ما امروز بیرون نرفتیم، گرم بود( راستشو بخواین من حس بیزون رفتن رو نداشتم، دلم میخواست خونه باشیم، بهونه اوردم گرمه اذیت میشیم😂😂).
بجاش نهار براشون ماهی سوخاری و سیب زمینی سرخ کرده درست کردم.
از صب فقط یکم جم و جور کردم خونه رو و ظرف شستم.
وفعاالیت فوق برنامم این بود که نشستم روی شلوارکم گلدوزی انجام دادم، که هنوز تموم نشده ولی من خسته شدم.
و دیگر هییییییچ.
کاشکی شب خیاطم بیکار باشه یسر برم پیشش، پارچه هام همینحور روی تخت ولو هستن و منتظر که بدوزمشون و من الگوی شومیز بلد نیستم، باید برم پیشش یادم بده تا بدوزم و البته الگوی دامن😑😑😑
خداکنه شب بتونم برم پیشش وگرنه باز میره تا نمیدونم کی