چالش-هفته-بیست و پنجم.
یک جعبه فانتزی سکه
یک جعبه فلزی کوچک
یک جعبه فانتزی مقوایی و به همراه جاکلیدی که مدتها نگه داشته بودم و استفاده نکردم. بخشیدمشون
دوتا کاغذ که به عنوان یادگاری نگهشون داشته بودم.
یک بسته عود که تمام شد به خودم قول دادم عود جدید نخرم تا زمانی که همه تمام بشن.... یک بسته دیگه دارم
یک عدد کاسه سرامیکی رنگی که بدجور لب پر شد
پانزده تا مدل لباس که چاپ رنگی هم هستند و همچنان به روز هستند. میبرم برای خیاط سر کوچه مون. اگر به دردش نمیخوردن میزارم بازیافت.
دوتا قاب گوشی که به فنا رفتن و چند تکه شدن
امروز شام خیلی خیلی مفصلی تدارک دیدیم البته برای خودمون.... که از فرصت استفاده کردم و به پسرم گفتم دوتا از دوستاش رو دعوت کنه و با داداش کوچیکشون اومدن. سه تا مهمان کوچولو رو شریک سفرمون کردیم و لذت بردیم ...
مقداری پونه خشک هم برای مامان یکیشون کنار گذاشته بودم که به جای پلاستیک از شیشه رب استفاده کردم و دادم ببره با خودش...