سلام به همه
گزارش امروز:
صبحانه آماده کردم و خوردیم
به پرنده ها رسیدگی کردم
هال رو کاملا خالی کردم کف رو جارو کردم
موکت پهن کردم و جارو برقی کشیدم
یخچال رو کمی جابجا کردم و زیرش رو جارو زدم
برا عروسا تخم مرغ آبپز رنده شده دادم و بردمشون تو حیاط
کلیییی حشره کش زدم و درها رو بستم
یه پتو و یه حوله شستم
حشره کش اثر خودشو گذاشته بود درها رو باز گذاشتم
داخل یخچال رو تمیز کردم و روشنش کردم
خورشت داشتیم برنج پختم
بعد نهار استراحت کردم و یه مسابقه فوتبال رو نگاه کردم
کلی ظرف شستم هم ظرفای کثیف و هم قسمتی از ظرفای توی کابینت
روفرشی و یه پتو شستم و پهن کردم
لباسای خشک رو تا زدم رفتن سرجاشون
پنکه رو میزی رو تمیز کردم و بجاش بخاری برقی رو در اوردم
زباله ها رو بردم بیرون
همینا یادمه
شبتون بخیر🌹🌹🌹
سلام. جمعه تون به خیر و سلامتی.
خونه داری دیروز:
جارو کردم.
کیک پختم.
با لباسشویی لباس شستم و خشک شده ها رو تا کردم.
گردو مغز کردم و نصفی شو، آسیاب.
برای صبحانه ی امروز، حلیم بار گذاشتم.
و امروز:
شیر مایه زدم برای ماست.
میوه هایی رو که دیشب شسته بودم، چیدم توی یخچال.
به درس های دخترم رسیدگی کردم.
ناهار با همسرمه. البته برنجش با خودم بود که آماده ست و داره دم می کشه ولی از همسرم خبری نیست. با دخترم رفتن دوچرخه سواری. دارم فکر می کنم تا اومدنشون، مقدماتشو خودم آماده کنم یا صبر کنم...
چشم. حتما صبر می کنم.
برای شام، پیشنهاد کنسرو تن داده شد، قبول کردم.
تو خونه ی ما، غذا ی بیرون، زیاد وارد نمیشه. چه رستورانی، چه آماده چه نیمه آماده. البته علاقه بهش که زیاده ولی کف نفس صورت می گیره. برای همین، مواردی که باهاش موافقت می کنم، خودش یه تنوع بزرگ به حساب میاد.
یه کم کار دارم. برای همین احتمالا تا شب: کتاب، لپ تاپ، کتاب.
💝💝💝
سلاااام
امروز صبح بیدار شدیم صبحانه خوردیم
پسرها رو سپردم به پدر، رفتم بازار کتاب.
برای خودم چیزی چشممو نگرفت، ولی برای علی جون چن تا کتاب و یسری لوازم تحریر خریدم(چهارشنبه تولدشه، شاید تحت اون عنوان جزو کادوهاش محسوب بشن😁، با یه تیر دو نشون). یکی از کتابها و یه پوستر الفبا رو بهش دادم، یه کتاب چشمی بامزه هم واسه مهدی بود که بهشون دادم ولی بقیه ش به شکل حرفه ای قایم شد برای تولد( شاید تولد رو خودمون چهارتایی برگزار کنیم، میخوام تعداد کادپها زیاد باشه ذوق کنه🥰🥰).
نزدیک بازار کتاب میخواستم پارک کنم اشتباها به یه پارکینگ داخل کوچه هدایت شدم، کوچه بن بست بود و باریک و پارکینگ هم تعطیل. ولی با موفقیت دور زدم و برگشتم اومدم از کوچه بیرون. فک کنم سه بار عقب جلو رفتم فقط😁👌، به هر حال برای من یه موفقیت محسوب میشد.
برگشتنی از بیرون نهار گرفتم و اومدم خونه، و ماشین رو اوردم تو پارکینگ، اینم اولین بار بود، جلو خونه ما همیشه ترافیکه من هیچوقت ریسک نمیکردم در طول روز بیام تو پارکینگ، چون صف طویلی از ماشینها ممکن بود پشتم ایجاد بشه، امروز خلوت بود منم امتحان کردم و خب خوب بود، دیگه جزییات رو نمیگم که چطور جمعش کردم☠️😎. فقط همینقد خدا رو شاکرم که تو روز غیر تعطیل امتحان نگردم😁😁
نشستیم نهار خوردیم. تا فوتبال چیزی نمونه بود، شروع کردم تمام خونه رو جم کردم گردگیری کردم و جارو زدم، نیمه اول تموم شد.
برای نیمه دوم با همسرم همراه شدم و نشستیم به تخمه و فوتبال و چایی.
سالها بود فوتبال ندیده بودم راستش فوتبال انگلیس رو هم یادم رفته بود بعدشم از اپاسطش در حال حرف زدن و بعضا پشت به تی وی دنبال کرده بودم. ولی یهو دلم خواست اینو ببینم.
و فوق العاده هیجان زده شدم گلهاشون عاااالی بودن، مخصوصا دومی بدجور چسبید، خدارو شکر.
بعدش رفتیم با علی حیاط رو جارو زدیم و ماشین شستیم.
اومدم دوش گرفتم
شام با همسرمه
نماز بخونم
شام بخوریم
بعدش بریم بیرون که همسرم بره ارایشگاه و لباس مهدی رو تحویل بگیریم.
اگه همسرم اخر شب پسرا رو ببره حمام هم عالی میشه.
بریم به بقیه زندگی برسیم
روزهاتون همیشه شاد
سلام وقتتون بخیر
گزارش امروز من:
صبحانه آماده کردم و خوردیم
یکی از کابینتا رو مرتب کردم
چندتا وسیله که کمتر استفاده میکنم رو یه جای مخفی جاساز کردم
یه پتو شستم
قفس عروسا رو تمیز کردم و آب و دون دادمشون
یه دونه پنکه سقفی تمیز کردم
قاب ها و بالای یخچال گردگیری کردم
گلهای مصنوعی رو شستم خشک شدن دوباره چیدم سرجاهاشون
به پیچک نیمه جونم آب دادم
انباری رو یه سر و سامون مختصر دادم
یه تغییرات جزیی تو چیدن وسایل خونه دادم و یه کوچولو جا بازتر شد
نهار درست کردم و خوردیم
با هیجان فراوان فوتبال ایران رو دیدیم🇮🇷🇮🇷🇮🇷💪💪💪
قفس پرنده ها رو جارو زدم😷😷
جاکفشی رو تمیز کردم
دسشویی رو با جرم‌گیر شستم
یه کم بهم ریختگی خونه رو جم و جور کردم
مادر شوهرم یه مرغ گرم اورد پاک کردم بسته بندی کردم رفت فریزر
شب و روزتون عالی
سلام دخترا❤️
من اومدم با گزارش❤️
تقریبا هر روز تخت مرتب شد❤️
تخت یه گردگیری اساسی احتیاج داره🌺
روبالشتی ها شسته شدن،اتو شدن،تعویض شدن و کثیف ها دوباره رفتن ماشین❤️
داروها و مکمل ها خورده شد❤️
کشوهای دراور تقریبا مرتب شد،نسبتا❤️
یه عالمه وسیله رفتن سرجاشون و یه عالمه وسیله دیگه باید برن تو چمدون و برن بالا🌺
دو تا تابلو باید نصب شه🌺
یه آینه باید بگیرم برای ورودی❤️
جاکفشی حتما پاکسازی بشه❤️
سه تا پایه گلدون برای گلدونام بگیرم🌺
کانتر کامل خلوت و تمیز بشه🌺
گاز هر روز تمیز شد❤️
میز تی وی تمیز شد❤️
جای مبل ها رو تغییر دادم خیلی بهتر شد البته هنوز کامل نیست❤️
رومیزی بگیرم دو تا❤️
بیرون یخچال و بیرون مایکرو تمیز شد❤️
یخچال نیاز به تمیزی اساسی داره🌺
یه عالللللمه اتویی اتو شد و لباسا رفتن سرجاشون❤️
جفت سرویس ها تمیز بشن🌺
سرامیک های پشت گاز و سینک تمیز بشن🌺
ماست مایه زدم❤️
دمی گوجه،جیگر مرغ،کباب تابه ای،هویج پلو درست شد و فردا تموم میشن❤️
ماست خیار و سالاد و ترشی لبو،ترشی بادمجان شکم پر،کیک پرتقال درست کردم❤️
انار دون کردم❤️
سبزیجات داخل یخچالو از خطر مرگ نجات بدم😁
میز تحریر و میز ناهار خوری رو مرتب کردم❤️
روزی حداقل دو بار ماشین ظرفشویی زدم و خالی شد و دوباره زدم،جا پودری و جا جلا رو پر کردم❤️
لیست کارهای تا دوشنبه رو نوشتم❤️
یدونه قسط و یدونه قسط بیمه پرداخت شد❤️
جارو شارژی زدم و زدم شارژ بشه ولی نرسیدم مخزنش رو خالی کنم،انشالله فردا❤️
کلیه سطل ها خالی شدن و تمیز شدن و مشما شدن❤️
مولتی کوکر و همزن و ابمیوه گیر رفتن سرجاشون❤️
باشگاه رفتم مرتب❤️
بطری اب ها رو پر کردم❤️
یه مهمونی رفتم❤️
یه رو فرشی انداختم شسته شه❤️
هفته ای سه تا چهار بار ماشین لباسشویی زدم و خالی شد و لباسا رو خشک کردم و رفتن سرجاشون❤️
یه خرید تره باری کوچیک انجام شد و شسته شدن و رفتن سرجاشون❤️
شلغم و لیمو شیرین بیارم بخوریم🌺
کلی جلسه و پیگیری و تماس انجام شد،یدونه فیلم هم دیدم❤️
سلام صبح همگی بخیر و شادی و سلامتی
جمعه: نماز و دعا و اسپند. چای و کیک خوردم. ابگوشت بار گذاشتم. دوش گرفتم و موهامو اتو کشیدم و به خودم رسیدم.صدقه برای اموات گذاشتم. دیدم اهل خونه خوابن منم بهشون پیوستم و تا ساعت ۱۰خونوادگی خوابیدیم صبحونه واسه گل دخترون سیب زمینی سرخ کردم خودم و همسر جان مابقی معجون دیشب رو خوردیم. اشپزخونه مرتب شد. هال و اشپزخونه نپتون کشیدم. لباسهای بچگی فرناز ساداتم همسر جان اوردن پایین اونایی که اندازه فرگل ساداتم بود گذاشتم دم دست اونایی که واسش کوچیک شده بود منتقل شدن بالا واسه گل دختر بعدیمون😍نماز خونوادگی و قران برای اقاجون نازنینم. اتاق گل دخترون سپردم به فرناز ساداتم و حسابی مرتب کرد. درب کابینتهارو سپردم به همسرجان تمیز کردن. خودم میز دراور مرتب و گردگیری کردم. لوازم ارایشم منتقل شد به یه جعبه قدیمی که از مامانم بهم ارث رسیده ما قدیم بهش میگفتیم مجری(mejri) طبقه سجاده و چادر نمازها مرتب شد. ابگوشت تکمیل کردم. کانترو دستمال کشیدم. گل دخترون رفتن حمام. جا پودر دستی و ماشینی با کمک همسرجان پر شد مابقیش منتقل شد بالکن. به گلهام رسیدم. فرناز ساداتم خواهر جونش رو شست و تحویل داد لوسیون واسش زدم و لباس تنش کردم. فرناز ساداتم اومد موهاشو سشوار کشیدم. ناهار صرف شد و اشپزخونه مرتب شد. فرگل ساداتم خوابوندم خودم هم نیم ساعتی خوابیدم. با فرناز ساداتم ریاضی کار کردم. انار دون کردم. نماز و دعا همراه خونواده. چای و عصرونه اماده کردم جیران دیدیم. از فرناز ساداتم درس پرسیدم. گوشتهای کوبیده رو تبدیل به کباب کردم. با گل دخترون بازی کردیم. شام صرف شدو اشپزخونه به کمک فرناز ساداتم مرتب شد. همسرم پای کامپیوتر بودن من شروع کردم به کتاب خوندن که گل دخترون هم کتاب به دست شدن. بعدم مراسم مسواک و خوابنمایی و دعای امام زمان
بچه ها منظورتون ازکانترچیست همتون تو گزارشاتتون می نویسیدکانتر مرتب شد
سلام رفقا صبح قشنگتون بخیر
❤دیشب یه فیلم قنگ دیدم شارژ شدم.
❤تا۵ صبح بیدار بودم و مطالعه داشتم.
❤صبح رفتم دوقلوها رو آوردم خونه و مامانم دیروز حموم برده بودشون.
❤تخت و اتاق و هال و آشپزخونه مرتب شد.
❤ظروف دیروز کلا شسته شد.
❤لباس ها شسته و پهن شد.
❤رورئک و کریر دوقلوها شسته و تمیز شد.
❤صبحانه من و پسری هم سرو شد.
❤برم تدارک ناهار رو بچینم و کمی مطالعه کنم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز