اینکه پوست مادر کنده میشه به کنار
من تمام انرژیم صرف این میشه که بگم فلان خوراکی رو بهش ندین معده اش حساسه اذیت میشه
و طرف مقابل انجامش میده رو حساب اینکه من چندتا پیرهن بیشتر از تو پاره کردم یا اینکه پس چرا بقیه بچه ها میخورن این نخوره تو داری اشتباه میکنی !!!
سراین حرفا و دخالت ها دلم میخواد سرمو بکوبم به دیوار
اخه مگه دلسوز تر از مادر هم داریم ؟!؟مگه میشه من بد بچه مو بخوام تو خوبی شو
انقده دلم میخواد این دکمه گذر زمان رو بزنم و از این روزها به سرعت برق و باد گذر کنم تا رفلاکسش تموم بشه و درمان بشه. یا اینکه تا دوسالگیش با دخترم بریم یه جایی که هیشکی نباشه
تولدش تیرماهه