2777
2789
عنوان

*برنامه و راهکاربرای مدیریت کارهای خونه *

| مشاهده متن کامل بحث + 2043492 بازدید | 88177 پست
سلام این کتاب چندوقت پیش معرفی کردید خوندم گفتم یه خلاصه ازش بگم😍 کتاب جادوی نظم  1:هر ...

ممنونم عزیزم بابت خلاصه نویسی و به اشتراک گذاشتنش

  

دياناهستم هر چه تبر زدی مرا زخم نشد !! جوانه شد  هرکجای ایرانی مراقب خودت باش .....
ی روز بودیم بعد سفارت هم بلیط گرفتیم رفتیم مشهد انشالله دو ماه دیگه میام مزاحمت میشم

ان شاللله  


دياناهستم هر چه تبر زدی مرا زخم نشد !! جوانه شد  هرکجای ایرانی مراقب خودت باش .....

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام دخترا،بالاخره خونه رو فروختیم و یه خونه بهتر گرفتیم😍اما رفتم زیر ۸۰۰ تومن قرض،به همین دلیل ماش ...

مبارکههههههه  

امیدوارم صدای خنده هاتون مدام توش بپیچه   

دياناهستم هر چه تبر زدی مرا زخم نشد !! جوانه شد  هرکجای ایرانی مراقب خودت باش .....
از این جالب تر میشه  که حدس میزدم باباش این اسم دوست داشته که گذاشتین  😁

    سوسن داری خطرناک میشی    

دياناهستم هر چه تبر زدی مرا زخم نشد !! جوانه شد  هرکجای ایرانی مراقب خودت باش .....
مرسی عزیزم،فعلا چکام پاس شه،فعلا هیچ ذوقی نکردم😅

خیالت راحت انقده زود پاس میشه که نگو 

مهم استارت اولیه اش بود که تونستین خودتونو وارد یه چالش جدید کنین تا به خواسته هاتونو نزدیک و نزدیک تر بشین

دياناهستم هر چه تبر زدی مرا زخم نشد !! جوانه شد  هرکجای ایرانی مراقب خودت باش .....

گزارش چند روزم از این قراره

صبحا که ۶ بیدار میشدم البته جز چند روزه تعطیلات که تا ۹خوابیدم

 چهارشنبه  اول من رفتم آرایشگاه  بعدش. رفتیم دریا و شبش مهمون اومد برامون 

پنجشنبه بچه هارو بردم حموم و خودم رفتم 

 و بعد رفتیم خونه مادر شوهرم و شبش دوباره مهمون اومد برام

چند دور لباس شستم و مانتوی بچه هارو اتو کردم

یه کتاب رو شروع کردم چند صفحه خوندم 

امروز  صبح زود قرمه سبزی گذاشتم  زیادتر درست کردم که واسه شام بمونه بعد رفتم یه کار بانکی انجام دادم و بعد باشگاه بالاخره بعد مدتها رفتم 

هنوز موفق نشدم دوش بگیرم 

عصرانه برای بچه ها درست کردم (میخوام یکم جدی تر برای بچه ها عصرانه درست کنم احساس میکنم سیر نمیشن معمولا بهشون میوه و شیر و اینجور چیزا که سریع و آماده هستن میدادم امروز ماهیچه و سیب زمینی قاطیش کردم گذاشتم براشون دوست دارن )

متاسفانه دخترا دوباره یکم حالت سرماخوردگی دارن امیدوارم زودی خوب بشن

یه خانومی قراره بیاد یکم کارای خونه رو انجام بده هی بدقولی می‌کنه حالا فردا صبح قراره بیاد انشاالله یکم کارام جلو بیفته


سلام،  روزتون قشنگ. 

امروز صبح زود بیدار شدم برم سرکتر، همزمان با من مهدی جون هم بیدار شد،  خوابش میومد ولی تو بغل پرستارش نمیخوابید،  یکم سرگرمش کردیم و سریع حاضر شدم رفتم،  خداروشکر گریه نکرد. 

تو محل کارم یه قورباغه چند ماهه رو قورت دادم و ارسالش کردم،  امیدوارم دیگه بهش ایراد نگیرن و ماجراش تموم بشه. 

رییسم ازم خواست،  تو وقت خالیم یه سر و سامونی به سایت شرکت بدم و یکم محتوای مفید توش بزارم(خودم پیشنهاد داده بودم، اونام از خدا خواسته انجام این پیشنهاد رو به ن/خودم سپردن).

 سایتش خیلی ساده طراحی شده،  خیلی نمیشد روش کار کرد،  منتظرم جلسه تشکیل بشه و پیشنهاد بدم سایت رو ارتقا بدن تا بتونم مفیدترش کنم. 


اومدم خونه و مهدی به شدت خسته بود،  سریع خوابوندمش و خودمم خوابیدم. 

افطاری وقت نشد چیزی بزارم،  بگم همسرم سوپ بخره. 

سفره افطار پهن کنم

باید یه دوش بگیرم،  لباسهای پسرا رو اماده کنم. جلسه قران و احیا بریم انشالله

سحری رو وقتی برگشتیم خونه اماده میکنم. 


فردا باید بگم پرستار بیاد،  میخوام برم دوتا مهد نزدیک خونه رو بررسی کنم،  انشالله برای بعد ماه رمضون علی جون رو ببرم. 


این وسط اگه زمانی خالی موند،  چند پارت دوره اموزشی مو نگاه کنم



سلام   

گزارش کار امروز 

نهار درست کردم‌

خونه ذو دستمال کشیدم  نمیدونم چرا با دستمال کشی رتحت ترم تا تی کشی 

نهار پسرم دادم و ظرفا رو شستم و بردمش مدرسه‌

خودم رفتم بازار هفتگی ، یکم صیفی جات تازه خریدم 

بعد رفتم کتاب خونه زبان خوندم  ۲ و نیم ساعت 

نیم ساعت کتاب عمومی خوندم 

رفتم دنبال پسرم بردمش فوتبال 

اومدم خونه ماشین هر کار کردم نتونستم بیارم تو حیاط پسر همساده زحمتش کشید 😁 

دیگه جونم بگه 

صیفی جات شستم و تو یخچال جا به جاشون مردم 

خیارشور ریختم 

لباسا رو شستم و پهن کردم 

شام پسرم دادم و ظرفا رو شستم 

گلای پشت پنجره رو اب دادم 

گلا رو چیدم تو تراس افتاب بگیرن 

یکم دعاهای احیا رو خوندم 

داروها رو خوردیم 

یه طبق فریزر رو تمیز کردم 

نون خریدم و بسته بندی کردم و ریز کردم گذاشتم فریزر 

الانم برا خودم شام درستیدم بخورم و بخوابم 



راستی پری شدم 🤗  خداروشککککر 


من یک مادرکودک بیش فعالم ،کاش همه ی ماماناو اونایی میخوان مامان بشن تاپیکم بخونن { بیش فعالی }
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز