مینیمالیست شدن یعنی چی؟

نه نداریم،نیاز نمیبینم

همه یا داریم یه جایی پیاده روی میکنیم یا میشینیم رو زیرانداز یا دراز میکشن 

البته من روم نمیشه،یه چادر مسافرتی کوچیک داریم میرم تو اون دراز میکشم

امروز رفتم سراغ کابینت شوینده ها ولی با کمال تعجب هیچ شوینده ای غیر از یک عدد صابون نیافتم. همه شوینده ها جاهای مختلف خونه پراکنده بودن. 

یه پلاستیک بزرگ لامپ توش بود که باید فردا ببینم کدومشون سالمه کدومشون قابل تعمیر و کدوم دور انداختنی.

یه پلاستیک بزرگ هم ظرفای یبار مصرف استفاده نشده توش بود. احتمالا کاربری اون کابینت رو عوض کنم ولی چی؟؟؟؟

شوینده های حموم هم رفع انباشتگی کردم. ولی کابینت زیر سینک موند. چون بزرگ و شلوغ بود سخت بود برام. فردا سراغش میرم. 

پس استفاده داری 

عالیه

ورودی هات که کنترل بشه علاوه بر همه خوبی هایی که داره،پس انداز بیشتری هم میتونی داشته باشی

یا اون هزینه ها رو بری مسافرت 

و ...

متشکرم عزیزم

یکی از اشتباهات رایج همینه اکثرا هم رعایت نمیشه من کلا ندیدم کسی این مورد رو رعایت کنه دوروبرم.

اینکه وسایل مربوط به همو کنار هم بذاریم.

مثلا در کابینت ظرف رو باز میکنی داخلش همه چی پیدا میشه

نایلون ، وسایل شخصی ،مواد غذایی

من انقدر روانم ب هم میریزه وقتی میبینم،اصلا تو اون شلوغی نه چیزی پیدا میشه نه وسایل مرتب هستن😵‍💫

اکثر خونه هایی ک به این شکل نامرتب بودن همیشه افراد خانواده دنبال چیزی میگردن ک پیداش نمیکنن.

من انقدر وسواس نظم دارم سعی میکنم چشمم ب داخل کابینت کسی نیوفته اصلا وگرنه حالم بد میشه تا سااااالها یادم میمونه خاطره ش😮‍💨😮‍💨😮‍💨

یک سری شیشه ای هست لازم ندارم سنگینم هستن احتمالا خروجی میذارم.

ی سری هم خیلی کوچولو هستن خروجی میذارم فردا میام گزارش میدم

من ی لیست کوچولو داشتم چند قلم نوشته بودم اونم کلا پاک کردم.🤭🤭خداروشکر ک اینجارو پیدا کردم

اگه استفاده داری که عالیه

خیلیم عالی🤩استفاده بهینه از وسایلمون ینی همین

منم اعصابم خرد میشه🤦‍♀️

خروجی ی روغن بدن که اصلا استفاده نکردیم.میدم ب کسی ک استفاده میکنه.

امروز کل خونه رو تمیز کردم .من اون حس بعد تمیزی خونه رو با هیچی عوض نمیکنم.درسته ادم خسته میشه ولی وقتی تمیزی و میبینی کیف میکنی وقتی خونه رو حسابی سابیدی و بوی تاید میاد💫💫دو هفته با برنامه پیش رفتم...ولی اینکه کل خونه رو یکدفعه تمیز کنی ی حس و حال دیگ داره

هر از گاهی فکرمیکنم اگه با این تاپیک و دوستان اشنا نمیشدم چی میشد!٫(با اینکه از قبل هم ادم تمیزی بودم و خونم همیشه تمیز بود.ولی خب مثلا توی کمد یا کابینت بعضی چیزهایی نگه داشته بودم که نباید...و تقریبا میشه گفت ۷۰»درصد رگه های مینیمالیستی داشتم. )ولی خداروشکر میکنم که اگاه تر شدم دیدم عوض شد

ببخشید دوستان طولانی شد.دوست داشتم حس و حالمو باهاتون ب اشتراک بزارم💫

اینارو ک خوندم فقط یاد ی نفر افتادم🤦منم مثل تو وقتی همچین صحنه ای ببینم از فشار ب انفجار میرسم انقد ک حالم بد میشه...بعد این ادمی ک میگم یین کابینت ظروف مهمانشو باز میکنی قابلمه های روحی ،نخود کشمش  نمیدونم تخمه ..کلا چیزای بی ربط چپونده اون تو😐

موش و گیلدیح عزیز حرفای شما منو یاد خیلیا انداخت ازجمله عمم و مامانم...در کابینتهاشونو که بازمیکنی تا خرخره پر ظروف و شیشه های داروگیاهی و ظروف پلاستیکیه...چندروز قبل مامانم مهمونی بزرگی گرفته بود و دنبال دم کنی هاش بود و پیدانمیکرد میگفت به تازگی سه تا دم کنی خریدم ولی پیدانمیکنم ازبس کابینتاش شلوغه...انگاری سن که میره بالا اختلال احتکار بیشتر میشه در انسان🤦

دیشب رفتم خرازی نخ بخرم یه استند بزرگ با ارتفاع یک و نیم بود پر از قرقره در انواع رنگ ها. بعد همه رنگ ها قر و قاطی شده بود ناخوداگاه شروع کردم مرتب کردم بعد دیدم مغازه دار چپ چپ نگاه میکنه ولش کردم🤣 ولی روحم هنوز توشه. باید برم بقیه اشم مرتب کنم