وووببین آسی من یه دخترچهارونیم ساله دارم ویه پسره نه ماه دخترم اوایل که پسرم به دنیااومده بود هیچی نمیگفت ومیریخت توخودش فقط وفقط لاغرمیشد فقط بعضی وقتا که مهمون میومد قاط میزد ...العان که به این سن رسیدن اسباب بازی به پسرم نمیده همش بهش میگه بیشعور کثافت😐 این مال خودمه بهت نمیدم.پسرمم جیغ جیغ میکنه تایه چیزی ازدستش بگیری جیغش میره هوا منم دادکه نکن دختر کوگوش شنوا.
شبا برای دخترم حدودا 50تاصفحه باید قصه بگم تاشاید بخوابه اینقد چشام خسته میشه که میخوام خفش کنم... همزمان پسرم رو هم بگیرم که به وسایلاش دست نزنه وروپام بذارمش تابخوابه...اونم هی فرارکنه بره منم دنبالش...خلاصه یه ساعت بعضی وقتام بیشتر تواطاق بچه هام ...
دخترم همش بهش میگه برو نکن اخم وتخم میکنه براش..پسرم طفلی یاتوی روروئک هست یاتاب سقفی بازم غرمیزنه.وقتایی هم که میرم اشپزی کنم یاظرف بشورم ازپام میره بالا میخواد به دیوارومبلها وایسه هرچی رومیخواد بهش بدیم .میخواد بیاد توسفره هرچیزیم که برمیداره دخترم ازش میگیره اونم گریه😢😢
اوووف کلافه میشم خل میشم چل میشم بعضی وقتا دخترم رومیزنم ودعواش میکنم ولی انگار نه انگار...براش عادی شده😐😐حنام پیشش رنگ نداره.ازعمد میدونه کفرت درمیاد بیشترلجت میکنه.
اوففف من یه مادرم بازم😆😆😐😐