*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

😄😄😄😄

آخییییییششش   

روی یخچال دستمال شده 😌

اونهمه تیک سبز به کنار  اما  نمی دونم چرا   با این آخری که انجامیدی  جیگرم حال اومد 😄😄😄

خسته نباشی عزیزم

سلام عزیزان صباحتون ال خیر 

الدوست عزیز خدا ال قوت .

چشم چشم امشب گزارش میزارم .😉😍

فدات 🌺🌺🌺

حالتو درک میکنم اما فدای سرت بابا 

انقدر باید از این کارا کنی تا راه بیفتی.

من اولین بار که خودم ماشینو برداشتم و رفتم منزل پدرجان، کلی راه که کلی خطر و نقطه مبهم بود برام رو بدون مشکل پشت سر گذاشتم،موقع پارک سپرماشینرو به بغچه گیردادم و نصف بیشترش کنده شد!!!😄😄😄😄

وای اونروز خیلی ناراحت بودم عین شما اما رفتار و برخورد همسرم باعث شد درس بگیرم و نترسم و ادامه بدم.

حالا هم نمیگم خیلی خوب ولی درحدی که منتظر کسی نمیشم و کلی اینطرف اونطرف میرم، کارخودمو راه میندازم.

ولی هنوز تجربه چالوس رو ندارم حس میکنم اگه یه روزی چالوس رو برم خیلیییی راننده شدم😉😃😄😁

سلام دوستان خوبم

دیروزم بیشتر بیرون از خونه گذشت یه مقدار زیادی تو ترافیک،بعد یه بخش بزرگی تو صف و نوبت دکتر🤯

اومدیم خونه و ناهار سریع السیر🥘 و باپسرجان رفتیم مدرسه،دیروز جلسه اولیا بود و از ساعت۱.۳۰تا۴ طول کشید.

دیگه موندم همونجا که باهم برگردیم.

بعد رفتیم یه خرید کوچولو و برگشتیم خونه،ساعت حدود۶بود.😐

یکم دراز کشیدم که کمرجان تا آخرشب همراهیم کنه!!!

بعد رفتم سراغ شام.و روم به دیوار هییییچ کارخونه ای انجام ندادم!!🙈

شب نسبتا زودخوابیدم اما از صبح با سردرد بیدارشدم.🤕

امیدوارم بتونم امروز رو به خوبی تموم کنم.❤🧡💛💚💙💜

کلی کارخونهای و آشپزخونه ای دارم .☕🫖🍵🍮🩲🩳👙👚👛🧼🧽🧽🧽🧽🧽

با خوندن گزارشهاتون انرژیتیک😊😊😊 ( فعال و پرانرژی)شدم،پاشم یکم به کارام برسم.

شاد باشید🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻

ببخشید عزیزم من دیشب از نهایت خستگی  اشتباه گرفتم قضیه رو 

فک کردم بخاطر موضوعی تا اون حد  ناراحت بودین که باعث شده نتونین حتی درست ماشین رو  از پارکینگ در بیارین و اینا 

که کلی براتون غصه خوردم و گفتم ان شاءالله ناراحتی تون تبدیل به خوشحالی بشه 😄

باخوندن کامنت های دوستان فهمیدم خودِ علتِ ناراحتیه  قضیه ی ماشین بوده !!! 

اینکه اونهمه ناراحتی نداشته قشنگم 

بیخیال بابا   برا همه پیش میاد از این چیزا  😄😄😄

البته خوشحال شدم که علت غصه تون چیز دیگه ای نبوده 😄😄

سلام دوستان 💗

خب من اون روز  بعدازظهر قرار بود گزارش نصفه روزمو بدم که  همون شبش اومدم کلی تایپ کردم آخرای گزارش  نوشتنم بود که گوشیم خاموش شد و همه گزارش ها پرید و اینطوری شد که بدقول شدم😁

برنامه دیروز:

خدمات موبایلی برم✅  (۲ ساعت وقتم گرفته شد) 

امانتی دوستم رو براش ببرم✅

وسایل مامانم که خونه ام هست رو ببرم ✅

وسایل خودم از جمله  بسته های سبزی قورمه و کوکو و چند تیکه لباس که جا مونده بود خونه مامانم رو بیارم✅

نان لواش  برای برادرشوهرم بخرم و توی کیپ زیپ بسته بندی کنم و بفرستم براش✅

لباس دستی بشورم✅

خونه رو طی اساسی بکشم✅ (طی  جدیدی  که شب عید  خریده بودم رو تازه دم دست انداختم همین باعث شد روحیه ام عوض بشه واقعا از رنگ طی قبلی خسته شده بودم ۵ سال مدام  بود استفاده میکردم 

شام درست کنم✅

غروب خرما هامون از جنوب رسید با مادرم تحویل گرفتیم و چون بخچال مامانم جا نداشت همه خرماها رو من آوردم خونه تو یخچال خودم جا دادم ۳ کیلو برای خودم 

و (۳ کیلوی دیگه  از خرما ها امانت  برای کسی هست تو یخچالم  که باید شهر دیگه بفرستیم  برای صاحبش و چون نمیشه با اتوبوس‌فرستاد معلوم نیست تا کی  باید نگه دارم )   

یعنی تا خرماهای امانتی  از یخچال بیرون نره ذهن من آروم نمیگیره 😣

😣 (اصلا عادت به داشتن وسایل کس دیگه تو خونه ام ندارم!!) 

غروب سریال 4✖️3 ببینم😍✅

شب دو قسمت سریال سرقت پول ببینم با همسرم✅

داروهای خودمو همسرم خورده بشه✅

ظرف نشسته تو سینک نمونه❌(یه بشقاب و قاشق مونده بود فقط) 

به جوشهای صورتم دست نزنم❌😣

پوست لب هامو نکنم❌☹️

بچه ها دعا کنید برام شوهرم راضی بشه یه ماشین مدل پایین واسم بگیره...احساس میکنم از قصد پشت گوش میندازه در حالی که گفتم با پول طلاهای خودم بخر... واقعا تو این برهه زمانی به یه ماشین احتیاج دارم با دوتا بچه کوچیک که یکیش دبستانیه...ماشین داریم ولی هم مدلش بالاست...هم احساس میکنم سمند یه کم ماشین بزرگیه...واسه من مبتدی اصلا مناسب یادگیری نیست...تازه خیلی وقتا شوهرم سرکار ماشینش هم با خودشه

سلام

امروزم تا اینجا به کلافگی گذشت😐😐😐. 

از صبح که بیدار شدم درگیر نت بودم

یه نرم افزار باید نصب میکردم روی سیستمم، منتها باید یسری اطلاعات از سایت مرجعش میگرفت و باز  فی لترشکنم وصل نمیشد. از ۹ تا یه ساعت پیش پای لپتاپ بودم و در تلاش برای اتصال به نت. اخرشم نشد.( در حالت عادی این کار کمتر از ده دقیقه زمان میبرد)(کی میخوایم به حالت عادی برگردیم،  این شکلی کار کردن با لپتاپ خیلی کلافه کنندس و بدتر اینکه هیچ کاری پیش نمیره،  امیدوارم زودتر این وضع تموم بشه). 

برای نهار برنج و مرغ گذاشتم که انقد حواسم به سیستم بود خورشتم سوخت، دوباره جاشو عوض کردم و چند دقیقه فیل. تر شکن وصل شد منم با تمام سرعت نشستم که کار رو پیش ببرم یادم رفت از غذا و دوباره سوخت،  کارمم پیش نرفت و باز فیل تر شکنم قطع شد. انقدددر کلافه بودم که کلا لپتاپ رو خاموش کردم رفتم تو اشپزخونه ظرف شستم و سعی کردم برای اموات کسی درود و سپاس نفرستم🙄🥲. 

نهارم رو کامل کردم

صرف شد

جمع شد

نمازمم خوندم

الانم خسته نیستم ولی انقد از تلاشهای بی نتیجه ی امروز کلافه م که ترجیح میدم یه کتاب تو گوشی بخونم و بخوابم

شب برم ببینم میتونم روی سیستمم یه فیل تر شکن خوب نصب کنن که از این وضعیت بیرون بیام. 

عزمزمه حتما اینکار رو بکن . ماهم ماشین قبلیمون رو فروختیم با طلاهای من که شوهرم ماشینش رو ارتقا بده البته واسع کارش بود ( کارش جاده اس) . منم نمیتونستم از ماشین قبلیمون استفاده کنم چون شوهرم خیلی خیلی حساس بود . الان میخواست طلاهام رو بخره منم گفتن برام ماشین بخر ولی به نامم بزن که بدونم دیگه ماله خودمه هم زمستونه دوتا بچه کوچیک دارم . درسته مدلش از قبلی خیلی پایین تره ولی خیلی راحتم باهاش . شوهرم که اصلا سوار نمیشه میگه افت داره برام . الانم میگه نهایت یکسال نگه میدارم که تو راننده بشی میفروشم.  شما هم یکم بیشتر سیاست بخرج بده بفروش طلاهات رو ماشین بخر . یکمم اعتماد به نفس داشته باش و شور و شوق نشون بده که ماشین میخوای

سلام دخترا❤️

دیروز کسب و کار جدید حدود ۶ ساعت وقتم رو گرفت🤪و اشپزی هم نکردم،شامی و کتلت از قبل بود خوردیم❤️

امروز صبحانه درست کردم و خوردیم و ظرف هاش جمع شد❤️

قرص ها خورده شد❤️

روتین پوستی نسبتا انجام میدم🤪

نرسیدم برم باشگاه ثبت نام کنم احتمالا فردا برم❤️

داروخانه رفتم❤️

سوپ خورده شد و ظرفاش شسته شد❤️

باقی مونده های یخچال تا فردا تموم هستن❤️

امروز ماکارونی درست کردم❤️

پیاده روی انجام دادم❤️

رفتم تره بار خرید کردم،تنظیم بازار هم قارچ و تخم مرغ خرید کردم❤️

نون گرفتم،اومدم خونه❤️

بسته بندی شدن نون ها و میوه و سبزیجات شسته و خشک شدن و رفتن سرجاشون❤️

قارچ ها رو شستم،گذاشتم همسرجان خورد کنه فردا قارچ پلو درست میکنم احتمالا❤️

با تخم مرغ ها کیک درست کردم،کیک تزیین شد و رفت یخچال امشب مهمانیم با خودم ببرم❤️بقیه تخم مرغ ها هم رفتن سرجاشون❤️

زباله ها رو گذاشتم بیرون❤️

سطل ها رو نایلون بکشم❤️

سینک رو شستم❤️

یه عالمه ظرف شستم❤️اما فرصت نکردم جمعشون کنم احتمالا بیفته به اخر شب یا فردا❤️

ابچکان هم پره🤪

جارو زدم شارژ شه اخر شب میزنم یا فردا❤️

جفت سرویس ها باید شسته بشن🤪

یه جلسه مهم داشتم که یه هفته منتظرش بودم،عالی بود❤️هفته بعد هم یه جلسه خواهیم داشت❤️

الانم اومدم دنبال یه کاری و دو تا جلسه دیگه دارم❤️

ماشین ظرفشویی زدم،برگردم خونه باید خالی اش کنم❤️

دوش هم فردا بگیرم❤️

برگردم خونه تعویض لباس و برداشتن کیک انجام شه و رفتن به مهمونی❤️

قسط بانک و بیمه رو از همسرجان پیگیر شم❤️

اخر شب کارهای فردا رو یادداشت کنم❤️

برعکس شوهر من 

ال نود داشتیم  با دوچرخه این ور اون ور میرفت 😁

الان کوئیک داریم این سوار میشه ههه کلا حرف مردم به یه‌ورش نیست 

میگم یه مزدا ۳ یا اریزو ۵ یا ... بخریم  ولی  میگه‌نه همین خوبه 😐  باز من مشکلم اینه که دغمون میده تو این مسائل 

ارع  با کوییک شروع کن  بوق هشدار داره برا شروع عااالیه 

سلام به همه

گزارش امروز من:

ساعت ۶ بیدار شدم

صبحانه آماده کردم و خوردیم و جم کردم

ب پرنده‌ها رسیدگی کردم

خونه رو مرتب کردم

کل خونه رو جارو زدم

دل و روده جارو رو شستم

مطالعه آزاد داشتم

کلی لباس شستم

نهار آماده کردم و خوردیم

ظرفای نهار رو شستم

بعد نهار رفتم دانشگاه خیلی خوب بود

شام اماده کردم و خوردیم

یه کم رو پایان نامه کار کنم و بعدش لالا

شب بخیر