مینیمالیست شدن یعنی چی؟

خروجی یه قوطی قرص 

یه قوطی عرق نعنا 

ست پیمانه پلاستیکی(فلزیشو داشتم اینو نمیدونم چرا خریدم)

شوهرمم باورم نمیشد ی تیشرت و ی شلوارکشو گذاشت بیرون.

دوتا تیشرت نو هم داد ب دوستش.

واقعا حرفای ماری کاندو درسته میگه اگر شما به اطرافتون و وسایل شخصی خودتون نظم بدین بقیه اعضای خانواده هم ب طبعیت از شما وسایل اضافیشونو رد میکنن.

پسرم ولی هنوز درکی از این چیزا نداره.

هرچی من میندازم دور برمیداره میاره خونه😂😂😂

اصلا همینجا خروجی هامو اعلام میکنم مثل شما. شمام تشویقم کنین.😁

سر خرید عروسی داداشم من دخترمو بهونه کردم نرفتم😃 خواهرم چقد شاکی بود میگفت منو انداختید جلو خودتونو راحت کردید😂

عزیزم همین تاپیک چالش دیگه هر روز گزارش ورودی-خروجی هامون می ذاریم.

متاسفانه من خواهر ندارم 

وگرنه جایگزین میشدیم 😄

من کلا دوتا شاسی دارم،یکیش عکس عروسیمونه بالای تخت اونو دوس دارم🙈یدونه دیگم مال زمان عقد که واقعا دوسش نداشتم ولی نمی خواستمم بره تحت تاثیر بقیه که کلی عکس از خودشون می زارن تو اتاق خواب می زاشتم بمونه امروز جرئت پیدا کردم ببرم بزارم خونه مامانم،بهش نگاه کنه کیف کنه😁🤝

ببین کدوما واقعا بهت حس خوب میده،یه دیوار انتخاب کن مثل مدلای ژورنالی بزن بهش،هرکدومو دوس نداری تخریب کن بره😁

یکی از فامیلای ما سر خرید عثد ۷ ۸ نفر رفته بودن،بیچاره عروس کم سن بود دلش النگو پهن میخواست.بعد زنداییش گیر داده بود الا و بلا باید النگو نازک تو پر برداری.انقدر النگوهاش زشت و قدیمی بودن که نگو.

عروس هی غصه میخورد میگف نذاشتن چیزی ک دوس دارم بردارم.

همراهی کردن عروس داماد خوبه واقعا ، ولی تحمیل نظر بده.

منم برای خرید عقد داداشم رفتم هرچی زنداداشم برداشت اصلا نظر ندادم.

اینجا جوابمو ندادن🙈منم کلا عقد که عکاسی نکردیم،برای عروسیم نزاشتم بره چاپ البوم کلا یدونه البوم سفارشی خریدم همه عکسای آتلیه امو می زنم به اون حتی عکسای عروسیمو،همش حس بدی داشتم اما الان راضیم که الکی کلی عکس و البوم دورم جمع نکردم😁

خانما من قبلا می دیدم مثلا همسنام چقدرررر عکس تو اتاق خوابشون می زنن و اینا همش دلم می خواست منم اونقدر عکس بگیرم و چاپ کنم،ولی الان با دیدن این تاپیک خیلی خوشحال شدم این کارو نکردم😁مرسی از همتون❤️

من ریختم تو ظرف شیر ورودرش سوراخ ریز زدم میخوای این روش رو هم امتحان کن ببین بازم سرفت میگیره 

من کلا دوست دارم خودشون برن هرچی دوست داشتن بخرن 

چون این مورد تو خرید عقد خودمم بوده البته از طرف مادرم! 

من حلقه با نگین برلیان میخواستم 

مامانم دست گذاشت رو یه انگشتر ارزون گفت همین خوبه!

در صورتی که همسرم پول داشت 

بچه ها همه بلاگرا نظم دارند ولی برای لیلی دیلی یه لطف دیگه ای داره انقود روی زندگی من تاثیر مثبت داشته که نگو البته خودمم علاقه دارم.الان از ذوق ام هی میرم آشپزخونه نگاه می کنم.صبح تا چایی دم بکشه لبه های گاز که چربی گرفته بود با چاقو واسکاچ ودستمال پاک کردم.خوراکی های یخچال وکابینت الویت بندی کردم مصرف شن

اگه بحث جهیزیه فاکتور بگیرم چیزی تا سبک شدن زندگیم نمونده‌.

به کتاب و ظرف علاقه زیادی دارم.خرید ظرف متوقف کردم.

خرید کتاب هم متوقف می کنم خودم جریمه کردم هر وقت کتاب هایی که خوندم تاثیر مثبت شون اوردم تو زندگی بعد کتاب جدید می خرم.

بعضی مامانا واقعا معرکه ن😄😄

تو خرید عروسی داداشم،مامان زنداداشم هی میگف اینو برندار اضافه س اینو نخر گرونه خیلی هوای داداشمو داشت.

خدا حفظشون کنه همه مادرا رو

دقیقا منم.من قبلا خیلی تاثیر میگرفتم از بقیه.

یعنی هر چی هرجا میدیدم دلم میخواست داشته باشم

الان سبک خودمو دارم،هرچی بقیه داشته باشن چشمو نمیگیره.

البته درلحظه دوس دارم ولی عمیق ک فکر میکنم اصلا دوس ندارم کارای بقیه رو انجام بدم،دارایی اونارو داشته باشم