من چون با مادرشوهرم زندگی نیکردیم همیشه ناراحتی داشتیم جدا شدیم از هم الان هنوز اتفاقی نیفتاده بعضی وقتا شوهرم احساساتی میشه میگه تو با عث شدی من مادرمو تنها بزارم خدا به دادم برسه روزی که فوت کنه چی قراره بکشم از دست حرفای شوهرم البته الانم هرماه دوهفته ش خونه ماست