2777
2789
بعد یکسال و نیم چون لگنش شکسته بود دکتر بهش اجازه بارداری نداده بود

اها طفلکی.بازم الحمدالله ک الان حالش خوبه با دختر قشنگش.

لطفاً دعا کنید منم باردار بشم و بچم بشه مثل بچه قبلیم.

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام نیلو  همش سراغتو میگیرم خیلی بیادتم بانوی زیبا خوبی؟ اوضاع چطوره؟ منم درگیر کولیک&nbs ...

عزيزم قطره پروبيوتيك مخصوص كودكان ميگن خوبه نفخ رو ميگيره bb care فكر كنم باشه. از دكترش بپرس اوكي داد بهش بده

لطفا براي سلامتي دخترم صلوات ميفرستين؟🙏🏻
بعد یکسال و نیم چون لگنش شکسته بود دکتر بهش اجازه بارداری نداده بود

عزیزم

بدن به بدن فرق میکنه باردار شدن

اینجا یه کاربر بود که چهلم زایمانش حامله شد

یکی یکی همگی حامله شدیم

یه عده طبیعی شدن.یه عده تحت درمان سخت.

انشالله بقیه منتظرا هم حامله بشن

خدا به نیلو هم قسمت کنه زودتر حامله بشه

و بقیه منتظرای این تایپیک 

که جای فرشته هاشون پر بشه

انشالله به ضیغمی و شما هم حاملگی بی دردسر قسمت کنه.


😉

سلام,متاسفانه منم تو هفته ۲۹بخاطر پارگی کیسه اب تو بیمارستان الزهرا تبریز بستری شدم و در ۳۰هفته و ۴ روز بخاطر خونریزی سزارین اورژانسی شدم و دختر نازم فقط ۱۲ ساعت زنده بود. تو سه روز اول انواع انتی بیوتیکها برای جلوگیری از عفونت تزریق کردن اما بعدش هر ۸ساعت ی انتی خوراکی م

میدادن،و مراقبتهای لازم برای پارگی رو انجام ندادن،مثلا همراه نداشتیم و برای دستشویی بلند میشدم و اگه چیزی میخواستم خودم از یخچال بر میداشتم،تو بخش زایمان که ۱۸ساعت بودن اوری از بهداشت نبود درحالیکه نباید عفونت میگرفتیم،روز ۳۰خرداد از صبح احساس سرما و بدن درد داشتم  حس میکردم مثانم همش پره به پرستارا میگفتم میگفتن ترسیدی آخه ساعت ۵صبح هم اتاقیم دردش گرفت و به طرز وحشیانه معاینش کردن،متاسفانه تو شهر بزرگی مثل تبریز بیمارستان خصوصی که nicuمجهز باشه نداره و همه رو میفرستن الزهرا که دولتیه،تحمل کردم تا ساعت ۵ عصر  خون دیدم،از ترس احساس تنگی نفس کردم و تبم بالا رفت و اورژانسی عمل شدم،دکترم که بیروون مطبش میرفتم رییس بخش زایمانهای پرخطر بود اما فقط ی بار بهم سر زد اونم دو دقیقه و فقط گفت همه چی خوبه،ساعت ۷:۳۰سی و یک خرداد فرشتم پر کشید،من ندیدمش ،

بعدشم بخاطر عفونتی که متوجه نشده بودن سه روز تو بیمارستان موندم و باز انتی های قوی ،دو روز بعد ترخیصم از جای بخیه ها عفونت میومد که خیلی دردناک بود ،رفتیم پیش ی دکتر دیگه خدا خیرش بده باعث بهبوذیم شد  اما وضعیتم افتضاح بود دکتر گفت چی به روزت اوردن یک روز در میان میرفتم مطب با فشار عفونتارو تخلیه میکرد و فقط از درد گریه میکردم و باز هم امپول جنتا هر ۱۲ساعت بک هفته و بعدش تا ی ماه هم انتی خوراکی اب بدنم خشک شده بود،روز اخر خانم دکتر کفت فقط خدا بهت رحم کرد که زنده موندی،خلاصه اون بیمارستان مرکز سلاخی ادمهاس،بدنم شدیدا ضعیف شده بود و از طرفی هم روحم،ی جلسه پیش مشاور رفتم و بعد سه ماه دارم میرم کلاس یوگا و پیاده روی ،با صحبت کردن با همسرم بهم دلداری میدیم و سعی میکنیم با این قضیه کنار بیاییم.۳۰مهرماه که دلم هوای فرشتمو کرده بود اتفاقی این تاپیکو پیدا کردم و خیلی از صفحاتو خوندم خوشحال شدم که خیلیا دوباره فرشته هاشون برگشته

میدادن،و مراقبتهای لازم برای پارگی رو انجام ندادن،مثلا همراه نداشتیم و برای دستشویی بلند میشدم و اگه ...

عزیزم متاسفم. همه مون درد مشترک داریم. انشالا خیلی زود جای فرشته ات سبز بشه و اون روزها رو فراموش کنی 

عزیزم بدن به بدن فرق میکنه باردار شدن اینجا یه کاربر بود که چهلم زایمانش حامله شد یکی یکی همگی حا ...

بعله من مادرم دقیقا 40روز بعد زایمانش دوباره باردارشد،انشاالله همه ی ارزومندا دامنشون سبز شه ،ولی برای من بسه دیگه   

به وقت تولد دوقلوها  
سلام,متاسفانه منم تو هفته ۲۹بخاطر پارگی کیسه اب تو بیمارستان الزهرا تبریز بستری شدم و در ۳۰هفته و ۴ ...

عزیزم

تب و لرز و افزایش ضربان قلبت بخاطر پارگی بوده

۳۰ هفته بچه نمیمونه. 


😉

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز