشنا شدم که خانم خیلی خوبیه. ...

به به پس از اون فرار  مغزها هستی دختر 

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم ، باز دلم ، باز دلم ،دل بشود 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز