2777
2789
عنوان

مامانایی که بچه بیش فعال دارن یا تو اطرافیانشون چنین بچه ای دارن.......

| مشاهده متن کامل بحث + 980823 بازدید | 11748 پست
سلام خوشگل

دوباره ارسال نشدن پستهای من شروع شد یه عالمه تایپ کردم همه اش پرید مجبورم تیکه تیکه پست بزارم اگه زیاد شد ببخشید.

سومیسو ازت بابت این عکس خوشگل متشکرم به پسرم نشون دادم گفت وااااااااااااااااااااااااااااااااااااای چه خرس کوچولوی پشمالوی نازی!اینو کی فرستاده؟گفتم سومیسو...دوستم...گفت سومیسوووووو(در حالیکه چشماش رو تا سر حد از حدقه بیرون زدن گرد کرده بود)گفتم آره ...گفت این دیگه چه جور اسمیه؟معنیش چیه؟گفتم نمیدونم حالا معنی اسمت رو بگو تا براش بگم.
خدایا:اگر نوازش تو نباشد میان دستهای زندگی مچاله میشویم...نوازشت را از ما نگیر...
ببخشید سلام خوشگلا

جونم براتون بگه من هم دیروز به اتفاق خواهر و شوهر خواهر و پسرم رفتیم یزد پیش دکتر...اول پسرم رو بردم پیش متخصص ارتوپد همون که دو سال پیش پاشو عمل کرد ...عکسها رو با دقت نگاه کرد و گفت خوشبختانه تومور رشد نکرده ولی استخوان انگشتش ضعیف شده (در اثر رشد قبلی تومور و عمل کردن) و از جای اصلی کمی منحرف شده ولی مشکلی نیست یه کم کج باشه اشکالی نداره سه ماه دیگه عکس بگیرید و بیارید اگه ببینیم خیلی داره کج میشه شاید مجبور بشم ببرم اتاق عمل استخوان رو بشکنم و سر جای خودش بزارم .
خدایا:اگر نوازش تو نباشد میان دستهای زندگی مچاله میشویم...نوازشت را از ما نگیر...

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

بعد رفتیم پیش خانم دکتر کرباسی فوق تخصص روانپزشکی اطفال
شرح حال پسرم رو گفتم و اینکه دو سال ریتالین خورده و درسش در مجموع خوب بوده و اینکه تعصبی نسبت به دارو ندارم و خودم رو قانع کردم که دارو درمانی بخشی از درمان بچه های بیش فعاله ولی متاسفانه پسرم اواخر کلاس دوم دچار تیکهای ناجوری شده که شکلش فرق کرده ولی کما بیش ادامه داره .

خانم دکتر گفت ریتالین رو که باید بخوره ولی در کنارش دارو میدیم تا اضطراب و تنش رو کاهش بده البته به جای ریتالین داروی دیگه ای به نام دگزامین هم نوشت ...و دو نوع داروی دیگه به نام بی پریدون و اوراپ فورت و گفت از امروز ،عصرهااز هر کدوم از این دو قرص یک چهارم بهش بده تا اول مهر ...هفته اول مهر نصف ریتالین صبحها بده و عصرها از این دو قرص هر کدوم نصف
چون امسال باید جدول ضرب رو یاد بگیره اگه تمرکز و همکاری نکرد عصرها هم نصف ریتالین بده
اگه معلم باز شاکی شد که تمرکز و آرامش نداره صبحها یک دونه ریتالین بده ...اگه دیدی باز دچار تیک شد به جای ریتالین دگزامین بده.
خدایا:اگر نوازش تو نباشد میان دستهای زندگی مچاله میشویم...نوازشت را از ما نگیر...
القصه...تمام داروخانه های یزد رو تا ساعت 9 شب زیر پا گذاشتم هیچ کدوم اوراپ فورت و دگزامین رو نداشتند (عجب مملکتی!)
بالاخره داروخانه هلال احمر فقط اورال فورت و بی پریدون رو داشت و دگزامین و ریتالین رو نداشت ...بالاجبار این دو تا رو گرفتم و با خودم گفتم ریتالین رو که شهر خودمون داره دگزامین هم میرم مرکز استان شاید داشته باشن و همون دیشب از هر کدوم یک چهارم بهش دادم و اول مهر هم طبق دستور پزشک با نصف ریتالین شروع میکنم و پسرم رو میسپارم به دست خدایی که خودش آفریدش و این مشکل رو در وجودش گذاشت .

سومیسو جون منم فقط به معلم پسرم میگم پسرم خیلی حساس و مضطرب هست و زود دچار تیک میشه همین و بس.
به نظرم اگه میخوای دارو بدی از همون نصف شروع کن چون دکتر میگفت 4 ماه دارو نخوردن یه دونه پس از 4 ماه براشون زیاده.
نمیدونم چی بگم والله...شاید معلم پسرت آدم با جنبه ای باشه و با صداقت همه چی رو بگی هوای پسرت رو بیشتر داشته باشه شایدم مثل معلم پارسال پسر من از مشکل کوچک کوه بسازه ...کلا به نظر من نیازی نیست معلم بدونه بچه دارو میخوره مثلا اگه بدونه چه دردی رو دوا میکنه؟
خدایا:اگر نوازش تو نباشد میان دستهای زندگی مچاله میشویم...نوازشت را از ما نگیر...
سلام دوستان...تو این 2روز کلی ماجرا داشتیم با این آقاپسر..
پریروز راهی تهران شدیم..تو راه اینقدر از دل درد جیغ و داد و گریه کرد..که چون دیگه شب هم شده بود...با کلی استرس(فکرکردیم اپاندیسه)مستقیم رفتیم بیمارستان کودکان...دکتر هم به نظرش مشکوک اومد..چون علایم اسهال و استفراغ نداشت..فرستاد سونو گرافی شکم..رفتیم سونوگرافی شبانه روزی...همونجا گلاب به روتون رفت دستشویی و گفت اسهال دارم...بعد هم که داشتیم با جواب سونو برمیگشتیم.(همه چی طبیعی بود).تو راه کلی بالا اورد...و بالاخره مععلوم شد مسموم شده ...دکتر یه آمپول کوچولو نوشت که سر تزریقش تا میتونست شلوغکاری کرد..و یه سری دارو که یکیش مکمل زینک پلاس خارجی بود..خلاصه حدود 11 شب رسیدیم خونه مادرم...
فرداش هم که خونه مادرم بودیم از 7ونیم صبح بیدار شد...صبحونه قد یه کف دست نون خورد و دیگه هیچی نخورد تا 4 بعدازظهر که 5تا قاشق خورد..و در این فاصله کلا بچه بدی بود ..کلی دادو بیداد و پرخاشگری داشت..
بچه های شما هم پرخاشگری دارن؟پسرم گاهی حتی منو میزنه...من تلافی نمیکنم ولی نشون میدم که خیلی ناراحت میشم...بابت همین کم صبری و قاطی کردنهاش نگران مدرسه شم بیشتر...بچه هاتون تو مدرسه درگیر نمیشن با دوستاشون؟شما با خشونت احتمالی بچه هاتون چه میکنین؟
طاها یه حس کمال گرایی داره که نمیتونه تحمل کنه تو مسابقه ای اول نشه ..هرچی هم باهاش حرف میزنم که نمیشه آدم همیشه برنده بشه فایده ای نداره..وقتی 4ساله بود..تو مهدش موقع صندلی بازی دیگه بیخیال این شده بودن و یه صندلی مال خودش بود..که میچسبوند به خودش و اصلا اونو درنظر نمیگرفتن...انگار نخودی بود...ههههه
میترسم این مساله هم خیلی باعث دردسر بشه تو مدرسه...
آرامش سهم قلبی است که در تصرف خداست...
راستی سومیسو به نظر منم هیچی به معلمش نگو...بذار اگه لازم شد اون سوال کنه و فقط با خونسردی و بدون ابی و تاب در مورد همون نکته ای که سوال کرده یه توضیح مختصر بده..خیلی ریلکس...انگار که اصصلا مساله مهمی نیست...و بهش هم نگو که دارو میدی...تو که هنوز نمیدونی معلمش چه جور ادمیه...به نظرم تا مجبور نشدی هیچی نگو..وقتی هم مجبور شدی خیلی خلاصه و ریلکس..خودم هم فعلا تصمیمم همینه...اصلا نمیخوام پاشم برم اول کلاس رو بچم عیب بذارم و برچسب بزنم...توکل بخدا...
آرامش سهم قلبی است که در تصرف خداست...
سومیسو

به نظر من هم لازم نیست معلم پسرت چیزی بدونه حتی اگه معلم خوبی باشه دیدش نسبت به بچه ت عوض میشه وبهش به چشم یک بچه مشکل دارنگاه میکنه

راستی شماها چه جوری عکس میذارین برای من که آپلود عکس نی نی سایت کارنمیکنه
مامان حسن جون خواهش میکنم.قابل شما و گل پسرت رو نداشت.

شعله جون منم تمرکزم اصلا خوب نیست.تصمیم گرفته بودم درسم رو ادامه بدم.ولی نمیدونم میتونم تمرکزم رو بیشتر کنم.تازگیها حواس پرتی هم گرفتم!!!! خیلی چیزارو باید فکر کنم تاببینم کجا گذاشتم!!! میترسم آلزایمر نگرفته باشم!!!
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
پروین جون قابل گل پسرت رو نداشت.پس حسابی از اسمم تعجب کرد.راستش اسم سومیسو رو همسرم برای اسم کاربریم انتخاب کرد.مشابه اسم خودمه.معنیش هم نمیدونم.عجب اسمی که خودمم معنیش رو نمیدونم!!!
راستی وقتی دیدم نوشتی سلام خوشگلا حسابی اعتماد به نفسم بالا رفت خواهر!!!!
در مورد گفتن به معلم هم درست میگی.چه دردی رو دوا میکنه.فقط میگم گفتارش مشکل داره و ولی از لحاظ هوشی خوبه.گاهی فکر کنم لازمه قدری بچمون رو بالا ببریم....
انشاالله مشکل پای پسرت هم نیازی به اتاق عمل نداشته باشه و امسال هم مثل سال گذشته سال تحصیلی موفقی رو داشته باشه.
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
کاترینا جون مواظب پسرت باش تا شروع مدارس خوب بشه.بهش مایعات زیاد بده.دم کرده پونه خیلی خوبه.منم مثل مامان بزرگها هستم!!!
آره تصمیم گرفتم به معلمش چیزی نگم.فعلا که داروهاشو قطع کردم و اگر بازم شروع کنم چیزی نمیگم.پارسال خیلی پشیمون شدم که از شرایط پسرم با معلمش صحبت کردم.توی جامعمون متاسفانه نباید خیلی چیزا رو با صداقت گفت....
در مورد پرخاشگری پسرت هم با داستان یا هر جور که میدونید روش تاثیر میذاره بهش بگین که کارش اشتباه است.
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
فریال جون با حرفت موافقم.متاسفانه وقتی در کمال صداقت حرف دلمون رو میگیم،جز پشیمونی چیزی برامون نداره

من عکس پسرم رو با این آدرس آپلود کردم

http://upload7.ir/upload.php
خدایا کمکم کن دیرتر برنجم،زودتر ببخشم،کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم...
سلام
شعله جون
چه خبره 30 تومن؟
نه بابا من البته 7 یا 8 ماه قبل خریدم و یادم نمیاد چند بود و لی این قیمتا هم نبود
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
پروین جون
امیدوارم بدون نیاز به عمل مشکل این پسر گل ما با بزرگ شدن و ورزش کردن حل بشه
راستی پسرتو مشاوره بردی تا حالا؟
منظورم خودشه

دارم یه کتاب از مجموعه کتابهای کلیدهای رفتار با کودک میخونم درباره بیش فعالی و عدم تمرکز
خیلی روی مشاوره رفتم بچه ها ی بیش فعال تاکید داره
و معتقده در مشاوره مناسب با مشاور کاربلد علت خیلی از رفتارهای بچه ها شناخته میشه
حتی پرخاشگریهای ناشی از اضطراب رو میتونن تشخیص بدن
من که تا حالا خود رکسانا رو نبردم ..
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
کاترینا جون
دست بر دلم نزار خواهر که خونه
من تازه تازه دارم موقع بازی رکسانا با بقیه بچه ها کمی اروم میگیرم و هی مراقب و گوش بزنگ نیستم:/
داستانی داشتم من با این ووروجکم و بچه خواهر شوهرم که نه ماه با هم فرق سن دارن
تازه تازه داره یاد میگیره بدون کتکاری و خشونت با بقیه بازی کنه ولی من و باباشو هنوز میزنه وبد هم میزنه
ماشالا دستشم سنگینه خیلی هم فرزه
اصلا نمیفهمیم کی زد و در رفت؟:((
شیخی به زنی فاحشه گفتا :مستی!
هرلحظه به دام یک کسی پا بستی
گفتا شیخا! هرآنچه گویی ،هستم
اما تو؟چنان که می نمائی ،هستی؟
این خانوم دکتر افسانه کرباسی اصفهان هم می شینند ویک روز شاهین شهر.منم از کارش خیلی راضیم
هرگز به یک زن نگو:
تو که خانه بودی چه کار کردی؟
خستگیت واسه چیه؟
.باید دقیق تر نگاه کنی. ریزبین باشی?!
او هیچ کاری هم نکرده باشد، امیدت را
در این خانه زنده نگه داشته است
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

مینی واش نوزاد

negin_mo | 23 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز