2777
2789
مجبوری عزیزم تحمل کنی همه ما این روزارو پشت سرگذاشتیم.وقتی رفتی حموم غسل صبرحضرت زینب انجام بده خیلی ...

مجبورم و هیچ کاری ازم برنمیاد دخترم باید فردا میومد تو بغلم اصلا چهره ش فراموشم نمیشه 

ازبارداری واقعا میترسم که مبادا دوباره گرفتار مسمومیت بشم

نمیدونم چکار کنم 

خیلی انتظار اومدنشو کشیدم یعد چهارسال بدستش اوردم توی یک لحظه از دستش دادم کاش بخوابم میومد اما نمیاد

خدایااااا الان باید زایمان میکردم نه سه ماه قبل 

الان باید ساک بیمارستان میبردم با خودم چه ارزوهایی براش داشتم من اینقد به معجزه بودنش ایمان داشتم هنوزم تو شوکم

خدایااااا خودت کمکم کن صبرشو بده


سلام دوستای گلم امیدوارم حال همگی خوب باشه  مهرا جان خوبی عزیزم نی نی خوبه دوستان امیدوارم ...

هدانای عزیزم خداروشکر که هردوتون سالمین خوشحال باش که خدا دوباره پسرتو برگردوند امیدوارم همیشه بخندی و غم هات یادت بره 


مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



عزیزم خیلی منتظرت بودیم... اومده بودم گلایه کنم که دیدم پست گذاشتی...  قربونت برم دیگه گریه نکن ...

ادینه جون امیدوارم به زودی حامله بشی و فرزندت رو بغل کنی 

امیدوارم هیچچچچ مادری با داغ فرزند امتحان نشه

 

خدای خوبم امیدوارم بی تابی وبی قراری های منو ببخشی ومن تز امتحانت رو سفید بیرون نیومدم من مادر صبوری نیستم خدایا خودت کمکم کن به دل بیقرار من و دوستانم صبر و ارامش بده 


دخترک نازم چقد بیقرارتم دلم برای لگد زدنات برای تکونای محکمت تنگ شده صبح که بیدار میشم بیقرارم باخودم میگم دخترکم اگه بود الان محکم لگد میزد و.میگفت مامان بیدارشو

دختر نازم من اینقد به معجزه بودنت ایمان داشتم که تا اخرین لحظه باور نکردم دارم از دستت میدم باخودم میگفتم خدایی که بعد چهارسال انتظار معجزه کرده اگه تو آتیشم برم ازش مراقبت میکنه ولی ای کاششش اینقد مطمین نبودم ای کاش یک درصد به نبودنت فکر میکردم 

مگه نمیگن هرچی رو جذب کنی همون میشه چرا برای من برعکس شد چرا لحظه یی از دست دادمت که هنوزم باور تکردم نبودنت رو

سه ماه به جای اینکه دنبال سیسمونی فروشی باشم دارم هرروززز اشک میریزم

خدایاااا به زن حامله حساس شدم به نوزاد حساس شدم خدایا دختر بچه میبینم میگم حتما من لیاقت فرشتمو نداشتم که خدا از من گرفتش قرار بود برات گوشواره بخریم دخترکم با نبودنت حسرت خیلی چیزا به دلم موند

حسرت بافت موهات حسرت خریدن لباس صورتی و.لاکای رنگی رنگی حسرت گل سرهای جورواجور

دخترکم فرشته ی من الین عزیز من مامان همیشه دوست داره و هیچوقت فراموشت نمیکنه

خدایااااااااا مراقب فرشته کوچولوم باش 



ادینه جون امیدوارم به زودی حامله بشی و فرزندت رو بغل کنی  امیدوارم هیچچچچ مادری با داغ فرزند ا ...

