*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

منم دیدم کارتون خیلی زیبا بود  دوست عزیز   

کلللی کیف کردم و لذت بردم 

ایولا  به هنرِ دستتون 👌

به سلامتی آن شاالله 👌😍🤩

ممنون خانومی شما لطف دارید 😍😊

سلام دخترا گزارش لحظه ای من از صبح تا حالا❤️

ابچکان خالی شد❤️

سینک خالی شد و شسته شد❤️

ظرف های دستی شسته شد❤️

ماشین رو خالی کردم و ظرف های شام دیشب و صبحونه امروزو توش چیدم،شب انشالله روشن اش میکنم❤️

سالاد درست کردم😍❤️

انار دون کردم❤️

پلو درست کردم با قیمه بخوریم❤️

گاز تمیز شد❤️

کانتر تمیز شد❤️

صبحونه خورده شد❤️

قرص ها و مکمل ها خورده شد❤️

یه دور ماشین زدم،برگشتنه پتویی که شستم رو پهن کنم و لباس هاو پتوی خشک رو جمع کنم💗

رفتم سرکار،تو راه برگشتم برم برنج و حبوبات بگیرم❤️

شب لبو بخوریم و شام و ظرفاش جمع بشه💗

فیلم دیدیم دیشب خیلی عالی بود❤️

امشب اگه بتونیم طراحی ها رو تموم کنیم خیلی خوب میشه😅

بورد کیس رو دراوردم،برم رم بگیرم براش😅

خریدهای کلینیک انجام شه😅

از دست تو رومینااااا😂🥰🥰🥰🥰. 

ممنونم از حس خوبت نسبت به من دوست مهربونم😍😍🥰🥰🌹🌹

سلام خانما

دیشب تا ساعت ٣ بیدار بودم  کارها تا حدی جمع و جور شد و صبح رفتم تحویل دادم ولی کلا یک چالشی پیش آمد و کار به نتیجه نرسید. 

بعد رفتم سر کار. خیلی خسته و خواب آلود بودم حدود ساعت یک برگشتم خونه و استراحت و ناهار و خواب. 

بیدار شدم چای دم دادم و می خواستم برم سر درسم که یه تماس تلفنی یک ساعته! داشتم. امیدوارم نتیجه اش ختم به خیر بشه برای فردی که تماس گرفت.

یه کاری باید هماهنگی می شد که در فضای مجازی انجام شد.

و فعلا تصمیم دارم برم لیست کارها را تا آخر شب بنویسم و تک تک انجام بدم.

اوقات تون پربرکت. 

من هر چی گیرم میاد میخونم. 

یه نکته ای که راجب کتابهای روانشناسی بهش رسیدم،  سلیقه ادمها تو این حیطه خیلییی با هم متفاوته،  دیدی یه کتابی رو یکی میگه عالی بود،  یکی اصلا خوشش نمیاد. 

من تصورم اینه چون ما ادمها  به لحاظ شخصیتی متفاوت هستیم،  ضعفها و نقاط قوت متفاوتی داریم،  اینکه کتابی رو میپسندیم و یا خوشمون نمیاد واسه اینه: 

ممکنه کتاب ضعفهای ما رو پوشش بده،  یا قوتهای ما رو تشدید کنه،  یا اصلا معضلی باشه که ما هیچوقت تو زندگی باهاش درگیر نباشیم،  یا اصلا من دنبال انگیزه برای کسب و کارم کتاب برام جالبه ولی یکی اصلا علاقه ای به راه اندازی کسب و کار ندارخ،  کتاب هیچ جذابیتی براش نداره. 

مثلا من نوعی ادمه حاشیه ی امن هستم(ینی بودم، الان دیگه نیستم)  همیشه دوست داشتم یه زندگی اروم یه کار اروم و یه شرایط استیبل داشته باشم،  چند سال پیش کتاب «چه کسی پنیر مرا جابجا کرد»  رو خوندم،  برای من فوق العاده بود،  یه متن ساده و روان،  یه قصه بود در واقع،  اصلااااا سنگین نبود به ظاهر،  ولی برای من شخصا یه تلنگر عظییییییم بود،  قشششششنگ تکونم داد،  تاثیر فوق العاده ای تو زندگیم گذاشت. 

حالا همون کتاب رو شاید به کسی معرفی کنم و چون طرف خودش اهل ریسکه هیییییییچ استفاده ای از کتاب نبره. 

خلاصه اینطوریه که کتاب خاصی رو نمیتونم معرفی کنم، چند تا نویسنده مختلف رو رصد کن،  بعد میبینی مثلا فلان نویسنده شخصیتش به شخصیتت نزدیکه و کتابهاش بهت انگیزه میده و تکونت میده. 

شاید باورت نشه من یه نویسنده رمان پیدا کردم،  شخصیت اصلی داستانش بالای ۷٠ درصد شبیه شخصیت من بود،  دیدگاهش به مسایل شبیه من بود،  انقد خوندن کتاباش سطح انرژیمو میبرد بالا😂،  رمان بود ها،  ولی برا من شبیه کتاب انگیزشی عمل میکرد😂😂. 

البته شاید این موضوع که من شخصیتم کلا دوست داره از همه جا بالا بره ،  هم در این تاثیرپذیری،  بی تاثیر نبوده😁. 

عاللللی بود😂😂😂😂😂

گزارش امروز من 🍀🍀🍀

صبحونه آماده کردم 🏝️

ظرفای صبحونه شستم 🏝️

ملافه و رو بالشت ها رو سپردم به ماشین 🏝️

نهار ماکارونی درست کردم سالاد درست کردم چایی و میوه آماده کردم 🏝️

نمازم خوندم بعد نماز رفتم سراغ ورزش بیست دقیقه قدرتی و پنج هزار گام هم پیاده روی انجام دادم 🏝️

دوش گرفتم بعدم استراحت تا اومدن همسر 🏝️

خوردن نهار بعد هم شستن ظرف ها تمیز کردن اجاق گاز و مرتب کردن آشپزخونه 🏝️

استراحت تا اذان مغرب نمازم خوندم و الان دوباره استراحت شام آماده دارم کار خاصی ندارم 🏝️

شبتون خوش 🏝️🍀💚

قری که هست از نظر سط و اینا  ولی امروز می گفت ژل بزن 

وگرنه روزای دیگه موهاش شونه هم نمی کنه 

هر روز یه مدلیه 

یه روز ژل،  یه روز مداد این مدلیه نمی نویسم،  یه روز فلانی بهم خندید فردا مدرسه نمی رم....  

هر روز خدام میگه حوصلم سر رفته یه جا من ببر... 

خلاصه بساطی داریم 

برنامم برا امروز 

چالش خواب صبح ❌

تخت و اتاقم مرتب بشه ✅

نهار رو بزارم رو اجاق. کم کم دم بکشه ✅

کباب دیگی برا پسرم درست کنم ✅

حموم برم ✅

حموم رو بشورم ✅

نمازا اول وقت بخونم ✅

برم مدرسه دنبال پسرم ✅

مامانم بیاد  با هم نهار بخوریم ✅

ظرفای نهار بشورم ✅

شام داریم فقط گرم کنم و بخوریم✅

ظرفای شام بشورم ✅

سطل زباله خالی بشه ✅

آبچکون خلوت بشه  ✅

لباس خشک ها رو تا کنم و جا به جا کنم ✅

دارو ها رو بخوریم +امگا پسرم ✅❌

با پسرم درساش کار کنیم ❌

 جانبی 

🐸برای سه تا از دوستام زنگ زدم و احوالشون پرسیدم هی امروز و فردا میکردم  انگاری باری از دوشم برداشته شد 

رفتم بیمارستان پیش بابام دو ساعت موندم براش چایی اینا بردم. داروهاش دادم و با هم گپ زدیم 

برا پسرم سیب زمینی سرخ کردم برا شام 

خورشت کرفسم بار گذاشتم برا فردا نهار این پروسه یک ساعت طول کشید تا قشنگ تفت بدم.... 

رفتیم با پسرم مدرسه قبلیش یک ساعت با دوستای پارسالش ورزش کرد  و پیاده اومدیم خونه 

سر راه رفتم سوپری خرید کردم 

@خزانkazan    

نیستی عزیز؟؟ 

سلاااام... سلااااام خانومای خوشگل و کدبانو
بفرمایید یه لقمه گزارش کار 😍😅
7:30 تا 14 سر کار بودم
من نمازمو سر کار میخونم. فرصت بشه که به جماعت. اگر نه فرادی. به هرحال نمازخونه محل کارم بهم انرژی بسیار خوبی میده. هم روحی و هم جسمی چون یه مقدار میشینیم رو زمین استراحت میکنم. (همینقدر قانع ام😂)
امروز هم مثل دیروز مهمون داشتم. که البته غریبه نبود. یه دوست قدیمی .
☘ بنابراین رسیدم خونه، کل خونه رو مرتب کردم که 10 دقیقه هم طول نکشید.(به لطف این تاپیک)
🌱 ظروف پذیرایی مهمونی شب قبل رو تو کابینت گذاشتم و وسایل پذیرایی از دوستمو آماده کردم
☘ناهار آبگوشت بود که از شب تا صبح پخته شده بود. آماده سازی نهاییشم انجام شد
🌱ناهار خوردیم
☘شیر خریده بودیم، جوشوندم و صاف کردم
🌱یه مقدار فرنی پختم، تزیین کردم 
☘بعد نیم ساعت چرت زدم
🌱بعد با دخترم آماده شدیم
☘نمازمو خوندم
🌱دیگه از ساعت 6 تا 8:30 از دوستم پذیرایی کردم
☘این وسط یه کم غذا به دخترم هم دادم
🌱بعدش جمع کردن ظرف و ظروف
☘شستن ظرفها
🌱دخترم شکمش کار کرد خواستم بشورمش که باباش رسید و کلا حمومش کرد خدا خیرش بده
☘تا کردن لباسهای شسته شده
🌱جمع کردن اسباب بازیا
☘شام نون پنیر خوردیم
🌱پیراهن و جوراب شلواری دخترمو با دست شستم
☘کمی احساس گلو درد دارم😥 شیر داغ کردم بخورم که دیدم دخترم خوابش میاد. خوابوندمش و الان در خدمت شمام
🌱بعدش میرم شیر بخورم و مسواک بزنم و بخوابم😴😴

الهی همیشه تندرست ، شاد، و خوشبخت باشید😘🙏❤

سلام بر همگی

🌱گاهى خدااز طريق آدمايى كه سر راهت قرار ميده

بهت ميگه: من كنارتم

❄️چون نماز نداشتم و دخترم امتحان نداشت کمی بیشتر خوابیدم☺️ناشتا آب ولرم+آماده کردن تغذیه واسه سرکار

❄️7تا3سرکار+ذکر روز+زبان سرکار خوندم(اوقات بیکاری)

❄️نهار+برنامه انارستان+رسیدگی به مینا

❄️یه آدم سمی سر کار اعصاب من را تا سرحد جنون بهم ریخت و بقیه روزم را خراب کرد وتقریبا کاری نتونستم انجام بدم، خواستم درس بخونم نشد. کتاب برداشتم بخونم حواسم پرت بشه نشد. به زور خوابیدم تا سم از وجودم بره ولی زیاد موثر نبود

❄️گاز تمیز شد، دوبار

❄️آشپزخانه تی کشیده شد+دستمال کشیدن روی کابینتها

❄️ظرفهای خشک جمع شد

❄️ظرف شسته شد و دوباره خشک وجمع شد

❄️صبح دمنوش آرامبخش _عصر ترکیب به لیمو وبادرنجبویه

❄️شام درست کردم+نهار فردا نصفه درست شد بقیه را حوصله ندارم، صبح بلند میشم درست میکنم

❄️نرمش+23تا شنا+تنفس های عمیق

❄️چند پادکست و کتاب صوتی از گوشی همسرم ریختم روی گوشیم، سرکار گوش کنم

❄️ظرفشویی خشک وتمیز شد

❄️زباله ها ودستمالهای خیس رفت بیرون

❄️روتین آخر شب(مسواک+آبرسان+چوب مسواک+ذکر) اگر تمرکز داشتم اول کمی درس بخونم.

🌱خدایا لطفا آدمهای نادان و سمی را سر راه ما قرار نده ممنون🙏

                     شاد باشید   

چه خوب که یه نفر از من بزرگتر پیدا شد 😍😍😍😃