خروجی❌
چسب ماتیکی (خشک شده بود)
دوتا کتاب داستان (پاره شده بود)
یکم مقوا (کاردستی درست کردیم)
خروجی
کابینت شوینده هام شلوغ شده بود ۶ تا خروجی داشت:
سه تا ظرف شوینده و یه بطری سم که تهش بود ریختم داخل ظرف شوینده‌های جدید که کمی سرشون خالیه
یه ظرف اسپری خالی هم نگه داشته بودم اما دیدم نیازم نیست اونم ریختم بازیافت .
پودر صابون که قبلا برای لباس بچه ها استفاده میکردم و جدیدا همه رو میندازم ماشین لباسشویی، و اینو نمیشه برای لباسشویی استفاده کنم چون توی جاپودری خمیر میشه گذاشتم حموم برای لباس هایی که با دست میشوریم استفاده بشه بره.
دو تا دفتر یادداشت تبلیغاتی که دادم خواهرشوهرم که داره آزمون استخدامی میخونه لازم داشت.
یه مانتو که سالم و نو بود اما من دیگه دوسش نداشتم دم دستی استفاده میکردم که کهنه بشه دور بندازم . باز گفتم چه کاریه من که لباس زیاد دارم اینو تا نو هست همراه بقیه لباسا بدم خیریه شاید یکی محتاج همین مانتو باشه و بهش بیاد . منم لباس مناسبتری بپوشم .
یه گلدون شیشه ای نازک که ترک داشت الکی نگه داشته بودم
مام تاریخ گذشته که بوش تند بود و واسه همین هم موند و استفاده نشد
یه سری وسیله چوبی و یه سری سنگ جالب که از مجردیم توی انباری مامانم اینا مونده بود دیروز همه رو خروجی گذاشتیم
طلق رومیزی که سوراخ شده . یه مدت جایگزین نمیکنم ببینم بچه ها با میز چجوری رفتار میکنن . اگه دیدم زیاد کثیف نمیشه و آسیب نمیبینه دیگه طلق جدید نمی خرم .چون خودمم دوسش ندارم.
خروجی قوری شکست🫖
دوسش داشتم ست کتریم بود😔
اما جایگزین نمیشه دوتا دیگه دارم
چای سازمم که خودش قوری داره بسه
قربون زندگی مینیمالم برم دخترم که خوابید تو ۵ دقیقه خونه مرتب کردم منتظرم بیدارشه جاروبرقی بکشم وتمام.
هی میگم شادی پاشو کار کن ولی واقعا کاری نیست.
این از نداشتن وسایل زیاد
اگه همه دوستان موافق باشن برای نماز و روزه تعداد تعیین کنیم بعد تا اخر سال هر موقع انجام دادیم ازش کسر کنیم و تیک بزنیم اینجوری هم به کسی فشار نمیاد هم گروهی به هوای هم انجامش میدیم
مثلا 7 تا روزه قضا تا پایان سال ( 6 روز باقی مانده. 5 روز باقی مانده)
یا 40 نماز قضا ( 10 نماز خوانده شد 30 نماز باقی مانده)
اگه روش دیگه ای مدنظرتونه بگید
من موافقم هایدی جان
مینیمالیست بودن یه نعمته که امروز قدرشو فهمیدم.
یه کارت هدیه تو وسایلم پیدا شد که داشت تاریخش می گذشت.
یه فاکتور طلا که خیلی برام مهم بود و گمش کرده بودم وقتی داشتم کاغذای اضافی لای کتابا رو برمی داشتم پیدا شد. خدا رو شکر کردم که این روش زندگی رو سر راهم گذاشت
من اینجوری نمی دونم چندتا ست
مثلا الان ماه مرداد از اول تو دفترم نگاه می کنم یه شب که خونه نبودیم نماز مغرب نخوندم قضاش می خونم دوباره صفحات می رم جلو وچک میکنم می بینم نوشتم بیست مرداد یه تماز ظهر نخوندم
امروز صبح وقت داشتم ماه تیر ومرداد خوندم.
عادت ماهیانه ام تموم بشه شهریور شروع می کنم
خیلی ام باید دقت کنم حدالامکان قضا نشه.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز