امروز کلی از ظروف لنگه به لنگه حبوبات و ادویه های و دمنوش های مادرمو فرستادم خروجی
از دیوار، شیشه های رب یه کیلویی و دوکیلویی گرفته بودم،براشون شسته بودمو برچسب هاشم کنده بودم یه ۵۰تا درب ساده هم گرفتم و همه رو یه دست کردم
خیلی خیلی کمدش مرتب و قشنگ شد
خودش رفته مسافرت،وگرنه اصلا اجازه نمیداد این شیشه های و ظروف عتیقه رو از خونه ببرم بیرون!
ظرف های تک شده هم، همه دادم خروجی
رفتم از تو انباری کلی ظرفهای خوبشو اوردم بیرون و شستم و گذاشتم کنار ظروف مهمونش که کلا همه رو باهم استفاده کنه...
من هیچ وقت تا کسی ازم نخواد کاری براش انجام نمیدم حتی مادرم،چند باری اون عمه جانم🥰 بهش تیکه انداخته بود که تا کی میخوای تو این ظرف های تک شده چیزی استفاده کنی و بهترین ظرفهات باشه برای مهمون و یا برای ظرفهای ادویه و حبوبات و ...
خلاصه که مادرم وقتی داشت میرفت مسافرت،سفارش تمیز کردن خونه رو بهم کرد و گفت حالا که من نیستم هرچی رو میخوای بذاری بیرون بذار و هرچی میخوای جایگزین کنی از انباری بردار....
۶تا کاسه و ۳تا دیس استیل هم رفت خروجی
قاشق چنگالهایی که جنسش خوب نبود همه رفت خروجی،دو ست قاشق چنگال غذاخوریم از انباری اوردم و جایگزین کردم.
برای امروز کافیه
حسابی خسته شدم این چند روز
فردا رو استراحت میکنم ان شاالله از هفته بعد دوباره میرم برای تمیزکاری و پاکسازی🤗🤗🤗