مینیمالیست شدن یعنی چی؟

خوبه پس خداقوت 

من رنگ‌چوب اضافه کردم عالی شد

کتاب های دانشگاه خودم و همسرم هست چند ساله تو کتابخونه است نمی دونم چیکارشون کنم کتاب های حقوقی هم هست که می شه ازشون استفاده کرد می ترسم بدم بعد لازم بشه از طرفی می دونم علاقه ای به ادامه تحصیل ندارم

خروجی دو بسته تیغ 

همسرم مبخاست بندازه سطل اشغال نداشتم

گذاشتم داخل کیسه شفاف گفتم آویزون کن به سطل اشغال شاید بدرد کسی خورد

خروجه سه تا گلدون پلاستیکی کوچک و کاسه ی هوا پزم که خودش سوخته بود

این کتاب تموم شد رفت کتابخونه

سلام هیدواجان 

این کتاب در چ موضوعی هست؟

بله رنگ چوبم عالی میشه مبارکت باشه عزیزم

آب با سفیدکننده به صورت رقیق درست میکنم و با یه پارچه نانو که نرم باشه روی قسمت هایی که لکه شده میکشم برق میفته

حتما از پارچه نرم استفاده میکنم که خط و خش نیفته🫶

خروجی 

تنها شلوار مشکی خانگی که داشتم 

در این مورد حتما ورودی خواهم داشت

امروز پنج شنبه است نوبت کمد دیواری ها تا اینجا سه تا روبالشتی  و مقداری ملحفه گذاشتم خروجی

سلام ،خروجی سه تا مانتو که دیگه دوستشون ندارم 

باز هم کلی کاغذ باطله

کفش هم دوتا کنار گذاشته بودم شک داشتم بذارم یا نه که میذارم خروجی خیلی وقته نپوشیدم وبه دردم نخوردن 

سلام دوستای عزیز، 

من کم کم دارم شروع میکنم که تمیزکاری ها انجام بشن. درهای کابینت ها رو تمیز کردم فقط مونده دوتا در زیر سینک و بالای هود. تو کابینت ها پاکسازی ها انجام شدن و خدا روشکر همه چی مرتبه. 

اوایل پاکسازی از دست همسر شاکی بودم از بس کاغذ و کتاب داشت ولی کاری باهاش نداشتم تا هفته ی پیش برای کاری رفته بود انباری و بصورت خود جوش حجم خیلی زیادی از کاغذ و کتاباش رو گذاشت خروجی 😊متوجه شدم دارم راهم رو درست میرم و تأثیرم رو روی همسرم گذاشتم.ضمن اینکه خواهرمم جدیدا زمزمه ی خلوت کردن خونه و کمدهاش رو میکنه، درحالی که یک شخص به شدت مکسیمال در تمامی زمینه ها بود. 

درمورد اون دوستی که لباسای زیادی دارن، چیزی که باعث شد سمت مینیمال شدن برم لباس هام بود. من لباس های زیاد بی مصرفی رو روزهای اول گذاشتم تو کیسه ی مشکی و سریع از خونه خارج کردم. یه سری ها رو که دو دل بودم به پیشنهاد دوستان از جلو چشمام دور کردم و بعد یه مدت انگار از چشمم افتادن و دادم به کسانی که میتونن ازش استفاده کنن و یه سری ها که دارن کهنه میشن رو گذاشتم دم دست تا اونقدر بپوشمشون تا از چرخه خارج بشن و برم سراغ مابقی لباس هام و بصورت سفت و سخت هیچ ورودی لباسی ندارم. چیزی رو دور ننداختم که بخواد دلم بسوزه چون یا خیلی کهنه بود یا نو بود و به دست مستحق رسید و اون الان باهاش خوشحاله. منم با خلوتی کمد لباسام خوشحال تر 

مرسی عزیزم

ببین عزیزم من مثلا یه جین لباس زیر میخرم ۳ تاشو میزارم دم دست میپوشم وقتی رنگ و روش کم رنگ شد میزارم واسه پ ر ی و د ی بعد هم میندازم 

باز سه تا دیگه 😊بعد دو تا جین با هم میخرم که از هر کدوم بردارم دم دستی استفاده کنم تکراری نباشه

شال هم همینطور  یه ماه سه تا میزارم دم دست استفاده میکنم بعد خسته شدم میشورم میزارم کنار سه تا دیگه بر میدارم باز ازش خسته شدم بعدی همینطور 

واسه همین از ده سال پیش هنوز شالامو دارم و چون دوره ای میپوشم نه کهنه میشن نه خسته کننده

لباسها و مانتو و کفشم به همین منوال😊

حتی ظرف همین جور یه بار پیرکس میارم استفاده میکنم باز خسته شدم جمع میکنم آرکوپال میارم اولش فکر میکنی تازه خریدی😎

به قول مامانم همه چیزو یه دفعه نمیارم وسط  شلیطه کنم😜