انشاالله منم مستقل بشم این ماه. نمیدونم چرا الان دیگه مثله قبل برام قابل تحمل نیست.
اگه نصیحتی حرفی چیزی داشتین بگین برای بعد جدا شدن از خونه مادر شوهر چطور رفتار کنم؟
حس میکنم یکم حساسیت بازم میمونه
خدایا همه چی دست توئه کمک کن🤲
انشالله عزیزم
یه نذری بردار
ببین من تا یکسال هی مادرشوهرم میگفت خب اونجا خیلی بهتون سخت می‌گذشت یا حرف های این مدلی
من اکثرا جواب نمی‌دادم یا خودم رو میزدم به نشنیدن
یا میگفت خیلی ما تنها شدیم میگفتم هر موقع دلتون سر رفت بگین بیام دنبالتون
آها راسی اول کار که تا یه چند وقت هفته ای سه چهار شب شوهرم رو احضار میکرد به بهونه های مختلف بره اونجا
ولی خب هر چقدر آدم جواب نده یا به خوبی بگه آره جاتون خالیه و این تعارف های ظاهری ، زودتر حساسیت هاشون کم میشه
بقول معروف یه گوش ت در باشه یه گوشت دروازه
یه کم خودمون رو بزاریم جاشون میگیم خب اونا هم بی پناهن و بهشون همچنان محبت کن علیرغم کنایه های احتمالی
مثلا من شوهرم رو احضار میکرد لجم می‌گرفت ولی یه غذایی هم اگه پخته بودم میدادم ببره براشون برا تلطیف رابطه
هر چند مادرشوهرم سه تا پناه دیگه داشت ولی خب به ما بیشتر وابسته بودن 😄😄😄😄
سلام دوستان
کارهای امروز من
جاروبرقی کشیدن کل خونه وگردگیری
ظرف شستن
شستن سرویس
اماده کردن ناهار
شستن چادرم با دست
تمیز کردن ماشین لباسشویی
اتو کردن لباسا
اماده کردن لباس برای مهمونی شب
فعلا تا اینجا
سلام صبح همگی بخیر.
از کارهای دیروز تقریبا همه رو انجام دادم. شستن سرویس مونده بود که داشتم موکول میکردم به امروز ولی چون اینجا نوشته بودم بعد از شام که آقایون مشغول بودن بی سر و صدا رفتم و شستم. 😊
امروز هم صبح بیدار شدم. نمرات دانش آموزای مردودی رو وارد کردم. خیلی تلاش کردم قبول شن ولی قبولی دوتاشون واقعا راهی نداشت 😐
پسرم بیدار شه، صبونه بخوریم.
دنبال کارتن باشم.
ظروف اضافی آشپزخونه رو جمع کنم.
کارتن ارکوپال هارو از انباری بیارم بررسی کنم. چسب کاری کنم. از چند روز دیگه اونارو کارتن کنم.
پتوهارو از کمد دیواری بیارم بیرون کاورشونو بررسی کنم اگه لازمه چسب کاری کنم احتمالا یکی دو تاشون یه مقدار پاره باشن😏
آهان راستی ظرفای آشپزخونه رو قبل از کارتن کردن بشورم، خشک کنم که اونور کارم کمتر باشه.
مطالعه هم داشته باشم.
بعد از ظهر شام درست کنم.
برای همسرم آب و چای ببریم.
برم خونه مامانم جارو برقی بکشم و پسرم اونجا با بچه ها بازی کنه.
یه پیشنهاد برای مامانا به عنوان درمانگر کودک اگه براتون مقدوره بذارید بچه ها تو کوچه بازی کنن البته با نظارت خودتون. تاثیر زیادی در رشد مهارتهای جسمی و اجتماعیشون داره. البته همتون ماشالا استاد هستید.
فعلا همینا به ذهنم رسید.
مراقب خودتون باشید. 😍
عزیزم یه پیشنهاد برای اثاث کشی تا میتونی از این طرف اون طرف ملافه کارکرده بگیر که رختخواب ها و پتوها و ... رو توشون چندلایه بپیچی
البته من قبل اثاث کشی خودم وسایلی که سرشون میترسیدم مثل دکوری و لباس ها رو میزاشتم تو ماشین می‌آوردم توی کمدهای خونه جدید جا میدادم
هر بار میومدم سر بزنم یا تمیزکاری کنم عقب ماشین پر میکردم
دیگه روز اثاث کشی خیالم راحت بود بابتشون
سلام به همگی روزتون به خیر و خوشی
صبح ساعت ۶ پاشدم کمی کشش و نرمش البته نرفتم کوچه کاش رفته بودم پیاده روی تا خنک بود
بعدش یه نیم‌ساعتی زبان خوندم. مقدمات آش جو رو برا شام فراهم کردم
یه آب جوش خوردم که خواب قیلوله زودهنگام دچار شدم
بعدش پاشدم صبحونه خوردم با مامانم تماس تلفنی گرفتم یه بیست دقیقه ای سعی کردم مهربون باشم
میخوام بیفتم به جون کابینت ها امروز
ظرف بشورم
فرشها رو جارو برقی بکشم
کتاب بخونم
پاور درست کنم
آها نکته ای که میخواستم بگم اینه که خوبه گاهی آدم مهمونی دعوت کنه که پیشش رودربایستی داره یا طرف خیلی تمیزه
اونوقت به دید خریداری میفته به جون خونه 😄😄😄
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز