انباری بالای حموم هم کارتنها رو آوردم پایین و کف دستمال کشی شد به علاوه کارتنها
کارتنها که میگم لوازم برقی هستن که سالی چند بار استفاده م هستن اما آشپزخونه جا ندارم براشون
یسریشونم انشاا... درآینده میدونم بکارم میان پس خودمو بخاطر وجودشون آزار نمیدم فقط سرخ کن میدونم هیچ وقت استفادش نمیکنم و اضافس
و ظرفهای شیشه ای پذیرایی و یه سری ظروف غذا خوری که به مرور میان تو چرخه مصرف
ناگفته نمونه که تو این چند وقت دوتا پارچ از انباری به کابینت رفته چون قبلیا شکستن
دوتا کارتن هم هست که سس خوریا و دوتا قوری چینیم و شمعدونها که نصفه و نیمه هستن اما همسرم خروج نمیده منم اصلا حرفشو نزدم
در رابطه با سس خوریها اشتباه کردم و شیشه ای خریدم وگرنه اینا الان تو کابینت بودن نه انبار
کارتنها چون ظرف و ظروف برداشته بودم دوتا یکی کردم و وسایل مرتبط با هم یک کارتن رفتند و روی کارتن هم نوشتم که چی داخلشه و یکم بیشتر جا باز شد تو انباری
خروجیها
سه تا کتاب که دوتاش دادم دخترم بخونه و یکی میره بازیافت
پایه قابلمه هم که میدونم همسرم نمیذاره بره خروجی تو نظرمه که ازش به عنوان پایه گلدون تو بالکن استفاده کنم تا فرسوده بشه و بعد هم خروج
یه دبه که توش گندم قراره بریزم
انباری یه چند تکه خروجی واجب داره که چون میدونم همسرم اجازه نمیده حرفشو نمیزنم یکیش چمدون قاشق چنگالام که فعلا داخلش کتاب گذاشتم
اما اوففف از این همه وسایل و خنزر پنزر که قشنگ سه ماه یکبار اساسی منو از کت و کول میندازه و وقتمو میگیره