2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043448 بازدید | 88177 پست

💚 صبحانه رو تنهایی میخورم چون همسرم خیلی زود میره
با مامانم تماس گرفتم و حالشونو پرسیدم
💚 کارای اینترنتیم رو بررسی کردم و خیالم راحت شد
روتین پوستی بعد صبحانه رو انجام دادم و سرمه کشیدم و موهامو محکم بستم چون خونه خیلی کار داشتم
💚 ظرفامو شستم و جمع کردم
💚گردگیری کامل کردم
💚 پذیرایی و اتاق ها رو جارو کشیدم ولی تِی موند واسه فردا
💚 ناهار داشتم، گرمش کردم
💚  واسه شام بوقلمون رو مزه دار کردم
💚 لباسای همسرمو انداختم لباسشویی و خودمم آهنگ گذاشتم و مثل همیشه یکم رقصیدم💃
💚  یکم آنلاین شاپ هارو نگا کردم و یکم پیج آشپزی سیو کردم
💚دلم میخواست برم پیاده روی ولی هوا یکم باد بود، دیگه میوه آوردم و سریال دیدم
💚 همسرم یه خبر خیلی خوبی بهم داد و خداروشکر کردم
❤️ دمنوش درست نکردم
❤️ لاک پاهامو پاک نکردم و امروز وقت نشد روغن بزنم
الآنم برم یکم سیب زمینی سرخ کنم کنار غذا و میوه بشورم واسه همسرم

شب خوبی داشته باشین🌻😘

🦋 زیباترین پروانه ها هم قبل از پرواز کِرم بودند و تغییر آنها را زیبا کرد...

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



خب نمیدونم چرا ولی دلم خواست بنویسم چه کارایی کردم از صبح

ساعت ۹بلند شدم تا از همسایمون که میوه و اینا میاره خرید کنم 

خریدامو انجام دادم،طبق معمول همیشه صفحات مجازیو چک کردم تا بچه ها بیدارشن

پسرم نون  خرید صبحونه خوردیم

بعد ظرفا شستم، گردگیری کردم،جارو کشیدم طبق معمول هرروز ولی حیاط و سرویس و نشستم امروز

چایی دم کردم با پسرم خوردیم

این بین پسر کوچولومو از در و دیوار جمع کردم اسباب بازیا و مرتب کردم بعد نزدیک پرده بازی میکرد که گیر کرد بهش پرده کنده شد تصمیم گرفتم بشورم پرده رو شستم و دوباره نصبش کردم پسرمو شیر دادم خوابوندم پسر بزرگم رفت خونه ی مادرم

یکم گوشیو چک کردم تا پسرم بیدارشد

پسر همسایه اومد باپسرم بازی کرد

ناهارشو دادم

رفتیم پیاده روی تا خونه ی مادرم یه ساعتی اونجا بودم برگشتم تا شام آماده کنم وسط راه همسرمو دیدم که از سرکار میومد سوارشدیم و اومدیم هرچند دلم میخواست پیاده روی کنم 

شام درست کردم خوردیم ظرفا روشستم

خونه رو مرتب کردم

الانم یه چایی ریختم تا بخورم

خدایا هزارمرتبه شکر❤خدایا من روتو خیلی حساب باز کردم🧚‍ باز دم غریبه ها گرم، مارو رنگ کردن ولی نفروختن💔
چه خوب که معرفی کردی حتما مشاوره میگیرم ازشون .من دغدغه محیط زیستی دارم ولی از زاویه دید خودم که میب ...

قربونت😍من انشالله تو خونه جدید تفکیک میگیرم برا زیر سینک،تو این چندسال تفکیک انجام دادم اما تو چندتا سطل جدا،این هفته میخام برم پیش طراح کابینت هام،بگم تقسیم رو زیر سینک بزنه برام که راحت تر باشم💖من با فروختن پسماندام هزینه شارژ ساختمون رو میدم😁البته از کارم حس خوبی دارم😉

اسم این سطل ها چیه من ندیدم . به درد استفاده توی خونه میخوره؟ بو نمیگیره ؟ حشره نمیزنه؟

سطل های بازیافت کمپوست یا زباله تر هست گلم،برای کسانی که باغچه یا گلدون دارن و علاقه دارن زباله هاشون رو به کمپوست تبدیل کنن نه بو نمیگیره و حشره هم نمیزنه کاملا محفوظه،فقط یه فضا داره که بایستی شیرابه اش رو خالی کنی،من تز کارشناسی ارشد م در حوزه محیط زیست بود به خاطر همین علاقه دارم به نگاه تخصصی به این موضوعات💖

 

برنامه امروزم 

✅بیداری ساعت ۱۰

✅صبحانه  

✅شستن لباس  

✅خونه را جارو میکنم

❌رفتن به خیاطی کنار خونه ام  

❌یس و اذکار 

✅شستن ظروف و تمیز کردن آشپزخانه 

❌مطالعه کتاب 

✅روتین پوست 

❌زنگ زدن به دختر خاله ام 

❌واریز پول به حساب مهد کودک «برای جشن پایان سال »

.

.

سه دست لباس نیاز به تعمیر داشت با چرخ خیاطی مامان درستش کردم..لباس های تابستان را در آوردم .

برای دخترم سه تا کتاب داستان خوندم .

چند تا اسباب بازی که بالای کمد گذاشته بودم به اسباب بازی های دخترم اضافه کردم .


سلام و صبح همگی بخیر و شادی و روزتون پربرکت 


20 اردیبهشت  ... 


  • ثبت 4 دسته تنخواه مانده آقای ج  
  • ثبت 15 تا فاکتورهای مانده 400 
  • انجام یکی از موارد مربوط به دسته رو مخی !  
  • از همین تفکیک رسید انبارهایی انجام دادم ، دسته مربوط به برج 9 
  • فاکتورهای مهرسام 
  •  تماس با پشتیبان برنامه
  • فاکتورهای حوائجی


آنچه تو گنجش توهم می کنی *** از توهم گنج را گم می کنی
@banooooooooo   زهرا جون خوبی ؟ میثم کوچولو چطور    ؟میشه چلوندش یا هنوز زوده ؟

سلام عزیزم  ممنون خوبیم شکر خدا .

تو خوبی مهربون ؟

میثم کوچولوی ما هم رفلاکس داره و بی قرار .

والا به چلوندن نرسیده ولی ما میچلونیمش 😁🥰🥰🥰🥰

سلام دوستان 

برنامه امروزم

ساعت ۱۰ با زنگ تلفن بیدار شدم🤭

بلافاصله رفتم محضر برای امضا سند حدودا یه ساعت طول کشید 

دخترم را با خودم بردم .

اومدم خونه ساعت ۱۲ صبحانه خوردم 

دخترم با خواهر زاده ها بازی کرد 

کارهایی که امروز باید انجام بدهم 

تمیز کردن آشپزخونه 

مجدد شستن لباس ☺️

مطالعه ۵ صفحه کتاب 

جاروکردن خونه 

مرتب کردن اتاق 

گردگیری اتاق 

گذاشتن پست در پیج کاری 

روتین پوستی

خوندن یس 

حموم برم 

آخر شب میام گزارش کامل میدم 

سسلام عزیزم . خوبی گلم . خواهرتون عمل کردن . الان حالشون چطوره ؟ زودی بیا خبر سلامتیشو بده که نگرانش ...

ممنونم پاییز مهربون. 

خدارو هزار بار شکر بخیر گذشت. 

انشالله هنه مریض ها رو خدا به زودی شفا بده. 

همسر شما هم به زودی شفای کامل بگیره🙏🏿🥰🥰

سلام

روزتون قشنگ

دیروز سرکار نرفتم،  از صبح بیدار شدیم با پسرک ها صبحانه خوردیم یکم خونه رو جم کردیم با علی قشنگم. 

ظرف شستم و اسنپ گرفتیم رفتیم خونه خواهرم،  مامانم اونجا بود،  خداروشکر عملش به خوبی تموم شد،  عصر باهاش تماس تصویری داشتیم و خدارو هزار بار شکر حالش خوبه خوب بود. 

سر شب همسرم اومد دنبالمون و رغتیم یه امنتی رو دادیم به صاجبش و برگشتیم خونه. 

وقتی رسیدیم من واقعا خسته بودم، همسرم زحمت شام رو کشید که املت بود

من فقط یکم خونه رو جمع کردم. 

امروز صبح رفتم سرکار، خیلی شبوغ بودیم، کار سنگین بود،  ولی خدارپشکر خوب پیش رفت،  چند مورد بود که باید فردا پیگیری میکردم،  نوشتم روی کاغذ چسبوندم به سیستم😁.  یه سررسید دارم که همه چیز رو با جزییات داخلش مینویسم و حکم هارد اکسترنالم رو داره،  ولی یهو دلم خواست بنویسم بچسبونم به سیستم😁😜. 


برگشتم خونه، تو مسیر خونه  بارون خیلی قشنگی اومد،  فائزه برامون نهار درست کرده بود،  با هم خوردیم،  هر چی اصرار کردم بمونه سرشب با همسرم ببریم برسونیمش که مجبور نشه تو این بارون بره،  قبول نکرد و رفت. 

با پسرا خوابیدیم و البته پسرا هنوزم خوابن. 

برم یه چایی بزارم و اگه همسرم زود اومد بریم یه سر دیدن خواهرم. 

فردا هم روز پرکاری تو محل کارم دارم،  دوس داشتم چهارشنبه برم خرید،  نمیدونم شرایط چطور پیش میره شاید مجبور شم بازم برم محل کارم. 

انشالله هر چی پیش میاد خیره

سطل های بازیافت کمپوست یا زباله تر هست گلم،برای کسانی که باغچه یا گلدون دارن و علاقه دارن زباله هاشو ...

ماشاالله شما که از همه چیز سر درمیارید 

بعد فقط این سطل مخصوصابخریم حله یا قلق خاصی داره؟؟

قامت ببندرعنای من!قامت ببندای قیامت قامت من!قامت ببندودمی دربرابردیدگانم بایست ای همه ایمان همه عشق همه خوبی!می دانی این روزهاچه می گذردبه سراپرده محبت تو؟دلم رامی گویم همان که بی تاب توست,همان که تک درختش خواستی که تنهااوباشدواسمانش تو!ای خوش ترین بهانه ماندن!ای ارزوی ارزوهایم,ای رضوان بهشت جاودانم!بیا!بیاومرابه خدمتی بگمار!بیابگواب عاشقی بردستت بریزم!بیابگوبخوان,بخوانم!بگوبگردبگردم بگوبمیر,بمیرم!اماای داغ توبردل!اگردربیداری نمی توانم بیابمت به خواب وخیالی هم ازتوقانعم!مگردررویاببینمت ای دست نیافتنی ترین نایافته!من اگرغرق گناهم بادلم که اکنده ازیادتوست چه می کنی!باچشم هایم که دریادریاگریسته است چه می کنی؟باسینه ام که شرحه شرحه زخمی فراق است چه خواهی کرد؟مگردرهجران دیگری سوخته ام؟!حسرتابرحسرت جاویدمن حسرت که دمی بی حسرت نزیستم!حسرت برروزگارجوانی که درغمت گذشت!نمی دانم اگردیدارت نصیبم نشوددلیلم برای زنده بودن چیست؟امامولایم ای همه امیدم!توامروزبهانه گریستنم هستی وفردابهانه بودنم!امامن نمی دانم بدون توکدام صراط مستقیم رابیابم!نگران ان جمعه ای هستم که دلم برای تونگیرد!می دانی انسانهادیرباورندوزودرنج واگرتوسراغم رانگیری می گویم اونیزمرافراموش کرده است مرادریاب پیش ازانکه ازدست بروم
سطل های بازیافت کمپوست یا زباله تر هست گلم،برای کسانی که باغچه یا گلدون دارن و علاقه دارن زباله هاشو ...

ماشاالله شما که از همه چیز سر درمیارید 

بعد فقط این سطل مخصوصابخریم حله یا قلق خاصی داره؟؟

قامت ببندرعنای من!قامت ببندای قیامت قامت من!قامت ببندودمی دربرابردیدگانم بایست ای همه ایمان همه عشق همه خوبی!می دانی این روزهاچه می گذردبه سراپرده محبت تو؟دلم رامی گویم همان که بی تاب توست,همان که تک درختش خواستی که تنهااوباشدواسمانش تو!ای خوش ترین بهانه ماندن!ای ارزوی ارزوهایم,ای رضوان بهشت جاودانم!بیا!بیاومرابه خدمتی بگمار!بیابگواب عاشقی بردستت بریزم!بیابگوبخوان,بخوانم!بگوبگردبگردم بگوبمیر,بمیرم!اماای داغ توبردل!اگردربیداری نمی توانم بیابمت به خواب وخیالی هم ازتوقانعم!مگردررویاببینمت ای دست نیافتنی ترین نایافته!من اگرغرق گناهم بادلم که اکنده ازیادتوست چه می کنی!باچشم هایم که دریادریاگریسته است چه می کنی؟باسینه ام که شرحه شرحه زخمی فراق است چه خواهی کرد؟مگردرهجران دیگری سوخته ام؟!حسرتابرحسرت جاویدمن حسرت که دمی بی حسرت نزیستم!حسرت برروزگارجوانی که درغمت گذشت!نمی دانم اگردیدارت نصیبم نشوددلیلم برای زنده بودن چیست؟امامولایم ای همه امیدم!توامروزبهانه گریستنم هستی وفردابهانه بودنم!امامن نمی دانم بدون توکدام صراط مستقیم رابیابم!نگران ان جمعه ای هستم که دلم برای تونگیرد!می دانی انسانهادیرباورندوزودرنج واگرتوسراغم رانگیری می گویم اونیزمرافراموش کرده است مرادریاب پیش ازانکه ازدست بروم

سلااااااام  

گزارش امروز ؛

با اینکه کلی برنامه ریزی کرده بودم واسه امروز ، یهو بیرون رفتنمو کنسل کردم و افتادم به جون خونه...

جاروبرقی کشیدم _سرامیک ها تمیز شد_گرد گیری مفصل انجام شد_قسمت دوم لباسا شسته و اتو شد_حموم و بالکن و دستشویی مفصل شسته شد_سینگ و اجاق اساسی تمیز شد 

دمنوش زعفران+نوشیدن آب 

پاکسازی گوشی و ذهن 

مشورت درمورد پر کردن چاله و چوله ها +تصمیم گیری نهایی

روز و روزگارتون خوش  

دياناهستم هر چه تبر زدی مرا زخم نشد !! جوانه شد  هرکجای ایرانی مراقب خودت باش .....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792