سلام شبتون بخیر
@تپلو۹۲ بهتر شدی عزیزم؟
از دیشب بگم
که بچه ها ۱۱ خوابیدن، من عصر خوابیده بودم، خوابم نمیبرد، نشستم پای لپتاپ تا حدود ۲، بعدشم یکم سحری خوردم و خوابیدم.
صبح مجبور شدم زود بیدار شم هلی جون رو اماده کردم رفت مدرسه
فایزه اومد پیش مهدی موند.
نشستم یکم پای لپتاپ ولی واقعا خواببم میومد. کیفیت کارم پایین بود.
همسرم اومد دنبالم رفتیم چن تا کار اداری داشتیم انجام دادیم.
برگشتم و بازم نشستم پای لپتاپ، هم گشنم شده بود هم خوابم میومد، فایزه زحمت کشید برای بچه ها نهار اماده کرد و نهارشونو داد و مهدی رو خوابوند و رفت.
منم علی جون رو خوابوندم و بالخره خوابیدیم
با صدای اذان بیدار شدم و افطار کردم
خواهرام گفتن میان پیشم. سریع یه دستی به خونه کشیدم و آش اماده کردم.
بساط پذیرایی هم اماده کردم و اومدن
دو سه ساعتی با هم نشستیم و خداروشکر خوش گذشت.
اش براشون کشیدم بردن
همسرمم اومد و شام خوردیم و من یکم سردرد بودم، فک میکنم بدنم کم اب شده.
یه قرص خوردم منتظرم خاموشی بزنیم.
فردا عصر با دوستان قراره بریم پارک ابی افتاب. صبح یادم باشه وسایلمو اماده کنم.
و البته فردا صبح باید یه تمیزکاری حسابی انجام بدم خونه امروز بهم ریخته شد.
و عرضم به خدمت شما ماشین لباسشوییمون دکمه استارتش خراب شد، همسرم اجزایی که باید تعمیر بشه رو جدا کرد فردا ببره برای تعمیر
و اتومونم که سوخت🥲🙄.
امشب زودتر بخوابم انشالله فردا کلی کار دارم
چهارشنبه هم باید برم سرکار
برای اخر هفته فعلا برنامه ای نداریم
ولی پنج شنبه احتمالا دوباره روزه بگیرم
تا امروز ۴ روز موفق شدم بگیرم😎🥰🥰
شبتون بخیر