2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043663 بازدید | 88179 پست
آوییییین جووووون  ،آوییین جووون ، آویییین جووون  بیا بغلمممم  😄💞 منو نمیزنین &n ...

باید وزنم بیارم پایین😅

هدف گذاری کردم😅

بعدشم جو میگیرتم تو باشگاه😅

حس میکنم باید نهایت استفاده رو بکنم،میام خونه جنازه ام😅

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



آوییییین جووووون  ،آوییین جووون ، آویییین جووون  بیا بغلمممم  😄💞 منو نمیزنین &n ...

خودم حس میکنم انقدر سختی کشیدم از تو گوشام داره میزنه بیرون😅دوس دارم تموم شه این حالت اورژانسی😅

سلام یلداتون مبارک باشه خانم های گل . امروز  نماز اول وقت +۱۴ مرتبه ذکر یا جواد الائمه ...

من یه بار چند سال پیش قره قروت درست کردم اصلا خوب نشد دیگه بیخیالش شدم،شما چطور درستش میکنید

خودم حس میکنم انقدر سختی کشیدم از تو گوشام داره میزنه بیرون😅دوس دارم تموم شه این حالت اورژانسی😅

ای جاانممم 🥰

 یکم از کمال گرایی تون کم کنید  فقططط یه کوچولو 👌

به هرحال مسیر هدف هم باید که لذت بخش باشه 

براتون از صمیم قلب  نهایتِ موفقیت رو آرزو میکنم مهربون 🥰

" اللهم عجل لولیک الفرج " 

و اما سلام آخر شبی و بی وقت منو پذیرا باشید ببخشید دیر وقت میام 

امروز با یکی از قلها و پسر کوچیکه رفتیم بازارچه برا خرید سبزیجات ،صیفی جات،حبوبات و....

دیگه تا اومدم کله پاچمو تکمیل کردم ،نهار بچه ها ماکارونی بود، لباسشویی روشن کردم ،سبزی و پیازچه برا نهار تمیز کردم و شستم ،شوی گرامی اومد نهار گذاشتم و حواسم پرت شد و شیر رو گاز سر رفت🥺😥پدر نهارش تموم شد قل دوم تازه از سرکار اومد نهار اونو دادم ،پیاز و سیب زمینیا رو گذاشتم سرجاشون البته اول سیب زمینیا رو شستم،خیار و گوجه شستم،گل کلم خورد کردم یه قسمت برا ترشی یه قسمتم بخار پز کردم که فریز کنم ،ظرف شستم ،دیگه کمرم از درد شروع به التماس و عجز و لابه کرد(دیسک کمر دارم از ناحیه دوتا مهره همچنین انحراف ستون فقرات)دیدم کارا تموم نمیشه و کمرم یاری نمیکنه یاد زاپاسی که آذربانو جان گفتن افتادم،، گفتم منم از زاپاس استفاده کنم که دیدم نخیر زاپاسمم پنچره 😅رفتم یکم استراحت کنم که این بار آقای قل اول که مونده بود بیمارستان از پدربزرگش مراقبت کنه اومد و گفت نهار میخواد و من نالان بلند شدم نهار گذاشتم ولی دیگه درد کمرم رسید به پاشنه پا و نمیتونستم درست راه برم به ناچار بیشتر استراحت کردم دیدم فایده نداره رفتم حموم با آب گرم شستم یکم بهتر شد،خونه و اشپزخونه مرتب شد لباسشویی خالی شد و دوباره روشن شد،بادمجون کباب کردم یه مقدارشو فریز کردم یکم هم برا شام درست کردم و کنارش گوجه سرخ کردم،نمازمو خوندم ،انشرلی دیدم☺️ هنوز جارو نکرده بودم که خواهر شوهرم باز از شهرستان اومد که فردا بره عیادت پدر شوهرم و دیگه نشد جارو کنم😓شام نذاشت چیز دیگه ایی درست کنم همون بادمجون و گوجه صرف شد ،ظرف شستم یه مقدارم خواهر شوهرم شست😍،با پسرم رفتیم شیرینی گرفتیم اومدم چایی دم کردم و برا مهمون و اهل خانه گذاشتم،ظرفاش شسته شد،یه قسمت سرامیک اشپزخونه دستمال کشیده شد چون دخترم شکر ریخته بود،کلی برگ پیازچه خورد کردم فریز کردم ،باز لباس پهن کردم و چند تیکه ظرف شستم و بالاخره باورم نمیشد که تموم شده باشه البته برا امروز😟چون ماهی و حبوبات و یه کدو حلوایی موند برا فردا همچنین درست کردن ترشی گل کلم

ببخشید خیلی طولانی شد 😘😘😘

ممنون  شاید باورت نشه اما تو خونه که فرصت نشد جای بخورم، هیئت هم رفتیم مسئول پذیرایی بچه ها هس ...

چه بچه های خوبی

چای آهن عدسی رو از بین میبره.

به فکر سلامتیتون بودن😉

این نیز بگذرد...                                                       
اوه شهرزاد جوووونمممم بیا بغلممم پس حسابی دهنت کف کرده 🥴🥴   نه من حدود ساعت چهار  یه لی ...

آره 

مخصوصا که تخمه و پفک و... هم خوردیم اونجا 



خدا قوت من از اونجا که اومدم دیگه هیچ کار نکردم 

رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند. 🇮🇷 چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند
چه بچه های خوبی چای آهن عدسی رو از بین میبره. به فکر سلامتیتون بودن😉

عه از این نظر نگاه نکرده بودم 


ما گفتیم تنبلیشون شده حتما 😅

رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند. 🇮🇷 چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند

سلام

صبح همگی بخیر

🍉🍉یلدای همه دوستای خوبم مبارک🍉🍉

من دیروز ناشتا ۵تیکه لباس اتو کردم!

بعد صبحانه و روتین درسی  روزهای کلاسهای آنلاین رو برگزار کردیم تا ظهر

ناهار مهمون یخچال جان بودیم.

بیشتر روز هم که به دراز کشیدن گذشت ،کمرم اذیت میکرد.

اغلب کارهای مهم و معمولی یا ویژه من از ععصر شروع میشن.

عصر بعد از خوردن لیدی میل و رسیدگی به تمرینهای پسرم

رفتم سراغ آشپزخونه

ظرفهای تمیز رو جابجا کردم و کابینت مرتب شد.

ظرفهای کثیف رو چیدم تو ماشین

از مهمونی یخچالی ظهر چندتا قابلمه خالی شده بود شستم

سینک قشنگگگگ خالی شد

رفتم سراغ گاز و لکه گیری و تمیز کردنش .درش  و بستم و خلاص.💪

روی کانتر رو خالی و خلوت و تمیز نمودم.

سرخکن تمیز شد.

در ماشین ظرفشویی و کابینت بغلش رو و روی زمین رو دستمال کشیدم.

تقریبا تو بهترررین و ایده آل ترین حالت ممکن آشپزخونه تمیز و چراغش خاموش شد.

مادرشوهر انار رو داد من دون کنم، اونم انجام شد.

ابروهامو مرتب کردم.👸

یه مقدار باهمسرصحبت کردیم و ...بابونه براش دم کرده بودم، خورد و رفت ورزش.🚶‍♂️🏃

شب هم که پایین بودیم و بخور بخور  یلدایی.😉

خدا رو شکر خوب برگزار شد.اومدیم خونمون و من غش کردم. از خواب.

این روزها حس میکنم بازم خوابم زیاد شده.





این نیز بگذرد...                                                       
من یه بار چند سال پیش قره قروت درست کردم اصلا خوب نشد دیگه بیخیالش شدم،شما چطور درستش میکنید

همون آب ماست رو بدون اضافه کردن چیزی میزارم روی گاز انقدر بجوشه تا به غلظت دلخواهم برسه ، اول زیرش زیاده تا چند ساعت وقتی حالت سر رفتن گرفت زیرش رو کم میکنم تا اونقدری که میخوام سفت بشه . بعضی ها نمک هم میزنن که من نمیزنم بهش .

میخواستم ژله هندوانه ای درست کنم، از کابینت بالای اپن رنگ خوراکی برداشتم، دیدم آقا موشه اونارو هم جویده بوده 🤦‍♀️ 

باز برای ژله هم کلی فکر کردم چکار کنم آخر هم دو تا ژله ساده درست کردم و با انار تزیین کردم 

محمد کلی ذوق کرد برای ژله ها و منتظر بود بهش بدم، کامل تفهیمش کردم که اینا برای الان نیست 😬

با اندک روغن ته ظرف یک سری پفیلا درست کردم که کارم جلو بیفته 🍿

کلی ظرف شستن، بازم موند 

لباس شستم و پهن کردم 

هال ترکیده رو مرتب کردم 

ریخت و پاش آشپزخونه رو مرتب کردم و دستمال کشیدم 

هال و آشپزخونه رو جارو زدم 

میوه شستم و چیدم و با چندین بار جابه جایی به یک چیدمان مورد تایید رسیدم (بعد از کار معدن چیدن میوه سخت ترین کار دنیاست) 


با همسرم تماس گرفتم که خرید کنن و اطلاع هم دادم که نهار بهتون نیمرو میدم 🍳اونم بعد از اینکه روغن خریدی 😉

نماز خوندم، کلی هم بین کارها با محمد صحبت کردم 

راستی قبل بیدار شدن محمد کتاب صوتی همسایه ها رو شروع کردم، یکم همچین رده سنی داره 😬 محمد بیدار شد قطعش کردم 

خودم هم دو دلم گوش بدم یا نه، کلی ازش تعریف شنیدم اما بی تربیته دیگه 😬

همسرم با بچه ها و البته با سوسیس اومد 🌭🌭 میدونستم زیر بار نیمرو نمیره 😁

سریع سوسیس هارو سرخ کردم، همزمان یک قابلمه دیگه پفیلا درست کردم 

تا نهار خوردیم شد 4 

سرعتی چند سری دیگه پفیلا درست کردم 

قرار بود همسرم نایلون بزرگ بخرن و فراموش کرده بودن پارسا هم رفت از نونوایی بگیره تعطیل بود، دیگه یکی از کاورهای نو مزون رو برداشتم و پفیلا ها رو ریختم توش 


همینجوری تند تند از این ور به اونور میرفتم وسایل رو جمع میکردم بچه ها رو آماده میکردم یا تذکر میدادم آماده بشن 


همسر هم خوابیده بود هی صداش میزدم 

خلاصه تا 5 و ربع فقط دوییدم و غر زدم و با پفیلا و میوه و ژله و عدسی رفتیم هیئت مدرسه سال قبل پارسا، قرار بود اول روضه باشه بعد هم دورهمی یلدایی 🍉


اونجا هم هر کس یسری چیزی آورده بود با کمک چند نفر دیگه همه رو تقسیم کردیم و ظرف کردیم برای خانمها و آقایون فرستادیم، یدونه سفره قلمکار هم برده بودم سمت خانمها انداختم و یکم از تنقلات رو چیدیم تو سینی  و گذاشتیم روش، بدین صورت 




سمت آقایون هم همینطوری هر چی برده بودن گذاشته بودن وسط و خورده بودن، برای همین بچه ها کوچولو جذب سمت خانمها شدن و دور این سفره پر بچه بود نمیشد درست عکس بگیریم 


بعد هم یک کوچولو تو جمع کردن کمک کردم و یک تیکه کوچولو رو هم جارو برقی زدم 

دیگه ساعت 9 برگشتیم خونه و بچه ها کلی غر غر میکردن که زد تموم شد و این شب یلدا حساب نمیشه و.... 

گفتیم خب خودتون تو خونه میز بچینید، ثنا و علی تو هال یک کرسی نمادین درست کردن و میوه و تنقلات گذاشتن اما خودشون چرتی شده بودن و هی چشماشون بسته میشد آخر هم با ناراحتی و غر غر رفتن خوابیدن که تقصیر شماست که الان مراسم لغو  شد 🙄 بچه انقد پررو آخه 😒


منم با بدنی له همه چی رو ول کردم و خوابیدم 


رقص و جولان بر سر میدان کنند، رقص اندر خون خود مردان کنند. 🇮🇷 چون رهند از دست خود دستی زنند، چون جهند از نقص خود رقصی کنند
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز