مینیمالیست شدن یعنی چی؟

در مورد دود دادن اسپند...

من که استفاده ندارم. ولی فامیل خودم و همسرم بعد از هر کباب و روشن کردن منقل استفاده دارند... 

حتی مواقعی که همه به شادی جمع میشن بازم دود میدن... حتی برای عروسی ها.. 

برای نوزاد هم تا چهل روز قبل از اذان مغرب دود میدن... 

برای ما یه چیز عادیه 😄... جز ضروریاته براشون 

عالی بود ممنون که به اشتراک گذاشتید 

خیلی متن تکاندهنده ای بود. هر روز و هر لحظه بیشتر به این پی میبرم که همونقدر که شور زندگی و لذت بردن از اون رو دارم به همون اندازه هم حواسم باشه که مال و اموالم در لحظه ای میتونن دیگه برای من نباشن. باید حواسم باشه قشنگی زندگی رو تو چیزای دیگه ای غیر اینا پیدا کنم. 

من واقعا خونه شلوغ اذیتم می کنه مثلا نمی تونم تصور کنم برام مهمون بیاد چادر نماز روی میز باشه غیر از مهمونم همین طور ۹۰ درصد مواقع تا می کنم می ذارم سرجاش

یا آویزهای لیوان نمی پسندم با احترام به عزیزانی که این خونشون این مدل

تا امروز روی درب بخچالم چیزی نزدم مگر یادداشت برای همسرم گاااهی

روی در کدیوار هیچی

خونه های قبلی که بودیم اپن داشت هیچی روش نمی ذاشتم

ولی از خونه اداری مانند هم خوش ام نمیاد خونه ایرانی می پسندم.

خونه قبلی اونایی که حیلط داشتند جز یه سطل هیچی نمی داشتم والبته بند رخت

روی خونه تراس دار هم با اینکه تراس اش بزرگ بود فقط یک بند رخت گذاشته بودم.

معمولا اماده مهمان سرزده هستم اونم پذیرایی مفید وبه اندازه

چون دیزاین دوس دارم تعداد مهمان و آیتم هایی پذیرایی کم باشه می تونم خوشگل شون کنم.

هفته پیش که مهمون داشتم گفتم اگه دوست دارید تو هال بخوابید جلوی کولر[اتاق ها کولر نداره]گفتن نه ما تو اتاق دخترت می خوابیم اونجا دنج وپاتوق ماست 

خوشحال شدم که تو اون اتاق احساس راحتی می کردند.

به امید خدا دخترم بزرگ شه سرویس خوابش سبک می خرم که از اتاق جای زیادی نگیره که برای مهمان جا نگیره

منم این عادت قشنگ رو دارم ❤

دست شما دردنكنه 💐

خيلى قشنگ بود 

در کمال تعجب امروز دومین لیوان هم از دست دخترم افتاد و شکست😯 اولی رو صبح گفتم که دمنوش ریختم ترک خورد...

تو خونه ما هر چند سال یبار چیزی میشکنه😄

کیف مهد دخترم،کفش دخترم کوچیک شده،یه پیراهن ساحلی،و شلوارم دخترمم خروجیام بود...

کتابای سال قبل پسرم رو از زیرزمین اوردم که تا اول مهر مرور کنیم درساشو...

 صبح گزارشت رو  شنیدن که گفتی لیوانای تک رو گذاشتم که اگه خواست بشکنه اونا باشن .   

منم یه بار یه گوشی که یه اشکالی داره ولی فعلا تعمیر نشده و گوشی نو شوهرم برام خرید رو یادم افتاد به شوهرم  گفتم بده اینم اگه قابل تعمیره تعمیر کنیم و یکی رو رد کنیم . یعنی فرداش گوشی خودم افتاد توی آب ال سی دیش سوخت.

انرژی منفی رو گرفتن ازمون😂

«من لیوان ها و وسایل منزلم را دوست دارم😂❤️»

چه امضای قشنگی❤

خوش اومدی عزیزم

یاد مامان بزرگ خدا بیامرزم افتادم اون بنده خدا هم یکجور انباردار بود سر همین وابستگیش دوست داشت خونه خودش فوت بشه و از رفتن به خونه بقیه امتناع شدید میکرد اواخر عمرش خیلی اذیت شد بچه هاشم خیلی اذیت شدن ههیییی😓

حالا من هفته پیش یه کار  مثبتی از نظر خودم کردم  و کلی خودمو دیدم   

. یه ماگ که قبلا برای دوستم هدیه گرفته بودم و چون اسباب‌کشی کردن رفتن شهر خودشون این همچنان پیش من بود تا  اگه یه روزیییییی رفتم شهرشون براش ببرم اما از اون موقع بیشتر از یک سال می گذشت .و ماگ توی جعبه اش توی کمد بود . دیگه گفتم ولش کن هر موقع خواستم برم که یه کادو و سوغات بهتر میخرم و براشون میبرم و ماگ رو آوردم دم دست و دو تا بچه هامم کلی خوششون اومد کلی دوسش داشتن ولی به چهار روزم نرسید که دخترکوچیکم زحمت کشید و انداخت شکستش .   باز خداروشکر ۴ روز دستمون بود وگرنه اگه توی اسباب کشی و جابجایی و اینا میشکست بیشتر زورم میومد  

تمیز نمیکنن به نظرم 

فقط مجبورن ظاهر رو تمیز نگه دارن

و اون حجم کار رو بذارن نزدیک عید نوروز