سلام شبتون بخیر
امروز صبح بیدارشدم وسایل علی جون رو آماده کردم بیدارشون کردم حاضر شدن رفتن.
تا فایزه بیاد یکم دوباره خوابیدم
فایزه که اومد نشستم پای لپتاپ. چند ساعتی کار کردم باهاش و یه موضوعی رو جمع بندی کردم و تموم شد.
چند تا فایل آموزشی هم دیدم.
برای نهار یکم پیتزا از شب قبل داشتیم فایزه یکم ماش پلو و سالاد هم درست کرد
نماز خوندم
یه قورباغه قورت دادم، گلدونهام تو انباری بیرون بود ، اوردمشون تو حمام همه رو شستم، گذاشتم تراس خشک بشن.
چند تاش رو لازم دارم بقیه رو باید رد کنم.
دوش گرفتم
نذرمو خوندم
علی جون اومد نهار خوردیم
یکی دو ساعت خوابیدیم
بیدار شدم بادمجون ها داشتن خراب میشدن، همه رو سرخ کردم، یسری موندن تبدیل شدن به کشک بادمجون، یسری رفتن فریزر .
تکالیف علی جون انجام شد و ارسال شد
کل خونه رو جارو کشیدم و مرتب شد.
قالی اتاق مونده بود چون پهن شدنش پروسه سختی داشت
مقدماتش رو مهیا کردم و در همون حین یه ساعتی با خواهرم تلفنی صحبت کردم، از پله افتاده و پاش شکسته.
دو سری لباس انداختم ماشین سری دوم هنوز تموم نشده
همسرم اومد باهم تخت و وسایل رو جابجا کردم و قالی پهن شد.
بهم ریختگی ها رو مرتب کردم.
سفره پهن شد و شام صرف شد
در ادامه:
کار لباسشویی تموم شده پهنشون کنم
پسرا رو ببرم بخوابونم
یکم مطالعه کنم و بخوابم