سلام عزیزم... ممنونم... الهی آمین همچنین شما... فقط خدا میتونه بهمون صبر بده.. من که خیلی اوضاع روحیم داغونه... همیشه به همه دلداری میدم و میگم صبر کنید ولی الان بعد از گذشت ۱۱ ماه هنوزم گرفتارم😔😔😔😔😔تازه اثرات اون حال خرابم الان داره به ی شکل دیگه خودشو نشون میده😢😢😢 خیلی وقتا خودمو دلداری میدم ولی میدونم که دارم خودمو گول میزنم ... اگر پسرم بود الان ۴ تا دندون داشت😢😢😭😭😭 این فکرا دیوونم میکنه... بشدت عصبی و پرخاشگر شدم... رو زندگیم خیلی خیلی اثر منفی گذاشته... باز در آخر میگم خدایا شکرت.. کمکم کن جز تو کسی رو ندارم😢😢😢امیدوارم شما هم حال دلت زودتر خوب بشه و دامنت سبز...

دخترک نازم چقد بیقرارتم دلم برای لگد زدنات برای تکونای محکمت تنگ شده صبح که بیدار میشم بیقرارم باخود ...


😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 الهی بمیررررررم.... آخه چراااااا خداااا چرااااا؟؟؟؟؟😭😭😭😭😭😭😭عزیزم چجوری بهت دلداری بدم وقتی کامل حالتو میفهمم ... من ۲۲ آذر روزی که باید بدنیا میومد داشتم دیوانه میشدم بقدری گریه کردم که چشام باز نمیشد... چنان بغضی داشتم که نمیتونستم ی کلام حرف بزنم... هر چی به ۱ شهریور لعنتی نزدیک میشم روزی که عشقم ایست قلبی کرد حالم بد و بدتر میشه... ۳ شهریور وقتی که فرشته قشنگم بی جان پاشو گذاشت توی این دنیای لعنتی😢😢😢😢😢😢لعنت به هر چی که به سرم اومد... لعنت به تمام اون لحظه ها... لعنت به تمام آرزوهایی که برام حسرت شد... لعنت به اون همه عشقی که داشتم و لعنت به من که بچمو از دست دادم😭😭😭😭😭😭

دخترک نازم چقد بیقرارتم دلم برای لگد زدنات برای تکونای محکمت تنگ شده صبح که بیدار میشم بیقرارم باخود ...

میدونی عزیزم مثل تصادف میمونه که همون لحظه متوجه نمیشی جی شده تو شوکی .. زمان که بگذره تازه دردات یکی یکی سر باز میکنن تازه میفهمی چه بلایی سرت اومده... تازه میفهمی با وجود آدمایی که پیشت هستن تا آرومت کنن چقدر تنهایی ... تازه میفهمی وجودت خالی شده .... خالی از کسی که بیشتر از هر چیزی و هر کسی دوستش داشتی.... من خیلی بی تاب بودم خیلی گریه میکردم .. دو بار خوابشو دیدم... یبار حدود ۱۰ ساله بود ی پسر خوشگل که داشت با چند تا بچه بازی میکرد من محو زیباییش بودم هی میگفتم چقدر این پسر نازه بچه کیه؟؟اون هم  زیر زیرکی نگاه من میکرد یهو اومد سمتم قلبم داشت از جا در میومد تو خواب دستشو کشید رو صورتم .. دستش سرد بود... الهی من بمیرم برااااات سامی مامان😭😭😭😭😭 صورتشو آورد نزدیک صورتم گفت مامانی گریه نکن دیگه.....😢😢😢بار دوم خواب دیدم از داخل ی کتاب قدیمی بزرگ ی جنین با بند ناف که خون الود بود امد بیرون مثله اینکه از کتاب یه بچه بدنیا بیاد ... ولی صورتش گل الود بود... خیلی ترسیدم .. ی خانم اومد از تو دهان بچه گل بیرون آورد و تمیزش کرد... ی پسر خیلی خوشگل بود ولی بچه من نبود..بچه راه افتاد اومد چسبید به من و تا میتونست صورتمو میبوسید بعد تو گوشم گفت پسرت بهم گفت تا رسیدی اونجا از طرف من مامانمو ی عالمه ببوس😢😢😢😢 .. دیگه خواب ندیدم... ولی پسرم تا ابد تو قلبمه... ببخشید اگر ناراحتتون کردم... خیلی دلم تنگه😔😔😔

مجبورم و هیچ کاری ازم برنمیاد دخترم باید فردا میومد تو بغلم اصلا چهره ش فراموشم نمیشه  ازباردا ...

منم روز قبل اینکه بفهمم بچم فوت شده رفتم لوازم بهداشتیشم گرفتم 😭😭بعد که اونجوری شد و ازبیمارستان برگشتم شوهرم برد پوشک و وسایلو برگردوند گف حتی فروشنده خیلی ناراحت شد حال منم دیدگف تو عمرم اینجوری وسایل پس نگرفتم...میخوام بگم دل غریبه هم به حالمون سوخت.ولی چیکارکنیم خواست خدا بود براشون عمری ننوشته بود وگرنه اگه خودش میخواس حتما حتما زنده میموندن.حتی الان که دوباره باردارم بازم فراموشم نشده والکی میخواییم بگیم خودشه یا خواهرشه برگشته درحالی که اونا رفتن و هیچوقتم برنمیگردن.اما یه خوبی بی نهایتی که داره اونجا زیر نظر بهتر ازماها تربیت میشن یه جاخوندم حضرت فاطمه زهرا خودش تربیتشون میکنه تاظهورامام زمان.انشالله برا آقا سرباز بشن.

انشالله شمام یه بچه دیگه میاری حالت خوب میشه خدابزرگه

دخترک نازم چقد بیقرارتم دلم برای لگد زدنات برای تکونای محکمت تنگ شده صبح که بیدار میشم بیقرارم باخود ...

منم مث شما هرجا پسربچه میبینم میگم حتما لیاقت نداشتم عاشق لباسای با دستمال گردن گوچیک بودم همشم اون مدلی خریدم از اینکه هیچوقت استفاده نمیشن دلم خونه.😭😭😭😭😭😭

انشالله انشالله دخترمو سالم بغل بگیرم از ادامه  راه هم میترسم. دائم فکرم و ذهنم درگیره...به جز تجربه بد وخاطرات غمگین اون بارداری برام چیزی نداشت.خدا دیگه با بچه امتحانمون نکنه

سلام دوستای گلم امیدوارم حال همگی خوب باشه  مهرا جان خوبی عزیزم نی نی خوبه دوستان امیدوارم ...

سلام هدانای عزیزم خدا رو شکر برا سلامتی خودت و پسر نازت ، هر وقت تونستی بیا پیشمون ، پسر نازت ببوس😘

بیاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد ......
دخترک نازم چقد بیقرارتم دلم برای لگد زدنات برای تکونای محکمت تنگ شده صبح که بیدار میشم بیقرارم باخود ...

الهی بمیرم 😔😔😔😔چقدر این حرفا با پوست و استخونم درک میکنم 😭 خدا بزودی برات معجزه کنه عزیزم ❤

بیاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد ......
😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 الهی بمیررررررم.... آخه چراااااا خداااا چرااااا؟؟؟؟؟😭😭😭😭😭😭😭عزیزم چجوری ب ...

وای آدینه 😔😔😔😔دلم خون کردی همه حرفای دلم زدی 😔😔😔😔 منم نمیدونم این همه درد،کجا ببرم دلم خونه ، انشالله بزودی خبر بارداریت بشنوم دوست قشنگم 😍

بیاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد ......
زهرااااااا😭😭😭😭😭😭😭

جون دلم چی بگم از کجا و کدومش بگم یه عالمه درد رو سینمه😔حرفامون و دردهامون فقط کسی میفهمه ک این درد کشیده میدونه چی میگیم 

بیاد آرزوهایم سکوتی میکنم بالاتر از فریاد ......
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز