میگه آقاهه اول بهش میگه من دوستت دارم و بیا ازدواج کنیم
من پشتتم .
بعد اینکه مجبورش میکنه وسواستفاده میکنه ،یهو رنگ عوض میکنه
و بهش توهین های بدجور می کنه .گفت آقاهه مجبورم کرد که باید بری با کارت من تو مغازه خرید کنی بعد که برگشتم بهم توهین کرد که چرا گفتی نمیخوام و...بعد پیاده شدم خریدا رو پرت کرد تو خیابون
همون صحنه ای که ما شاهد بودیم .
با بچش رفته خونه اون مرد؟
من گفتم كار اون زن تاييد نميكنم. ولي اگه قوانين ما ناقص و مسخره نبود اصلاً نبايد به زن شوهر دار به اين روز ميفتاد. اگه قانون درست بود نبايد شوهرش جرات ميكرد همچين غلطي بكنه كه زنش مجبور شه بره دنبال اينكارا... فكر كردن چيز خوبيه.
اینجور که نوشتی این خانم دنبال تکیه گاه احساسی ،مالی و مکانی برای خواب و امنیت هست.بنظرمن وقتی شوهرش بهش گفته برووو و زنش رو نمیخواد،این اسمش خیانت نیست.فقط این خانم از تنهایی انتخاب بدی کرده.و درواقع خیلی سادست
چون یه زندگی رو همینجوری ول نمیکنن و برن .
دوما ، برای فرار از بد تو دام بدتر افتاده.یعنی خطرر و پشیمونی مطلق
شايد... ولي من اون زمان شروع دين اسلام نبودم... الان بايد دينمو درست نشونم ميدادن كه ندادن... من همه ش كثافتكاري و دزدي و دغلبازي و هرزگي و تنوع طلبي ديدم كه هر كدوم به نوعي سرپوش روش گذاشته شده و اسمشو عوض كردن. الان شوهر اين زن يه آدم كثيف و حيوون بوده كه زنشم به اين روز افتاده. اگه آدم بود كه زنش سر خونه زندگي خودش بود. زنه هم عقل نداشته البته وگرنه اينكارو كه كرده به ضرر خودشه حالا اصلا به بحث گناهش كار ندارم.
دختره میگه مرده پیرتر بود ولی من به قصد ازدواج رفتم .
ازطرفی ناراحتی کلیه داشتم ، شوهرم گفت تو جرا این قد مریضی
یه پولی از اون آقا قرض کردم اومدم پسش بدم یهو دیدم شوهرم بی اجازه از تو حسابم برش داشته باایتکه مغازه داره وبشدت پولدار
حالا مردی که منو گول زده با خوش زبونی که توو می خوام بیا باهم ازدواج کنیم اون لیاقتت نداره ،بعد سواستفاده ی زوری ،بهم پیام داده ج.ن.د.ه و اینکه بهش گفتم چرا اغفالم کردی گولم زدی ؟اونم با پررویی ،گفته تو ازم اخاذی کردی پولش پس بدم .
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز