2777
2789
یه سوال برام چرا بعضی آدمها رو خدا جوابشون رو نمیده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مادر شوشو فکر میکنه خیلی بلد و آخر خودخواهی

خانواده شوشو از یه شهر بسیار کوچ هستن که به زور تو نقشه پیداش کنی .من جایی زندگی میکنم که شهر مان یکی از شهرهای بسیار معروف .هست فکر اینها حتی من و همشهریهام رو مسخره میکنن. همش میگن چرا مردم شهرنون اینطور هستید .
مادر شوهر م ار کله سر تا نوک انگشتام رو ایراد میگره .

جاری ام چون فامیلشون هست کارش رو بزذرگ و خوب جلوه میدن . اون یه زن خونه دار هست .
خداوندا پناهم باش .بهترین را نصیبم کن
آذینا جون جاری من هم همکینطور همون لحظه جواب میده . شوشو میگه مثل اون همون لحظه جواب بده ولی من اینقدر عصبی میشم و رنگ زرد و لبام خشک اصلا نمی دونم چی بگم از شدت عصبانیت . بعدا میگم ای وای باید این رو میگفتم
خداوندا پناهم باش .بهترین را نصیبم کن

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



خانمهای گل عروسای خوب من یه سئوال دارم ازتون آخه چرا با خانواده شوهراتون سعی نمیکنین بهتر باشین شاید باورتون نشه اگه من بگم رابطه ام با خانواده شوهرم حتی از فامیل و آشناهای خودمم بهتره البته خیلی سعی کردم تا به اینجا رسیدما .....
پسرم گل پسرم ای همه احساسم ...ای تمام عشقم....می تپد قلب من با تبسمهایت...
دوز از جون ما که مرض نداریم الکی خودمونو اذیت کنیم....فکر میکنی از اول ما بد بودیم نه بخدا ...اونا نمیخوان هردفه دلمو باشون صاف کردم و رفتم پیششون یه جور دیگه دلمو شکستن...درسته ما هم شاید خیلی جاها بچگی کردیم ولی مادر شوهر من 30 سال از من بزرگتره اون باید به من گذشت و فداکاریو یاد بده یا من به اون؟؟؟؟؟!!!!!!
بهارک جان والا ماهم فامیلیم ولی از همون اول کردن تو گوشمون که این غریبس باید تو بیشتر هواشو داشته باشی....امان از وقتی من تو جمع نرم پیشش بشینم خون میشه....هرجام میریم مهمونی باید حتما کناره مادرشوهر بشینه چون خانم بعد از 4 سال هنوز احساس غریبگی نکنه منم که همیشه بووووووووووووق
ببینین منم شاید اولش باهام خیلی خوب نبودن یکم زحمت داره گذشت میخواد صبر میخواد باید مثل خانواده خودت حسابشون کنی همین فکر کن مامان خودته خواهر خودته اینجوری همه چی درست میشه حساس نباش همیشه لبخند رو لبات باشه میدونم هر کسی به نظر خودش خوبه عالیه و رفتارش هیچ مشکلی نداره ولی ما هم شاید ندونسته حرفایی زده باشیم که خیلی ناراحت شدن من همیشه با احترام حرفامو میزنم هیچی تو دلم نمیزارم البته با هزار مهربونی و هزار قربون صدقه و اینا الان همه حسرت رابطه من با مادر شوهرمو میخورن خواهرشوهرامم که گل....
پسرم گل پسرم ای همه احساسم ...ای تمام عشقم....می تپد قلب من با تبسمهایت...
مریم جون منم قبل از ازدواج میگفتم چرا بعضی عروسها گذشت ندارن . چرا مثل مادرشون یا خواهرشون بهشون نگاه نمیکنن. اومدم تو خونه شوهرم اومدم همین رفتار را انجام بدم و لی کاش این کار رو نمیکرد که هر روز شوهرم میگه تقصیر خودت از بس بهشون جواب ندادی .خواهر شوشو من و 2تا ببرادرشوشو طلاق گرفتن . همش مقصر خودشون بوده .اصولا ناسازگار . دنیایی از غرور و خودخواهی . بعد میگه عروسامون پررو بودن
خداوندا پناهم باش .بهترین را نصیبم کن
پریناز جون میشه یه کم منو راهنمایی کنی اخه مادرشوشو من خیلی بده کلافم کرده چیکار کنم؟ مرسی
من ایمان دارم خدای مهربون به ما فرزندی سالم وصالح داده و همسرم عاشقونه منو دوست داره تا ابد خدایا شکرت
سلام من خواننده خاموش اینجام.
اول به اون کسای بگم که میگن اصلا نباید جواب داد.چطوره که مثلا اگه خواهرمون یه حرفی بزنه که ناراحت شیم بهش میگیم اما باید واسه خونواده شوشو صبر کنیم
مگه قرار چقدر زنده باشم همین دو صبای عمرم همش بکشم ازشون که یه وقت ناراحت نشن.یا شوشو دلخور نشه؟؟؟؟؟
چند وقته دچار تاری دید شدم رفتم دکتر میگه خانم برو دکتر اعصاب مشکل شما فیزیکی نیست(آخه منم ازون عروسایم که احترام میزارم زیاد)
بعد اومدن از دکتر گفتم بدرک گور هرچی مادرشوهرو قوم شوهر. اگه من کورشم کدومشون جمع میکنن منو.واسه همین تصمیم گرفتم ازین به بعد باب دلم رفتار کنم و چیزی رو توی دلم نزارم.
خانوما بفکر جونیتون باشین که با قصه هایی ازین قبیل الکی الکی دارین حرومش میکنین....باب دلوتون باشین چرا صبر کنین و بزارین تو دلتون غمباد شه....بعدشن فکرکنن گلابییم
زنده باد هرکی بفکر جون موندشه........جواب بدین حالشو ببرین
خاطرات خیلی عجیبند؛
گاهی اوقات می خندیم،
به روزهای که گریه می کردیم!
گاهی گریه می کنیم؛
به یاد روزهایی که می خندیدیم …
عاطی جون. آفرین منم بعد از سه سال حرف شنیدن و سکوت کردن به همین نتیجه رسیدم. الان هیچ چیز تو دلم نگه نمیدارم و مستقیم میگم من ناراحت شدم. همین و بس. اونا هم باز هم حرف هاشون رو میزنن اما جوابش رو هم میخورن . پس بی حساب میشیم. البته منم تا وقتی بهم احترام بگذارن تمام و کمال احترام میگذارم.
مثلا مادر شوهر م تابستون چون دخترم دو سالش شده بود و هنوز پوشک بود یکی در میون تو حرف هاش کنایه میزد که مثلا ما مگه اون موقع ها بچه هامون تا این سن تو پوشک بودن و یکسری تیکه هایی مربوط به همین مسئله. منم وقتی دیدم خیلی داره تکرار میشه مستقیم گفتم ببخشید حاج خانوم من هنوز دخترم پوشک میکنم و ناراحت میشم شما این طوری حرف میزنید. اونم دیگه در مورد این مسئله حرف نزد. به همین راحتی. هم مودبانه گفتم و هم خیلی واضح تا نتونه خودش رو به اون راه بزنه و دوباره تکرار کنه.
البته من اگه بخوام در باره حرف هایی که شنیدم ازشون بنویسم ده صفحه هم بیشتر پر میکنم. اما یکیش رو که نمیبخشم هرگز این بود که یک روز بهم گفت برو دعا کن مادر خوبی بشی. این برای من که تمام زندگی و سلامتی ام رو گذاشتم برای دختر هام خیلی سنگین بود. البته همون موقع گفتم که مگه من چه کم کاری برای دخترام کردم اما این حرف رو نمیبخشم
بچه ها اینی که میگین مثل خانواده خودتون باهاشون رفتار کنین و دوستشون داشته باشید . اشتباهه . اصلا مثل خانواده خودمون نمیشن. حتی اگه خودت رو هم قربانی کنی اما در آخر باز هم غریبه ای. اینو به یاد داشته باشید. من خیلی فداکارای ها براشون کردم اما به موقع بهم نشون دادن که فقط یک غریبه اما . منم فقط برای دخترام و شوهرم فداکاری میکنم و بس.
سلام
مریم عزیز افرین به شما که تونستی روابط رو در این حد عالی کنی . خیلی خوبه یه همچین روابطی بین شما و خانواده شوهرت حاکم باشه . خیلی خیلی خوبه .
ولی گلم همه اینجوری نیستن . یعضی ادما ذات خوبی دارن اما می خوان حالگیری کنن از بقیه . اینا با یه کم محبت به خودشون می یان . احتمال می دم خانواده شوهر شما اینجوری باشن اممممممممممممممممما بعضی افراد بد ذاتن و هیچ کاریشون نمی شه کرد . برای همین واقعا نمی شه گفت اگه ما خوب باشیم اونا هم خوب میشن . با بعضی ها هر چی نجابت کنی بدتر میشن و فکر می کنن هیچی حالیت نیست .

و
بهارک جان پشت شوهرت باش . خیلی عالیه یه مرد اینقدر هوای زنشو داشته باشه اما توی جمع که خانواده شوشوت رو می بینی به اونها هم احترام بذار و باهاشون بجوش . برای عید شوهرتو ببر اشتی و بهش بگو قهر درست نیست اما رابطه تون کم و کنترل شده باشه . بهرحال مادرش به گردنش حق داره و خدایی نکرده یه وقت از شوهرت دلگیر نشه و به قول قدیمی ها آه نکشه .
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792