سلااام به مینیمالیستیهای عزیز.من یه ساله ک خاموش میخونمتون. گفتم امروز بیام گزارش یه خروجی حسابی بدم😍
امروز اتاق تکونی اتاق خودم و خواهرام و انجام دادیم و حسابی تمیزکاری کردیم.
خروجی اتاق من:
یه کیف پول داشتم که نزدیک پنج سال بود استفاده نمیکردم و نو مونده بود. آبجی وسطیم گف اگه لازم نداری بده من استفاده کنم و منم با کمال میل دادم بهش و از یه خرید اضافی جلوگیری شد.
یه کیف زرد داشتم که تو سه سال فقط یه بار استفاده کرده بودم چون با هیچی ست نمیشد اونم به آبجیم دادم.وسایل رنگی استفاده داره.
یه کاپشن نو و کیف که دلمو زده بود میدم به یکی میبره روستاهای دورافتاده
یه جوراب پاره که از چندجا پاره شده بود و قابل دوختن نبود و یه بلوز که حسابی پرز داده بود انداختم دور
یه بوت که از اول خرید اشتباه بود و فقط چون از طرحش خوشم میومد خریدمش.از همون روز اول یه سایز کوچیک بود برام و به زور پاهام جا میشد و بالاخره امروز پاره شد انداختم دور🤦🏻♀️
و اما اتاق خواهرام پر از ماژیک و خودکار های خشک شده و تموم شده،کاغذباطله های مچاله شده خروجی شد